کلمه جو
صفحه اصلی

bullhorn


بلندگوی دستی

انگلیسی به فارسی

بلندگوی دستی


بوقلمون


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an electronic, usu. portable megaphone or loudspeaker that can amplify the voice or other sounds.

• megaphone, loudspeaker (on a warship)

جملات نمونه

1. The detective bullhorned the gunman to surrender.
[ترجمه ترگمان]کارآگاه تیرانداز رو مجبور کرده که تسلیم بشه
[ترجمه گوگل]این کارآگاه به تسلیحات مسلحانه تبدیل شد

2. The cop is saying through his bullhorn that he wants to take the baby.
[ترجمه ترگمان]پلیس داره میگه که میخواد بچه رو ببره
[ترجمه گوگل]پلیس می گوید که او می خواهد بچه را بگیرد

3. The bullhorn acacia has serious competition.
[ترجمه ترگمان]The acacia رقابت جدی دارد
[ترجمه گوگل]آکواریوم گاوآهن دارای رقابت جدی است

4. With a hardhat on his head and a bullhorn in his hand, he ducked into the wreckage of a hospital where scores of people were buried and shouted: "Hang on a bit longer. The troops are rescuing you. "
[ترجمه ترگمان]با hardhat که روی سر و a در دست داشت، به زیر آوار یک بیمارستان که در آن ده ها نفر از مردم به خاک سپرده شدند، خزید و فریاد زد: \" صبر کن نیروهای نظامی تو را نجات می دهند \"
[ترجمه گوگل]با یک ضربه سخت در سرش و یک گلوله در دستش، او به خرابکاری یک بیمارستان که در آن تعداد زیادی از مردم به خاک سپرده شده بودند فریاد کشیدند و فریاد زدند: �کمی طولانی تر بشوید سربازان شما را نجات می دهند '

5. The bullhorn acacia is not a tree of the dark windless depths of the tropical rain - forest.
[ترجمه ترگمان]The acacia درخت the در اعماق تاریک باران استوایی نیست
[ترجمه گوگل]آکاسیا دلفریشی درختی از درخت های بی سر و صدای تاریک باران های گرمسیری - جنگل نیست

6. Then Chantal Kenol, a director, raised a bullhorn.
[ترجمه ترگمان]سپس Chantal Kenol، یک کارگردان، یک bullhorn را بزرگ کرد
[ترجمه گوگل]سپس Chantal Kenol، یک کارگردان، یک بالقوه را بالا برد

7. It was another day of bullhorn diplomacy by Iran's top nuclear officials, who appear to be struggling to halt momentum for a new round of international sanctions.
[ترجمه ترگمان]این یک روز دیگر از دیپلماسی bullhorn توسط مقامات ارشد هسته ای ایران بود که به نظر می رسد در تلاش برای توقف حرکت جدید تحریم های بین المللی هستند
[ترجمه گوگل]این روز دیگر مقامات ارشد هسته ای ایران، که به نظر می رسد تلاش می کنند تا تحریم جدیدی را برای دور جدید تحریم های بین المللی به کار گیرند، دیپلماسی هسته ای بود

8. He’s barking orders over a bullhorn, “Those men made a choice when they went over that wall.
[ترجمه ترگمان]او در حال پارس کردن به دستور bullhorn است، \" آن مردان وقتی از بالای دیوار عبور کردند، یک انتخاب درست کردند
[ترجمه گوگل]او دستورات بیش از یک گلدان را پرتاب می کند: 'این مردان وقتی که از آن دیوار رفتند، انتخابی می کردند

9. But Rescorla grabbed his bullhorn, walkie-talkie and cell phone and began systematically ordering Morgan Stanley employees to get out.
[ترجمه ترگمان]اما Rescorla گوشی موبایل، واکی تاکی و تلفن همراه را برداشت و به طور سیستماتیک به کارکنان مورگان استنلی دستور داد تا بیرون بروند
[ترجمه گوگل]اما Rescorla برده داری خود را، تلفن همراه و تلفن همراه و شروع به طور منظم سفارش کارکنان مورگان استنلی برای خروج

10. A fuzzy photo of Rescorla speaking into the bullhorn exists online. He was last seen on the 10th floor -- heading upstairs.
[ترجمه ترگمان]یک عکس فازی از Rescorla که در the صحبت می کند به صورت آنلاین وجود دارد او آخرین بار در طبقه دهم دیده شد - - که به طبقه بالا می رفت
[ترجمه گوگل]یک عکس فازی Rescorla صحبت کردن به bullhorn آنلاین است او آخرین بار در طبقه 10 دیده شد - به سمت طبقه بالا رفت

11. Certain sounds may seem to come out of a bullhorn.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد یه جور صداهایی از یه bullhorn بیاد بیرون
[ترجمه گوگل]ممکن است بعضی از تلفن های موبایل به نظر بیایند

12. The visible ones grow larger as the fog reflects up at them; their voices become bullhorns.
[ترجمه ترگمان]وقتی مه در آن ها انعکاس می یابد، موجودات مرئی بزرگ تر می شوند؛ صدایشان محو می شود
[ترجمه گوگل]آنهایی که قابل رویت هستند بزرگتر می شوند به عنوان مه در آنها بازتاب می شود؛ صدای آنها دچار سقوط می شود

13. "We don't want strife or demonstrations," one man called through a bullhorn.
[ترجمه ترگمان]یک مرد از میان یک bullhorn گفت: \" ما خواستار نزاع یا تظاهرات نیستیم \"
[ترجمه گوگل]'ما نمی خواهیم نزاع و یا تظاهرات،' یک مرد از طریق یک قلدر

پیشنهاد کاربران

بلندگو


کلمات دیگر: