می گوید، گفتن، تعریف کردن، بیان کردن، نقل کردن، فاش کردن، تشخیص دادن
tells
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. this recipe tells how to make salads
این دستور آشپزی طرز درست کردن سالاد را شرح می دهد.
2. this story tells about his childhood
این داستان کودکی او را شرح می دهد.
3. a child who tells fibs
بچه ای که دروغ(های کوچک) می گوید
پیشنهاد کاربران
شرح دادن
گفتن
گفتن
کلمات دیگر: