کلمه جو
صفحه اصلی

cougar


معنی : گربه وحشی پشمالو، یوزپلنگ امریکایی
معانی دیگر : (جانور شناسی) شیر کوهی، پوما (puma concolor - بومی امریکای شمالی)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) گربه وحشی پشمالو، یوزپلنگ آمریکایی


گربه وحشی پشمالو، یوزپلنگ امریکایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large tan wild cat of North and South America; mountain lion; puma.

- The cougar spotted its prey and bounded after it.
[ترجمه ترگمان] گربه وحشی شکارش را پیدا کرد و به دنبالش جست
[ترجمه گوگل] گرگ و میش را شگفت زده کرد و بعد از آن محدود شد

• large cat of north and south america (also puma, mountain lion, panther)
a cougar is a wild animal that is a member of the cat family. cougars have brownish-grey fur and live in mountain regions of north and south america.

مترادف و متضاد

گربه وحشی پشمالو (اسم)
cougar

یوزپلنگ امریکایی (اسم)
cougar

جملات نمونه

1. The number of cougar attacks on humans can be counted on the fingers of one hand.
[ترجمه ترگمان]تعداد حملات cougar به انسان ها را می توان روی انگشتان یک دست شمرد
[ترجمه گوگل]تعدادی از حملات گربه وحشی پشمالو بر روی انسان را می توان بر روی انگشتان یک دست شمارش کرد

2. I saw a cougar slinking toward its prey.
[ترجمه ترگمان]یک گربه وحشی را دیدم که به طرف شکارش خم شده بود
[ترجمه گوگل]من یک گربه وحشی پشمالو را دیدم که به سمت شکار آن بود

3. In former times the cougar was more abundant than at present. . . .
[ترجمه ترگمان]در زمان های گذشته، cougar more از زمان حال بود
[ترجمه گوگل]در زمان های گذشته گربه وحشی و گربه بیش بود در حال حاضر

4. These include the grizzly bear, cougar, wolverine, wolf, coyote, and bald and golden eagles.
[ترجمه ترگمان]اینها شامل خرس گریزلی، cougar، گرگ، گرگ، گرگ coyote، و عقاب های طلایی هستند
[ترجمه گوگل]این شامل خرس گریزلی، گرگ و میش، گرگ و میش، گرگ، کویوت و عقاب های طاس و طلایی است

5. The cougar, however, still could be restored.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، گربه وحشی هنوز می توانست باز شود
[ترجمه گوگل]گربه گربه، با این حال، هنوز هم می تواند بازسازی شود

6. This type of cougar has a distinctive crook in its tail.
[ترجمه ترگمان]یه گربه وحشی یه کلاه مشخص تو دمش داره
[ترجمه گوگل]این نوع از گربه وحشی پشمالو دارای دامن متمایز در دم است

7. The cougar prevailed a little longer, though its bounty in Connecticut was last paid in 176
[ترجمه ترگمان]cougar کمی بیشتر پیروز شد، هر چند که bounty در ایالت Connecticut آخرین بار در سال ۱۷۶ پرداخت شد
[ترجمه گوگل]گربه وحشی پشمالو غلبه بر کمی طولانی تر، هر چند فضل خود را در کانکتیکات آخرین پرداخت در 176 بود

8. As Hollywood's best cougar, Demi Moore has become the envy of millions.
[ترجمه ترگمان]به عنوان بهترین cougar هالیوود، دمی مور به حسادت میلیون ها نفر تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]دمی مور به عنوان بهترین گربه وحشی هالیوود، تبدیل به حسادت میلیون ها نفر شده است

9. I have never seen a cougar.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت یه گربه وحشی ندیدم
[ترجمه گوگل]من هرگز یک گرگ و میش نیستم

10. Today a 1967 Cougar in good condition is a collector's item.
[ترجمه ترگمان]امروز یک Cougar در شرایط خوب یک مورد جمع کننده است
[ترجمه گوگل]امروز یک گربه وحشی پشمالو 1967 در شرایط خوب یک آیتم جمع کننده است

11. And the rare spotting of a cougar, wolf or woodland caribou takes our breath away.
[ترجمه ترگمان]و همین که چشمش به یک گربه وحشی، گرگ یا جنگل گوزن شمالی نفسی تازه کند، نفس ما را می کشد
[ترجمه گوگل]و نکته نادر یک گربه وحشی، گرگ یا جنگل های چوبی، نفس خود را از بین می برد

12. The boy fled into his home, yelling A cougar is eating Angel! ""
[ترجمه ترگمان]پسر به خانه اش گریخت و فریاد کشید: فرشته eating! \"
[ترجمه گوگل]پسر به خانه خود فرار کرد، فریاد یک گربه وحشی پشمالو خوردن فرشته! ''

13. Optima Cougar - Optima has finally entered the highracer market with the new Cougar.
[ترجمه ترگمان]Optima Cougar - Optima در نهایت با the جدید وارد بازار highracer شده است
[ترجمه گوگل]Optima Cougar - Optima در نهایت وارد بازار highracer با Cougar جدید شد

14. They went nuts over the Cougar.
[ترجمه ترگمان] توی the دیوونه بازی کردن
[ترجمه گوگل]آنها بیش از Cougar به آجیل رفتند

پیشنهاد کاربران

زن سن بالا وجذاب
an older woman seeking sexual relationship with a young man

۱. گربه وحشی آمریکایی
۲. خانمی که سنش بالاتره از مردهایی که رابطه برقرار میکنه باهاشون ( چه جنسی چه عاطفی ) و عاشق برقراری رابطه با مردهای جوانه. لزوما هم نباید فاحشه یا آدم های بدی باشن. فقط یک تمایل جنسیه. نمونش خانوم دنیا جهانبخت


کلمات دیگر: