1. they protracted the debate
آنها بحث را به درازا کشاندند.
2. the negotiations became so protracted that i got up and left
مذاکرات آنقدر طولانی شد که من بلند شدم و رفتم.
3. After protracted negotiations, Ogden got the deal he wanted.
[ترجمه ترگمان]پس از مذاکرات طولانی، اگدن قرارداد را امضا کرد
[ترجمه گوگل]اوگدن بعد از مذاکرات طولانی، معامله ای را که او خواست
4. The mandible is protracted and retracted in chewing.
[ترجمه ترگمان]فک به درازا کشیده و در حال جویدن است
[ترجمه گوگل]ماندبلی طولانی است و در جویدن رانده شده است
5. We won victory through protracted struggle.
[ترجمه ترگمان]ما پیروزی را از طریق مبارزات طولانی به دست آوردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق مبارزات طولانی پیروز شدیم
6. The war was protracted for four years.
[ترجمه ترگمان]جنگ چهار سال طول کشید
[ترجمه گوگل]جنگ چهار سال طول کشید
7. The struggle would be bitter and protracted.
[ترجمه ترگمان]مبارزه طولانی و طولانی می شد
[ترجمه گوگل]مبارزه تلخ و طولانی خواهد بود
8. This has turned out to be a protracted, complex process, as reoccupation had not been finalised by July 2000.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به یک فرآیند پیچیده و پیچیده تبدیل شده است چون reoccupation تا جولای ۲۰۰۰ نهایی نشده است
[ترجمه گوگل]این تبدیل شده است که یک پروسه طولانی مدت و پیچیده است، زیرا مجددا در ماه ژوئیه سال 2000 نتوانسته بود مجددا کار کند
9. The rebels aimed to overthrow the government through protracted guerrilla warfare.
[ترجمه ترگمان]شورشیان قصد براندازی دولت از طریق جنگ چریکی وسیعی را داشتند
[ترجمه گوگل]شورشیان قصد داشتند دولت را از طریق جنگ طولانی مدت چریکی سرنگون کنند
10. Three years of long and protracted negotiations characterized the proposals for an indoor-events arena.
[ترجمه ترگمان]سه سال از مذاکرات طولانی و طولانی، پیشنهادها برای عرصه فضای سرپوشیده مشخص شد
[ترجمه گوگل]سه سال مذاکرات بلند مدت و طولانی مدت پیشنهادات برای مسابقات حوضه داخلی را توصیف کرد
11. Contains war carnage, profanity and protracted suffering.
[ترجمه ترگمان]کشتار جنگی، کشتار و کشتار طولانی
[ترجمه گوگل]شامل قتل عام جنگ، غبطه خوردن و رنج طولانی مدت است
12. There were protracted delays in their trial until they appeared before a magistrate in Liverpool on February 9 last year.
[ترجمه ترگمان]در محاکمه آن ها چندین بار به تاخیر افتاد تا اینکه در ۹ فوریه سال گذشته در محضر یک قاضی در لیورپول ظاهر شدند
[ترجمه گوگل]در محاکمه آنها تاخیرهای طولانی وجود داشت تا زمانی که آنها در 9 فوریه سال گذشته در یک دادگاه در لیورپول ظاهر شدند
13. What was looming was the protracted constitutional wrangle over Lloyd-George's budget and the House of Lords.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در شرف وقوع بود، نزاع طولانی قانون اساسی بر سر بودجه لو ید و مجلس اعیان بود
[ترجمه گوگل]چالش های بزرگی بود که از نظر قانون اساسی بودجه بودجه لوید جورج و مجلس لرد ها بود
14. It can help avoid expensive and protracted litigation.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به اجتناب از اقامه دعوی پرهزینه و طولانی کمک کند
[ترجمه گوگل]این می تواند به جلوگیری از داد و ستد گران و طولانی مدت کمک کند
15. The bid follows protracted negotiations between the two groups about a possible merger.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد مذاکرات طولانی بین دو گروه در مورد ادغام احتمالی را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد به مذاکرات طولانی مدت میان دو گروه در مورد ادغام احتمالی پی می برد