کلمه جو
صفحه اصلی

coxswain


معنی : مباشر کشتی، پیشکار کارکنان کشتی، سکان گیر
معانی دیگر : (ملوانی که متصدی و سکاندار قایق نجات کشتی است) قایق بان

انگلیسی به فارسی

مباشر کشتی، پیشکار کارکنان کشتی، سکان‌گیر


coxswain، مباشر کشتی، پیشکار کارکنان کشتی، سکان گیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one in command of a ship's boat.

(2) تعریف: the steersman and director of a racing shell.

• cox, person who steers a small boat
steer a small boat

مترادف و متضاد

مباشر کشتی (اسم)
coxswain

پیشکار کارکنان کشتی (اسم)
coxswain

سکان گیر (اسم)
coxswain, helmsman

جملات نمونه

1. The coxswain and the quartermaster were killed at the wheel, and Nigel Tibbets took the helm.
[ترجمه ترگمان]مباشر کشتی و گروهبان سر فرمان کشته شده بودند و نایجل Tibbets سکان را برداشته بود
[ترجمه گوگل]Coxswain و quartermaster در چرخ کشته شدند، و Nigel Tibbets در دست گرفت

2. The "international" team won, but afterward the unknown coxswain disappeared and his identity remains a mystery.
[ترجمه ترگمان]تیم \"بین المللی\" برنده شد، اما بعد قایقران ناشناس ناپدید شد و هویت او یک راز باقی ماند
[ترجمه گوگل]تیم 'بین المللی' برنده شد، اما پس از آن Coxswain ناشناخته ناپدید شد و هویت او یک رمز و راز باقی مانده است

3. The wave tests the courage of the coxswain, while difficulties exams human's tolerance.
[ترجمه ترگمان]این موج شجاعت سردسته ملوانان را امتحان می کند، در حالی که مشکلات مربوط به تحمل انسان ها را امتحان می کند
[ترجمه گوگل]این موج شجاعت کوکساوین را بررسی می کند، در حالی که مشکلات تحمل انسان را تحسین می کند

4. The Coxswain Authority is especially, ironically evident in basketball.
[ترجمه ترگمان]سازمان coxswain به طور مضحکی در بسکتبال مشهود است
[ترجمه گوگل]سازمان Coxswain به طور خاص، به طرز وحشیانه ای در بسکتبال ظاهر می شود

5. And the coxswain, Israel Hands, was a careful, wily, old, experienced seaman, who could be trusted at a pinch with almost anything.
[ترجمه ترگمان]و سرپرست ملوانان، هندز، یک دریانورد محتاط و با تجربه و با تجربه بود که می توانست به هر چیزی اعتماد کند
[ترجمه گوگل]و Coxswain، اسرائیل دست، یک ساحر مراقب، wily، قدیمی، با تجربه، که می تواند در تقریبا هر چیزی مورد اعتماد است

6. The boat turned back, and grounded near Challenger, who ran up and spoke urgently to the coxswain.
[ترجمه ترگمان]قایق به عقب برگشت و به Challenger که در نزدیکی Challenger بود، توقف کرد و با اصرار سر مباشر کشتی صحبت کرد
[ترجمه گوگل]قایق به عقب برگشت، و تقریبا نزدیک چلنجر، که فرار کرد و فورا به کوکساوین صحبت کرد

7. It was the horror I had upon my mind of falling from the cross-trees into that still green water, beside the body of the coxswain.
[ترجمه ترگمان]این همان وحشتی بود که در ذهن من از افتادن از درخت ها در آن آب سبز، کنار جسد سکان گیر کرده بودم
[ترجمه گوگل]این ترسناکی بود که ذهنم را از درختان درخت به آن آب هنوز هم سبز، در کنار بدن Coxswain افتادم

8. Rowing crews have two, four or eight members, with or without a coxswain.
[ترجمه ترگمان]خدمه Rowing دارای دو یا چهار یا هشت نفر و یا سرپرست ملوانان خواهند بود
[ترجمه گوگل]خدمه دویدن دارای دو، چهار یا هشت عضو با یا بدون coxswain هستند

9. The excitement of these last manoeuvres had somewhat interfered with the watch I had kept hitherto, sharply enough upon the coxswain .
[ترجمه ترگمان]این آخرین manoeuvres که تا آن موقع تا آن دم نگه داشته بودم، به اندازه کافی با همان نگاه که من تا آن وقت در کشتی مانده بودم تداخل داشت
[ترجمه گوگل]هیجان این مانورهای اخیر تا حدودی با تماشای من تا کنون، تا حد زیادی بر روی Coxswain نگه داشته شده است

10. Oh, I know'd Dick was square, ' returned the voice of the coxswain, Israel Hands.
[ترجمه ترگمان]گفت: آه، من می دانم دیک میدان است
[ترجمه گوگل]اوه، می دانم دیک مربع بود، صدای کوکساون، دست اسرائیل، بازگشت

11. A few minutes pass, then ecologist Xie Songguang, perched like a coxswain, points off starboard and cries: "Over there!"
[ترجمه ترگمان]چند دقیقه بعد، ecologist Xie Songguang، که مثل یک قایقران ایستاده بود، به سمت راست متمایل شد و فریاد زد: \"آنجا!\"
[ترجمه گوگل]چند دقیقه گذشت، سپس Xie Songguang اکولوژیست، مانند یک coxswain، به سمت راست سمت راست و فریاد می زند 'بیش از وجود دارد!'

12. The gig was already lowered, and in it were four oarsmen and a coxswain.
[ترجمه ترگمان]کالسکه پایین رفته بود و چهار نفر از پارو بزنان و سر کارگر کشتی بودند
[ترجمه گوگل]پیشگام در حال فروپاشی بود، و در آن چهار ماهر و یک کوکساوین بود

13. During the Paris games of 1900, a Dutch rowing pair needed a last-minute replacement coxswain, so they recruited a French boy.
[ترجمه ترگمان]در طول بازی های پاریس ۱۹۰۰، یک جفت پارو زدن هلندی به یک کارگر کشتی به دقیقه آخر نیاز داشت، بنابراین یک پسر فرانسوی را استخدام کردند
[ترجمه گوگل]در طول بازی های پاریس در سال 1900، یک جفت قایقرانی هلندی، نیاز به یک شغل کمکی در دقیقه داشت و به همین دلیل آنها یک پسر فرانسوی را استخدام کردند

14. Oh, I know'd Dick was square, ' returned the voice of the coxswain, Israel Hands. 'He's no fool, is Dick.
[ترجمه ترگمان]گفت: آه، من می دانم دیک میدان است دیک، احمق نیست
[ترجمه گوگل]اوه، می دانم دیک مربع بود، صدای کوکساون، دست اسرائیل، بازگشت او احمق نیست، دیک است


کلمات دیگر: