کلمه جو
صفحه اصلی

tourist attraction

انگلیسی به فارسی

جاذبه توریستی


انگلیسی به انگلیسی

• tourist resort, site which is meant to attract tourists to it

جملات نمونه

1. The sheer weight of visitors is destroying this tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]وزن زیاد بازدیدکنندگان این جاذبه توریستی را از بین می برد
[ترجمه گوگل]وزن مطلوب بازدیدکنندگان این جاذبه توریستی را از بین می برد

2. The Statue of Liberty is a major tourist attraction .
[ترجمه ترگمان]مجسمه آزادی یک جاذبه توریستی مهم است
[ترجمه گوگل]مجسمه آزادی یک جاذبه توریستی مهم است

3. The prison is preserved as a tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]این زندان به عنوان یک جاذبه توریستی نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]زندان به عنوان جاذبه توریستی حفظ شده است

4. The walled city is an important tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]این شهر محصور یک جاذبه توریستی مهم است
[ترجمه گوگل]شهر متروکه جاذبه مهمی است

5. The indoor flower market is a big tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]بازار گل سرپوشیده یک جاذبه توریستی بزرگ است
[ترجمه گوگل]بازار گلخانه های داخلی یک جاذبه گردشگری بزرگ است

6. Buckingham Palace is a major tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]کاخ باکینگهام یک جاذبه توریستی مهم است
[ترجمه گوگل]کاخ باکینگهام یک جاذبه توریستی بزرگ است

7. Blackpool is the top tourist attraction in England.
[ترجمه ترگمان]Blackpool یکی از جاذبه های گردشگری در انگلستان است
[ترجمه گوگل]بلکپول جاذبه توریستی برتر در انگلستان است

8. They say the canal is a big tourist attraction, and has been neglected for too long.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که این کانال یک جاذبه توریستی بزرگ است و بیش از حد مورد غفلت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند کانال جاذبه توریستی بزرگی است و برای مدت طولانی نادیده گرفته شده است

9. St Michael's Mount, left, is a popular tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]کوه سن میشل، یک جاذبه توریستی معروف است
[ترجمه گوگل]کوه سنت مایکل، چپ، جاذبه توریستی محبوب است

10. Graceland, Elvis Presley's former home, is now a tourist attraction that draws more than 600,000 visitors every year.
[ترجمه ترگمان]Graceland، خانه سابق الویس پریسلی، هم اکنون یک جاذبه توریستی است که سالانه بیش از ۶۰۰،۰۰۰ بازدیدکننده را جذب می کند
[ترجمه گوگل]Graceland، خانه سابق الویس پریسلی، در حال حاضر جاذبه توریستی است که هر ساله بیش از 600،000 بازدید کننده را جذب می کند

11. This was well before it became a tourist attraction, when it was still a fruit and veg market.
[ترجمه ترگمان]این خوب پیش از آن بود که به جاذبه توریستی تبدیل شود، زمانی که هنوز هم یک بازار میوه و سبزی بود
[ترجمه گوگل]این خیلی قبل از اینکه جاذبه توریستی شود، زمانی که هنوز یک بازار میوه و سبزی بود

12. Old country churches are a big tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]کلیساهای قدیمی کشور جاذبه توریستی بزرگی هستند
[ترجمه گوگل]کلیساهای قدیمی کشور یک جاذبه توریستی بزرگ هستند

13. We can no longer be the exclusive tourist attraction.
[ترجمه ترگمان]ما دیگر نمی توانیم جاذبه توریستی انحصاری داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما دیگر نمی توانیم جاذبه گردشگری منحصر به فرد باشیم

14. Studland, a major tourist attraction, is situated in a Site of Special Scientific Interest.
[ترجمه ترگمان]Studland، یکی از جاذبه های مهم گردشگری، در منطقه ای از منافع علمی ویژه قرار دارد
[ترجمه گوگل]Studland، یک جاذبه مهم گردشگری، در یک سایت علمی خاص قرار دارد

پیشنهاد کاربران

جاذبه ی گردشگری

جا های دیدنی


جاذبه ی توریستی

Tourist spot
جاذبه ی گردشگری - مکان دیدنی

جاذبه گردشگری/جاذبه توریستی

جاذبه های توریستی


کلمات دیگر: