کلمه جو
صفحه اصلی

unsinkable

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of sinkable.

• not able to sink

جملات نمونه

1. The unsinkable had sunk, and taken with it half of its passengers and crew.
[ترجمه ترگمان]The غرق شده بود و نیمی از مسافران و خدمه آن را باخود برده بود
[ترجمه گوگل]بی وقفه غرق شده بود و نیمی از مسافران و خدمه اش را گرفته بود

2. People thought the ship was unsinkable. But she went down on her maiden voyage.
[ترجمه ترگمان]مردم فکر می کردند کشتی غرق نشدنی است اما او به سفر maiden خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]مردم فکر کردند که کشتی غیرقابل برگشت است اما او در سفر قبلی خود رفت

3. The unsinkable ship was even not fit to travel.
[ترجمه ترگمان]کشتی unsinkable حتی برای سفر مناسب نبود
[ترجمه گوگل]کشتی ناپدید شده حتی برای مسافرت مناسب نبود

4. The story of the "unsinkable" luxury liner Titanic has fascinated people for nearly a century.
[ترجمه ترگمان]داستان \"تایتانیک\" و \"تایتانیک\"، مردم را به مدت تقریبا یک قرن مجذوب ساخت
[ترجمه گوگل]داستان 'تیتانیوس' هواپیمای بدون سرنشین 'unsinkable' برای یک قرن مجذوب مردم شده است

5. It was billed as an unsinkable ship due to its construction.
[ترجمه ترگمان]این کشتی به علت ساخت آن به عنوان یک کشتی unsinkable به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]به دلیل ساخت و ساز آن، کشتی به عنوان یک قایق ناپدید شده به حساب می آید

6. Jiawu warship because of thick clouds, and in the naval battle in the unyielding Jiawu performance, won the "unsinkable" given away ', "said, as the eyes of a sea totem people.
[ترجمه ترگمان]کشتی جنگی Jiawu به خاطر ابره ای ضخیم، و در نبرد دریایی در عملکرد Jiawu unyielding، \"unsinkable\" را برد که \"،\" را به عنوان چشم مردم totem دریایی به دست آورد
[ترجمه گوگل]به عنوان چشمان یک مرد توتم دریایی گفت: 'به دلیل ابرهای ضخیم و جنگ دریایی در عملکرد Jiawu unyielding، جنگجو Jiawu به دست آورد' unsinkable 'داده شده است

7. People thought the ship was unsinkable.
[ترجمه ترگمان]مردم فکر می کردند کشتی غرق نشدنی است
[ترجمه گوگل]مردم فکر کردند که کشتی غیرقابل برگشت است

8. Caledon: It is unsinkable. God himself could not sink this ship.
[ترجمه ترگمان] غرق نشدنی - ه خدا هم نمی توانست این کشتی را غرق کند
[ترجمه گوگل]Caledon این قابل بازگرداندن است خدا خودش نمیتوانست این کشتی را غرق کند

9. Ironically, the Titanic was advertised as being unsinkable.
[ترجمه ترگمان]از قضا، تایتانیک به عنوان unsinkable تبلیغ شده بود
[ترجمه گوگل]به طرز عجیب و غریب، تایتانیک به عنوان غیرقابل توضیح تبلیغ شد

10. Every mountain is unclimbable until someone climbs it. So every ship is unsinkable until it sinks.
[ترجمه ترگمان]هر کوه یخی است تا اینکه کسی از آن بالا برود بنابراین همه کشتی تا زمان غرق شدن در آب غرق می شود
[ترجمه گوگل]هر کوه تا زمانی که کسی آن را صعود کند، غیرممکن است بنابراین هر کشتی تا زمانی که غرق می شود، بی وقفه است

11. Science is taking us back in time to witness the sinking of the unsinkable Titanic.
[ترجمه ترگمان]علم ما را به زمان می برد تا شاهد غرق شدن تایتانیک \"تایتانیک\" باشیم
[ترجمه گوگل]علم ما را به عقب برمی گرداند تا شاهد فرو ریختن تایتانیک بگردد

12. Millionaire entrepreneurs know that no matter how successful they are, no enterprise unsinkable.
[ترجمه ترگمان]کارآفرینان میلیونر می دانند که مهم نیست که آن ها چقدر موفق باشند، نه شرکت سرمایه گذاری
[ترجمه گوگل]کارآفرینان میلیونی می دانند که مهم نیست که آنها چه موفقیتی داشته باشند، هیچ سازمانی ناپذیر است

13. Like the ship itself, many observers thought'Titanic's'record office was unsinkable. Not so.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ناظران فکر می کردند که دفتر رکورد تایتانیک متعلق به خود کشتی بوده است این طور نیست
[ترجمه گوگل]بسیاری از ناظران مانند کشتی خود فکر کردند که دفتر یادداشت 'Titanic's'record بی فایده بود نه خیلی

14. It was the 98 th anniversary of the launch of the ship that was billed aspractically unsinkable.
[ترجمه ترگمان]این ۹۸ امین سالگرد آغاز کشتی بود که aspractically unsinkable نام داشت
[ترجمه گوگل]این 98 سالگرد راه اندازی کشتی بود که به طور عملیات غیرقابل برگشت بود

پیشنهاد کاربران

غرق نشدنی - غیر قابل غرق شدن


کلمات دیگر: