کلمه جو
صفحه اصلی

chartered


دارای پروانه ی رسمی، واجد صلاحیت و دارای امتیازنامه ی رسمی، فرمان، امتیاز، منشور، اجازه نامه، دربست کرایه دادن، پروانه دادن، امتیازنامه صادر کردن

انگلیسی به فارسی

دارای پروانه‌ی رسمی، واجد صلاحیت و دارای امتیازنامه‌ی رسمی


منشور، دربست کرایه دادن، پروانه دادن، امتیازنامه صادر کردن


انگلیسی به انگلیسی

• done according to a charter; rented, leased
chartered is used to describe someone who has formally qualified in a profession such as accountancy or surveying.

جملات نمونه

1. chartered
دارای پروانه ی رسمی،واجد صلاحیت و دارای امتیازنامه ی رسمی

2. a chartered engineer
مهندس دارای جواز رسمی

3. a chartered surveyor
نقشه بردار دارای پروانه ی رسمی

4. we chartered a bus to take the students to tabriz
برای بردن شاگردان به تبریز اتوبوس دربست کرایه کردیم.

5. The government chartered a new bank in the capital.
[ترجمه ترگمان]دولت در پایتخت یک بانک جدید اجاره کرده است
[ترجمه گوگل]دولت یک بانک جدید را در پایتخت تأسیس کرد

6. She belongs to the Chartered Institute of Management.
[ترجمه مسعود بهادری] او به موسسه نخبگان مدیریت تعلق دارد.
[ترجمه ترگمان]او به موسسه Chartered مدیریت تعلق دارد
[ترجمه گوگل]او متعلق به موسسه مدیریت املاک است

7. He chartered a jet to fly her home from California to Switzerland.
[ترجمه ترگمان]او یک جت کرایه کرد تا خانه اش را از کالیفرنیا به سو یس پرواز دهد
[ترجمه گوگل]او یک جت را برای پرواز به خانه خود از کالیفرنیا به سوییس امضا کرد

8. They spent their annual holiday on a chartered yacht in the Caribbean.
[ترجمه ترگمان]آن ها تعطیلات سالیانه خود را صرف یک قایق کرایه ای در کارائیب کردند
[ترجمه گوگل]آنها تعطیلات سالانه خود را بر روی یک قایق chartered در کارائیب گذراندند

9. The government chartered the new airline.
[ترجمه ترگمان]دولت این شرکت هواپیمایی جدید را اجاره کرده است
[ترجمه گوگل]دولت هواپیمایی جدید را امضا کرد

10. The club has chartered a special flight from Manchester to Bologna for their fans.
[ترجمه ترگمان]این باشگاه پرواز ویژه ای را از منچستر به بولونیا برای هواداران خود اجاره کرده است
[ترجمه گوگل]این باشگاه یک پرواز ویژه از منچستر به بولونیا برای طرفداران خود را امضا کرده است

11. We chartered a boat to take us to some of the smaller islands.
[ترجمه ترگمان]یک قایق کرایه کردیم تا ما را به یکی از جزایر کوچک تر ببرد
[ترجمه گوگل]ما یک قایق را تأسیس کردیم که ما را به برخی از جزایر کوچکتر برساند

12. Yesterday, a cargo ship chartered by the UN arrived in the capital carrying 550 tons of rice.
[ترجمه ترگمان]دیروز، یک کشتی باری که توسط سازمان ملل متحد شده بود، ۵۵۰ تن برنج را حمل کرد
[ترجمه گوگل]دیروز، یک کشتی محموله که توسط سازمان ملل متحد وارد شده بود، به 550 تن برنج منتقل شد

13. They've chartered a plane to take delegates to the conference.
[ترجمه ترگمان]آن ها هواپیمایی را برای شرکت در این کنفرانس رزرو کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها یک هواپیما را برای اعطای نمایندگان به کنفرانس امضا کردند

14. I chartered a boat to take us to some of the smaller islands.
[ترجمه ترگمان]یک قایق کرایه کردم تا ما را به یکی از جزایر کوچک تر ببرد
[ترجمه گوگل]من یک قایق را تأسیس کردیم که ما را به برخی از جزایر کوچکتر برساند

15. Partner in Blinkhorn's chartered accountancy firm.
[ترجمه ترگمان]شریک در شرکت حسابداری خبره Blinkhorn است
[ترجمه گوگل]شرکای شرکت حسابداری معتبر Blinkhorn

پیشنهاد کاربران

دارای مجوز رسمی

Let me quickly brief you about myself, you already know my name and I work with Standard Chartered Bank as account auditor in New York , United State of America. I'm 30 year's old, childless widow 😓.


کلمات دیگر: