1. Many of the cottagers in the neighbourhood keep one or more of these quaint pets.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از the در حوالی یکی از این حیوانات خانگی شگفت انگیز را نگهداری می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کلبهداران در محله یک یا چند حیوان خانگی عجیب و غریب را نگه می دارند
2. Typically they were smallholders or cottagers, village craftsmen and superior servants.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول آن ها زمین داران و craftsmen روستایی و مستخدمین عالی رتبه بودند
[ترجمه گوگل]به طور معمول آنها صاحبان کوچک یا خانه دار بودند، صنعتگران روستا و خدمتگزاران برتر
3. A cottager and his wife had a Hen, which laid every day a golden egg.
[ترجمه ترگمان]A و همسرش که هر روز یک تخم طلایی می گذاشتند
[ترجمه گوگل]یک کلبه دار و همسرش مرغ داشتند که هر روز یک تخم مرغ طلایی گذاشتند
4. There were besides, the Cottager and his wife, and three young sturdy children, brown as berries.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، کشاورز و همسرش، و سه تا بچه قوی و تنومند، قهوه ای به رنگ تمشک بودند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، Cottager و همسرش و سه فرزند جوان محکم، قهوه ای به عنوان توت ها وجود دارد
5. In pastoral Suffolk fewer than half this class were dependent on wages, presumably younger men who were not yet cottagers.
[ترجمه ترگمان]در سافولک شبانی کم تر از نیمی از این طبقه به دستمزدها و احتمالا جوان ترها که هنوز cottagers نبودند وابسته بود
[ترجمه گوگل]در کمتر از نیمی از این کلاس، در کمتر از نیمی از این کلاس ها دستمزدها وابسته بودند، احتمالا مردان جوان تر بودند که هنوز خانه دار نبودند
6. Butter and cheese were made on practically every farm and even the cottager killed and salted his own bacon.
[ترجمه ترگمان]در واقع کره و پنیری عملا هر مزرعه و حتی the را هم کشته و گوشت خوک خود را نمک سود کرده بودند
[ترجمه گوگل]کره و پنیر در تقریبا در هر مزرعه ساخته شده و حتی کلاتهر کشته و بیکن خود را نمکید
7. The county was characterised instead by numerous small farmers and cottagers.
[ترجمه ترگمان]این شهرستان به جای کشاورزان کوچک و کشاورزان بسیار کوچک توصیف شده است
[ترجمه گوگل]این شهرستان به جای دهقانان و کشاورزان کوچک، مشخص شد
8. Legislation may therefore have done relatively little to help tied cottagers or to improve low cost agricultural housing.
[ترجمه ترگمان]بنابراین قانونگذاری ممکن است کار نسبتا کمی برای کمک به tied و یا بهبود مسکن ارزان کشاورزی انجام دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین قوانین ممکن است نسبتا کم برای کمک به افراد متقلب و یا بهبود مسکن کم هزینه کشاورزی استفاده شود
9. They set up the pageant in a village street, and not one cottager came out to greet them.
[ترجمه ترگمان]در یکی از خیابان های دهکده رژه رفتند و کسی بیرون نیامد که به آن ها خوش آمد بگوید
[ترجمه گوگل]آنها در یک خیابان روستا راهپیمایی کردند و هیچ یک از کلبهداران حاضر به دیدن آنها نشدند