(تبدیل فرضی ماده به انرژی و ارسال آن به مقصد و تبدیل مجدد آن به ماده) دور ترارسانی
teleportation
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: teleport (v.)
مشتقات: teleport (v.)
• : تعریف: the hypothetical transmission of matter by telekinesis.
جملات نمونه
1. A scheme is proposed for teleportation of an unknown atomic state based on the nonresonant interaction of two coupled two-level atoms with a single-mode cavity field.
[ترجمه ترگمان]طرحی برای teleportation یک حالت اتمی ناشناخته براساس برهمکنش nonresonant دو اتم دو سطحی کوپل شده با یک میدان حفره تک مود پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک طرح برای انتقال تلفیقی یک حالت اتمی ناشناخته بر اساس تعامل غیر رزونانس دو اتم دو سطح مرتبط با یک میدان حفره تک حالت پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک طرح برای انتقال تلفیقی یک حالت اتمی ناشناخته بر اساس تعامل غیر رزونانس دو اتم دو سطح مرتبط با یک میدان حفره تک حالت پیشنهاد شده است
2. We also studied the quantum teleportation in the background of curved space - time for the first time.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین the کوانتومی را در زمینه فضای منحنی برای اولین بار مورد مطالعه قرار دادیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین در دوران فضای منحنی - زمان برای اولین بار مطالعه کردیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین در دوران فضای منحنی - زمان برای اولین بار مطالعه کردیم
3. Slow moving but capable of teleportation.
[ترجمه ترگمان]حرکت آهسته اما قادر به انجام تله
[ترجمه گوگل]در حال حرکت آهسته اما توانایی انتقال تله
[ترجمه گوگل]در حال حرکت آهسته اما توانایی انتقال تله
4. Mila used the act of teleportation to receive her package.
[ترجمه ترگمان]میلا از اقدام of برای دریافت بسته خود استفاده کرد
[ترجمه گوگل]میلا از طریق تلپورتانس برای دریافت بسته خود استفاده کرد
[ترجمه گوگل]میلا از طریق تلپورتانس برای دریافت بسته خود استفاده کرد
5. Increasing degrees of success on the Teleportation Trial can reduce or eliminate disorientation.
[ترجمه ترگمان]درجه افزایش موفقیت در آزمون teleportation می تواند آشفتگی را کاهش داده یا حذف کند
[ترجمه گوگل]افزایش درجه موفقیت در دادگاه Teleportation می تواند باعث تخفیف یا کاهش اختلال شود
[ترجمه گوگل]افزایش درجه موفقیت در دادگاه Teleportation می تواند باعث تخفیف یا کاهش اختلال شود
6. From the fundamental theory of the teleportation, an arbitrary two- partite state can be teleported via a quantum channel of common eigenstates of number sum operator and phase difference operator.
[ترجمه ترگمان]از نظریه بنیادی of، یک حالت دو لت اختیاری می تواند از طریق یک کانال کوانتومی از eigenstates مشترک عملگر مجموع و اپراتور تفاوت فاز ایجاد شود
[ترجمه گوگل]از نظریه اساسی تلپورتانس، یک حالت دلخواه دو طرفه می تواند از طریق یک کانال کوانتومی متعارف مشترک اپراتور مختلط و اپراتور اختلاف فاز تله شود
[ترجمه گوگل]از نظریه اساسی تلپورتانس، یک حالت دلخواه دو طرفه می تواند از طریق یک کانال کوانتومی متعارف مشترک اپراتور مختلط و اپراتور اختلاف فاز تله شود
7. A controlled teleportation scheme for single atomic quantum state is proposed in cavity QED.
[ترجمه ترگمان]طرح teleportation کنترل شده برای حالت کوانتومی تک اتمی در محفظه خلا پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک طرح تلورانس کنترل شده برای حالت کوانتومی تک اتمی در حفره QED پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]یک طرح تلورانس کنترل شده برای حالت کوانتومی تک اتمی در حفره QED پیشنهاد شده است
8. Physical teleportation is the near instantaneous transport of the Psychic from one location to another.
[ترجمه ترگمان]teleportation فیزیکی اولین انتقال آنی از یک مکان به یک مکان به مکان دیگر است
[ترجمه گوگل]ترانزیت فیزیکی حمل و نقل فوری از روانشناسی از یک مکان به مکان دیگر است
[ترجمه گوگل]ترانزیت فیزیکی حمل و نقل فوری از روانشناسی از یک مکان به مکان دیگر است
9. Teleportation is nearly instantaneous once activated, and can generally be accomplished in the same OP during which Clairsentience was used to locate the target.
[ترجمه ترگمان]teleportation تقریبا آنی است که زمانی فعال می شود و عموما می تواند در همان OP که در طی آن Clairsentience برای تعیین هدف مورد استفاده قرار می گیرد، انجام شود
[ترجمه گوگل]Teleportation تقریبا بلافاصله فعال می شود و عموما می تواند در همان OP انجام شود که طی آن Clairsentience برای تعیین هدف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Teleportation تقریبا بلافاصله فعال می شود و عموما می تواند در همان OP انجام شود که طی آن Clairsentience برای تعیین هدف مورد استفاده قرار می گیرد
10. We propose a scheme for controlled teleportation of arbitrary two - atom state in cavity QED.
[ترجمه ترگمان]ما طرحی را برای کنترل controlled حالت دو اتم دل خواه در QED پیشنهاد می کنیم
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم یک تله ترانزیت کنترل شده دو حالت اتفاقی دلخواه در حفره QED ارائه دهیم
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم یک تله ترانزیت کنترل شده دو حالت اتفاقی دلخواه در حفره QED ارائه دهیم
11. Soon after, the first off - world teleportation moved a milligram of iron to Mars.
[ترجمه ترگمان]اندکی پس از آن، نخستین teleportation جهان، milligram آهن به مریخ را به حرکت درآورد
[ترجمه گوگل]به زودی پس از آن، اولین تلپورتاژ جهان خارج یک میلی گرم آهن به مریخ منتقل شد
[ترجمه گوگل]به زودی پس از آن، اولین تلپورتاژ جهان خارج یک میلی گرم آهن به مریخ منتقل شد
12. Teleportation involves creating a copy while destroying the original.
[ترجمه ترگمان]teleportation شامل ایجاد یک کپی در هنگام نابود کردن اصل است
[ترجمه گوگل]Teleportation شامل ایجاد یک نسخه در حالی که از بین بردن اصلی
[ترجمه گوگل]Teleportation شامل ایجاد یک نسخه در حالی که از بین بردن اصلی
13. Liman, who joked about doubting his decision to appear at MIT, where the technology in his movie could be ripped apart, said he tried to find a source of reality in the science behind teleportation.
[ترجمه ترگمان]Liman، که در مورد تردید در تصمیمش برای حضور در ام آی تی، که در آن تکنولوژی در فیلم او جدا از هم بود، شوخی می کرد، گفت که او تلاش کرد تا یک منبع واقعیت در علم پشت teleportation پیدا کند
[ترجمه گوگل]لیمن، که در مورد شک و تردید تصمیم خود برای نشان دادن در MIT، جایی که فن آوری در فیلم او می تواند از هم جدا شده، جوک گفت، او تلاش برای یافتن منبع واقعیت در علم پشت تلپورتانس
[ترجمه گوگل]لیمن، که در مورد شک و تردید تصمیم خود برای نشان دادن در MIT، جایی که فن آوری در فیلم او می تواند از هم جدا شده، جوک گفت، او تلاش برای یافتن منبع واقعیت در علم پشت تلپورتانس
14. A 17 - year - old boy in Nuremberg, Germany, is capable of teleportation.
[ترجمه ترگمان]یک پسر ۱۷ ساله در نورنبرگ، آلمان، توانایی of را دارد
[ترجمه گوگل]یک پسر 17 ساله در نورمبرگ، آلمان، قادر به حمل و نقل است
[ترجمه گوگل]یک پسر 17 ساله در نورمبرگ، آلمان، قادر به حمل و نقل است
15. We find that thermal environment affects the quality of teleportation.
[ترجمه ترگمان]ما متوجه می شویم که محیط حرارتی بر کیفیت of تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم که محیط حرارتی بر کیفیت انتقال ترافیک تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]ما دریافتیم که محیط حرارتی بر کیفیت انتقال ترافیک تاثیر می گذارد
پیشنهاد کاربران
دورترارسانی
انتقال جرم
دورنوردی
دوربری یا دورنوردی، انتقال ماده یا انرژی بین دو نقطه بدون پیمودن فضای بین آنها.
انتقال از راه دور
انتقال اتم هایه یک جسم از طریق علم فیزیک
طی العرض
دورارسالی
《 پارسی را پاس بِداریم》
teleportation
دوربَرانِش
دوربَرِش
دوربُرداری
teleportation
دوربَرانِش
دوربَرِش
دوربُرداری
کلمات دیگر: