1. Root the cuttings in a heated propagator.
[ترجمه ترگمان]ریشه های ریشه در یک propagator گرم شده بود
[ترجمه گوگل]ریشه قلمه ها در یک propagator گرم
2. Keep Warm Consign seeds to a heated propagator or a warm, light windowsill.
[ترجمه ترگمان]دانه های گرم Consign را به یک propagator گرم و یا یک پنجره گرم و روشن نگاه دارید
[ترجمه گوگل]گرما را حفظ کنید دانه ها را به یک تبخیر گرم و یا یک پنجره ی گرم، سبک یاری کنید
3. Propagating plants An electric propagator is both economical and extremely useful.
[ترجمه ترگمان]Propagating الکتریکی یک propagator الکتریکی هم مقرون به صرفه و هم بسیار مفید است
[ترجمه گوگل]گیاهان تکثیر یک propagator الکتریکی هر دو مقرون به صرفه و بسیار مفید است
4. Place the sown containers in a warm propagator to germinate.
[ترجمه ترگمان]ظروف زیر کشت را در a گرم قرار دهید تا برویند
[ترجمه گوگل]مخازن کاشته شده را در یک propagator گرم بگذارید تا جوانه زده شود
5. Our hardwood propagator would do even better.
[ترجمه ترگمان]propagator چوبی ما حتی بهتر هم میشه
[ترجمه گوگل]تبلیغ کننده چوب جنگلی می تواند حتی بهتر عمل کند
6. His Minister of Education, Uvarov - the propagator of the doctrine - understood the tsar's position only too well.
[ترجمه ترگمان]Uvarov of، وزیر آموزش و پرورش، موضع تزار را بخوبی درک کرده است
[ترجمه گوگل]وزیر آموزش و پرورش او، اووروف - تبلیغ کننده این دکترین - موقعیت تزار را فقط به خوبی درک می کند
7. A propagator can also be used to safeguard tender plants from frost.
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا هم چنین می تواند برای محافظت از گیاهان نازک از یخ استفاده شود
[ترجمه گوگل]همچنین می توان از انتشار دهنده برای محافظت از گیاهان منحصر به فرد از یخ زدگی استفاده کرد
8. Propagator of wanton recklessly caused by personal injury should be held civilly liable.
[ترجمه ترگمان]اعمال وحشیانه ای که ناشی از آسیب شخصی است باید به صورت مودبانه در دسترس قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ترویج کننده ناخوشایندی ناشی از آسیب های شخصی باید مسئولیت مدنی داشته باشد
9. Using the parameterized quark propagator proposed by us in our previous publication, the quark vacuum condensates and tensor susceptibility of QCD vacuum have been calculated.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از propagator parameterized parameterized که توسط ما در نشریه قبلی ما پیشنهاد شده، کوارک vacuum خلا و حساسیت tensor از خلا QCD محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از propagator پارامتریک کوارک پیشنهاد شده توسط ما در انتشار قبلی ما، مایع های خلاء کوارک و حساسیت تانسور از خلاء QCD محاسبه شده است
10. In addition, the licencee being he propagator, grower or dealer - will have to sign a Licence Agreement for the specific use of certain varieties, and valid for a specified period.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، licencee که او propagator، grower یا dealer است باید یک توافق نامه مجوز برای استفاده خاص از انواع خاص و معتبر برای یک دوره مشخص را امضا کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، گواهی نامه تبلیغاتی، تولیدکننده یا فروشنده - مجوز توافقنامه مجوز برای استفاده خاص از انواع خاص را امضا کرده و برای یک دوره مشخص معتبر است
11. The Security Descriptor Propagator has successfully terminated.
[ترجمه ترگمان]شورای امنیت به طور موفقیت آمیز پایان پذیرفته است
[ترجمه گوگل]برنامه نویسی توصیفگر امنیتی موفقیتآمیز است
12. Based on the parameterized fully dressed quark propagator, we study the momentum dependence of the nucleon static properties and mean squared radius of nucleon in QCD.
[ترجمه ترگمان]براساس پارامتری که به طور کامل طراحی شده است، ما وابستگی شتاب ویژگی های استاتیک nucleon و میانگین مربع nucleon در QCD را مطالعه می کنیم
[ترجمه گوگل]براساس پارامترهای پارامتریک کوارک به طور کامل پوشیدنی، وابستگی حرکتی خواص استاتیک نوکلئون و شعاع متوسط مربع نوکلئون در QCD را بررسی می کنیم
13. The Security Descriptor Propagator is waiting for a propagation event.
[ترجمه ترگمان]سرویس امنیتی descriptor Propagator منتظر رویدادی برای انتشار است
[ترجمه گوگل]Propagator Descriptor امنیت در انتظار رویداد تبلیغاتی است
14. The quark mass is defined by quark propagator and from this definition we calculate effective mass of quark.
[ترجمه ترگمان]جرم کوارک به وسیله کوارک propagator تعریف می شود و از این تعریف مقدار موثر کوارک را محاسبه می کنیم
[ترجمه گوگل]توده کوارک توسط proparkator کوارک تعریف شده و از این تعریف توده موثر کوارک محاسبه می شود
15. Polarization, Propagator, Interaction Matrix, Cross Sections and Unitarity Bounds.
[ترجمه ترگمان]قطبش، قطبش، ماتریس تعامل، بخش کراس و Unitarity Bounds
[ترجمه گوگل]پلاریزاسیون، propagagator، ماتریس تعامل، بخش های متقاطع و محدودیت های یکپارچه