1. Costive patient should eat the food with embellish aperient bowel to wait like banana, honey.
[ترجمه ترگمان]یک بیمار باید غذا را با روده embellish بخوره تا مثل موز منتظر بمونه، عزیزم
[ترجمه گوگل]بیمار کلاسیک باید غذا را با روده تزریقی تزئین کند تا موز، عسل صبر کند
2. Costive one tabloid of cascara sagrada.
[ترجمه ترگمان]costive یکی از روزنامه های cascara sagrada
[ترجمه گوگل]یکی از چهره های زیبایی ساکراسا cascara
3. Improve abnormality pain of bowel and stomach, restrain costive and immunity.
[ترجمه ترگمان]درده ای غیر طبیعی روده و شکم را بهتر کنید و از costive و مصونیت استفاده کنید
[ترجمه گوگل]بهبود درد غیرطبیعی روده و معده، حفظ زیبایی و ایمنی بدن
4. What is the dietary requirement of costive patient?
[ترجمه ترگمان]شرایط غذایی بیمار costive چیست؟
[ترجمه گوگل]رژیم غذایی مورد نیاز بیمار کیست؟
5. Costive problem removed, does that thing meet haemorrhoid really swoon?
[ترجمه ترگمان]مشکل costive برطرف شد، آیا آن چیز واقعا غش می کند؟
[ترجمه گوگل]مشکل پوستی برداشته شده است، آیا این چیزی که واقعا هموروئید را در خود جای داده است؟
6. The farm hand is soiling a costive horse.
[ترجمه ترگمان]کارگر مزرعه، اسب costive را آلوده می کند
[ترجمه گوگل]دست مزرعه یک اسب لوازم آرایشی است
7. The under water pelletizing system is relatively complicated and highly costive to maintain.
[ترجمه ترگمان]سیستم تحت کنترل آب نسبتا پیچیده بوده و برای حفظ آن بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]سیستم گلوله سازی زیر آب نسبتا پیچیده و بسیار مناسب برای نگهداری است