کلمه جو
صفحه اصلی

counterfoil


معنی : ته چک، ته قبض، سوش
معانی دیگر : (بانک - بازرگانی) ته چک، ته سوش، (بریده ی قبض رسید) ته رسید، ته قب­

انگلیسی به فارسی

ته چک، ته قبض، سوش


انگلیسی به انگلیسی

• (british) detachable receipt or stub (of a banknote, ticket, etc.)
a counterfoil is the part of a cheque or receipt that you keep as a record of the money you have spent.

مترادف و متضاد

ته چک (اسم)
stub, foil, counterfoil

ته قبض (اسم)
counterfoil

سوش (اسم)
tag, counterfoil

جملات نمونه

1. I enclose the one-way ticket counterfoil as proof of purchase, and look forward to hearing from you.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مدرک خرید بلیط را به عنوان مدرک خریداری کردم و منتظر شنیدن خبری از تو هستم
[ترجمه گوگل]من به عنوان مدرک خرید به عنوان متقاضی بلیط یک طرفه ضمیمه کردم و منتظر شنیدن از شما هستم

2. The numbered counterfoil of each certificate was returned to the kachcheri by the headman.
[ترجمه ترگمان]تعداد numbered هر گواهی نامه توسط کدخدا به the بازگردانده شد
[ترجمه گوگل]شمارنده شمارنده هر گواهی به سرپرست به کچری بازگشت

3. Both the counterfoil and the voting slip have identical numbers printed on them similar to a cloakroom or raffle tickets.
[ترجمه ترگمان]هر دو the و the دارای شماره های مشابهی هستند که بر روی آن ها همانند بلیط های بخت آزمایی یا بخت آزمایی چاپ شده اند
[ترجمه گوگل]هر دو رقمی و رأی گیری، شماره های یکسانی در آنها چاپ می شود که مشابه لباس های رختشویی و یا قرعه کشی هستند

4. Is the practice of marking each voting counterfoil with the electors electoral role number to continue in the forthcoming election?
[ترجمه ترگمان]آیا رسم علامت گذاری هر کدام از حوزه های رای گیری با نقش انتخاباتی انتخاب کنندگان برای ادامه انتخابات آینده است؟
[ترجمه گوگل]آیا تمرین علامت گذاری هر رأی گیری در رای گیری با تعداد رای دهندگان رای دهندگان در انتخابات آینده ادامه دارد؟

5. Please complete the back of the ticket counterfoil and send to the Amnesty Fundraising Department, with your request for extra tickets.
[ترجمه ترگمان]لطفا پشت جریمه را کامل کنید و به اداره سازمان عفو بین الملل بفرستید و درخواست تان برای بلیط های اضافی را ارسال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا پشت صندوق پستی را تکمیل کنید و با درخواست شما برای بلیط اضافی به اداره کل استخدام عدالت بفرستید

6. One original of Approved Certificate Counterfoil filled by enterprises whose stock rights are changed (only the items of change).
[ترجمه ترگمان]یک اصل از Counterfoil گواهی تایید شده توسط شرکت هایی پر شده است که حقوق سهام آن ها تغییر کرده است (فقط موارد تغییر)
[ترجمه گوگل]یک اصل از گواهینامه تایید شده توسط شرکتهایی که حقوق سهام آنها تغییر کرده است (فقط موارد تغییر) پر شده است

7. The second lounge provides a perfect counterfoil: a black, leather-clad space enfolds a white, illuminated table beneath a mirrored ceiling.
[ترجمه ترگمان]سالن دوم یک فضای خالی ایجاد می کند: یک فضای سیاه، پوشیده از چرم، یک میز سفید و روشن زیر یک سقف منعکس شده است
[ترجمه گوگل]سالن دوم یک جعبه مناسب را فراهم می کند که یک فضای سیاه و سفید پوشیده شده با چرمی میز میز سفید و روشن را در زیر سقف آینه ای قرار می دهد

8. You haven't filled out the counterfoil.
[ترجمه ترگمان]You پر نکردی
[ترجمه گوگل]شما ناقص را پر نکرده اید

9. The final award winners must provide the counterfoil of the Haier refrigerator, so that Haier worldwide service net will make identification.
[ترجمه ترگمان]برندگان جایزه نهایی باید the یخچال Haier را تامین کنند، به طوری که شبکه خدمات جهانی Haier شناسایی را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]برندگان جایزه نهایی باید یخچال فریزر یخچال فریزر را تأمین کنند تا خالص سرویس Haier در سراسر جهان شناسایی شود

10. In order to maximize the use of the counterfoils page, the counterfoils will also be printed on both sides with dotted lines separating each counterfoil.
[ترجمه ترگمان]برای به حداکثر رساندن استفاده از صفحه counterfoils، counterfoils در هر دو طرف با خطوط نقطه چین که هر counterfoil را جدا می کند، چاپ خواهد شد
[ترجمه گوگل]برای به حداکثر رساندن استفاده از صفحه counterfoiles، counterfoiles نیز در هر دو طرف با خطوط نقطه خالص جدا از هر counterfoil چاپ شده است

11. I think money is a counterfoil all the time, in should putting in a society, go.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که پول در تمام مدتی که باید در یک جامعه جا به جا شود، بالا می رود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که پول همیشه در کنار هم قرار دارد، باید در یک جامعه قرار بگیرد، برو

12. Wang Qiyao failed to understand that it is precisely this myriad of unchanging little worlds that serves as a counterfoil to the tumultuous changes taking place in the outside world.
[ترجمه ترگمان]وانگ Qiyao در درک این مساله شکست خورد که این هزاران دنیای کوچک بی تغییر که به عنوان مقدمه ای برای تغییرات آشفته در جهان خارج عمل می کند
[ترجمه گوگل]وانگ کیویو نفهمید که این دقیقا این تعداد بی شماری از دنیاهای کوچکی است که به عنوان یک مبحث برای تغییرات پر سر و صدا در جهان خارج عمل می کند

13. Nowadays banks in the UK do not return your cheque with each statement, so it is advisable to keep a record of transactions on the counterfoil or stub.
[ترجمه ترگمان]این روزها بانک های انگلستان چک شما را با هر جمله عوض نمی کنند، بنابراین توصیه می شود که پرونده معاملات روی the یا خرد را ثبت کنید
[ترجمه گوگل]امروزه بانک های انگلستان چک شما را با هر بیانیه ای باز نمی گردانند، بنابراین توصیه می شود که سابقه انجام معاملات را در مورد counterfoil یا خردسال نگه دارید

پیشنهاد کاربران

ته چک


کلمات دیگر: