کلمه جو
صفحه اصلی

counteroffensive


معنی : تعرض و حمله متقابل، حمله تعرضی متقابل
معانی دیگر : (ارتش - پاتک توسط پدافندگران و سنگری ها) پاتک پدافندگران، حمله ی مدافعین، حمله ی تعرضی متقابل، تعر­ وحمله متقابل

انگلیسی به فارسی

(نظامی) تعرض و حمله متقابل، حمله تعرضی متقابل


ضد حمله، تعرض و حمله متقابل، حمله تعرضی متقابل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a military attack undertaken to frustrate an enemy attack.

• attack made by an army to combat an enemy attack

مترادف و متضاد

تعرض و حمله متقابل (اسم)
counteroffensive

حمله تعرضی متقابل (اسم)
counteroffensive

جملات نمونه

1. The army now appears to have launched a counter-offensive.
[ترجمه ترگمان]ارتش اکنون به نظر می رسد که یک حمله متقابل را آغاز کرده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ارتش یک ضد حمله را راه اندازی کرده است

2. Vlasov's spirited handling of his army in the Moscow counter-offensive did not go unnoticed.
[ترجمه ترگمان]وضع مالی ولاسف در ارتش مسکو بدون جلب توجه نبود
[ترجمه گوگل]رفتار وفادار ولاسکو از ارتش او در مقابله با مسکو چندان مورد توجه قرار نگرفت

3. The Soviet counteroffensive had terrible consequences not only for the Romanian army, but also for the air force.
[ترجمه ترگمان]اتحاد جماهیر شوروی عواقب وحشتناکی برای ارتش رومانی، بلکه برای نیروی هوایی داشت
[ترجمه گوگل]ضد حمله شوروی عواقب وحشتناکی نه تنها برای ارتش رومانی، بلکه همچنین برای نیروی هوایی بود

4. On July the Soviets launch a counteroffensive, which results in the largest tank battle in history, near the Prokhorovka Village.
[ترجمه ترگمان]شوروی در ماه ژوئیه موشک counteroffensive را پرتاب کرد که منجر به بزرگ ترین درگیری تانک در تاریخ در نزدیکی روستای Prokhorovka شد
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه، شوروی ها یک ضد حمله را راه اندازی می کنند که نتیجه آن بزرگترین تانک نبرد در تاریخ در نزدیکی روستای پروکورووا است

5. Meanwhile, preparations went on for an all-out counteroffensive.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تدارکات برای همیشه آماده شد
[ترجمه گوگل]در همین حال، آماده سازی برای یک ضد حمله تمام شد

6. Because the counteroffensive is just beginning, and it's going to be fierce.
[ترجمه ترگمان]چون the تازه دارد شروع می شود و خیلی هم تند خواهد بود
[ترجمه گوگل]از آنجا که مبارزه با تهاجم فقط آغاز شده است، و آن را شدید خواهد شد

7. It was our task to draw the enemy troops from both ends towards the centre, in a counteroffensive that carried out the strategic intentions of the Central Military Commission and Chairman Mao.
[ترجمه ترگمان]وظیفه ما این بود که نیروهای دشمن را از هر دو طرف به سوی مرکز هدایت کنیم، در a که نیات استراتژیک کمیسیون مرکزی ارتش و رئیس مائو را انجام داد
[ترجمه گوگل]وظیفه ما این بود که نیروهای دشمن را از هر دو طرف به سمت مرکز بکشاند، در یک ضد حمله که هدف های استراتژیک کمیسیون مرکزی نظامی و رئیس مائو را انجام داد

8. In 194 during World War Two, the Germans launched a counteroffensive at Anzio, Italy.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۴ (۱۹۴)در طول جنگ جهانی دوم، آلمانی ها a را در Anzio ایتالیا به راه انداختند
[ترجمه گوگل]در 194 در طول جنگ جهانی دوم، آلمانی ها ضد حمله در Anzio، ایتالیا راه اندازی شد

9. Crossing the Yellow River was actually the beginning of the counteroffensive.
[ترجمه ترگمان]عبور از رود زرد در واقع آغاز of بود
[ترجمه گوگل]عبور از رودخانه زرد در واقع آغاز ضد حمله بود

10. Until the end of summer we kept falling back with the ground forces until the front stabilized on the river Don, on whose bank we were deployed right up to the beginning of the counteroffensive.
[ترجمه ترگمان]تا پایان تابستان ما با نیروهای زمینی عقب نشینی کردیم تا اینکه جبهه در رودخانه دون، که در ساحل آن تا ابتدای of مستقر شده بودیم ثابت ماند
[ترجمه گوگل]تا پایان تابستان ما با نیروهای زمینی به عقب برگردیم تا جبهه در رودخانه دون با ثبات روبرو شود، که در آن بانک ما تا انتهای ضد حمله مستقر شده بود

11. This initial victory displayed the terrific momentum of our counteroffensive.
[ترجمه ترگمان]این پیروزی اولیه، حرکت فوق العاده of را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]این پیروزی اولیه، تسلیحات فوق العاده ضد حمله ما را نشان داد

12. Another reason was that the objective situation compelled us to start the counteroffensive at an early date.
[ترجمه ترگمان]دلیل دیگر این بود که موقعیت هدف ما را مجبور کرد تا در یک تاریخ اولیه the را آغاز کنیم
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دلایل این بود که وضعیت عینی ما را مجبور کرد تا ضد حمله را در اوایل شروع کند

13. At the Quebec Conference in August 194 Allied leaders agreed on an early 1944 date for a counteroffensive into Burma.
[ترجمه ترگمان]در کنفرانس کبک در ماه اوت، رهبران متفقین در مورد تاریخ اولیه ۱۹۴۴ در برمه توافق کردند
[ترجمه گوگل]در کنفرانس کبک در ماه اوت 194، رهبران متفقین در اوایل سال 1944 برای حمله به برمه توافق کردند

پیشنهاد کاربران

حمله متقابل


کلمات دیگر: