زنگ گربه
bell the cat
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• do the dangerous thing, take the risk, face the danger with bravery
جملات نمونه
1. Yes, but who'll tell him she's no good-who'll bell the cat? Some of us know he's got a bunch of fives .
[ترجمه ترگمان]بله، اما چه کسی به او خواهد گفت که او خوب نیست - کی این گربه را به صدا درمی آورد؟ بعضی از ما می دونیم که اون یه عالمه بزن قدش داره
[ترجمه گوگل]بله، اما او به او می گوید که او خوب نیست - چه کسی زخم گربه است؟ برخی از ما می دانیم او یک دسته از پنج را دارد
[ترجمه گوگل]بله، اما او به او می گوید که او خوب نیست - چه کسی زخم گربه است؟ برخی از ما می دانیم او یک دسته از پنج را دارد
2. she's no good — who'll bell the cat? Some of us know he's got a . . .
[ترجمه ترگمان]اون خوب نیست … کی به گربه زنگ میزنه؟ بعضی از ما می دونیم که اون
[ترجمه گوگل]او خوب نیست - چه کسی گربه را زد؟ برخی از ما می دانیم او یک است
[ترجمه گوگل]او خوب نیست - چه کسی گربه را زد؟ برخی از ما می دانیم او یک است
3. A man is a hero if he can bell the cat.
[ترجمه ترگمان]یک مرد قهرمان است اگر بتواند گربه را به صدا در بیاورد
[ترجمه گوگل]یک مرد یک قهرمان است اگر بتواند گربه را زد
[ترجمه گوگل]یک مرد یک قهرمان است اگر بتواند گربه را زد
4. It is difficult to get a man to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]فهمیدن این گربه دشوار است
[ترجمه گوگل]دشوار است که یک مرد به گربه زنگ بزند
[ترجمه گوگل]دشوار است که یک مرد به گربه زنگ بزند
5. None of them was brave enough to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها به اندازه کافی شجاع نبود که گربه را صدا بزند
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از آنها به اندازه کافی شجاع نبودند که گربه را زده باشند
[ترجمه گوگل]هیچ کدام از آنها به اندازه کافی شجاع نبودند که گربه را زده باشند
6. No one was quite ready to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس حاضر نبود این گربه را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]هیچ کس کاملا آماده به زدن گربه بود
[ترجمه گوگل]هیچ کس کاملا آماده به زدن گربه بود
7. Who is going to bell the cat?
[ترجمه ترگمان]کی می خواد گربه رو به صدا در بیاره؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به گربه می آید؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به گربه می آید؟
8. ll tell him she's no good — who'll bell the cat? Some of us know he's got a bunch of fives.
[ترجمه ترگمان]بهش می گم که اون خوب نیست - کی به گربه زنگ میزنه؟ بعضی از ما می دونیم که اون یه عالمه بزن قدش داره
[ترجمه گوگل]او به او می گوید که هیچ چیز خوب نیست - چه کسی گربه را صدا می کند؟ برخی از ما می دانیم او یک دسته از پنج را دارد
[ترجمه گوگل]او به او می گوید که هیچ چیز خوب نیست - چه کسی گربه را صدا می کند؟ برخی از ما می دانیم او یک دسته از پنج را دارد
9. Your suggestion is very good the problem is who is going to bell the cat?
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شما بسیار خوب است که چه کسی باید به گربه زنگ بزند؟
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شما بسیار خوب است مشکل این است که چه کسی در حال زنگ زدن گربه است؟
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شما بسیار خوب است مشکل این است که چه کسی در حال زنگ زدن گربه است؟
10. This task is really dangerous. But someone has to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]این کار واقعا خطرناک است اما یک نفر باید به گربه زنگ بزند
[ترجمه گوگل]این وظیفه واقعا خطرناک است اما کسی باید گربه را صدا کند
[ترجمه گوگل]این وظیفه واقعا خطرناک است اما کسی باید گربه را صدا کند
11. Everybody present made suggestions but no one actually offered to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]همه در حال حاضر پیشنهاداتی را ارائه کردند اما در واقع هیچ کس به او پیشنهاد نکرد که زنگ را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]همه حاضران پیشنهادات را ارائه دادند اما هیچ کس واقعا به زنی گربه پیشنهاد نداد
[ترجمه گوگل]همه حاضران پیشنهادات را ارائه دادند اما هیچ کس واقعا به زنی گربه پیشنهاد نداد
12. Everybody made suggestions but on one actually offered to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]همه پیشنهادی کردند اما در واقع یک نفر به او پیشنهاد کرد که زنگوله را به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]همه پیشنهادات را ارائه دادند اما در واقع یک گربه به زنگ زدند
[ترجمه گوگل]همه پیشنهادات را ارائه دادند اما در واقع یک گربه به زنگ زدند
13. That is all very, but who is going to bell the cat?
[ترجمه ترگمان]همه اش همین است، اما چه کسی می خواهد گربه را به صدا درآورد؟
[ترجمه گوگل]این همه چیز بسیار است، اما چه کسی به گربه می آید؟
[ترجمه گوگل]این همه چیز بسیار است، اما چه کسی به گربه می آید؟
14. Everybody made suggestions, but no one actually offered to bell the cat.
[ترجمه ترگمان]همه به او پیشنهاد کردند، ولی در واقع هیچ کس به او پیشنهاد نکرد که زنگ را به صدا دربیاورد
[ترجمه گوگل]همه پیشنهادات را ارائه دادند، اما هیچ کس در واقع گربه را به زنگ زد
[ترجمه گوگل]همه پیشنهادات را ارائه دادند، اما هیچ کس در واقع گربه را به زنگ زد
پیشنهاد کاربران
خطر کردن
To hang a bell around a cat's neck to provide a warning.
Any task that is difficult or impossible to achieve.
To hang a bell around a cat's neck to provide a warning.
Any task that is difficult or impossible to achieve.
کلمات دیگر: