1. The tax will affect only the propertied classes.
[ترجمه ترگمان]مالیات فقط طبقات مرفه را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]مالیات فقط به کلاس های دارایی تاثیر می گذارد
2. The propertied class which called itself liberal was immediately opposed to universal suffrage and to the masses in general.
[ترجمه ترگمان]طبقه توانگر که خود را لیبرال می نامید، بی درنگ با حق رای همگانی و به طور کلی به توده ها مخالف بود
[ترجمه گوگل]کلاس خویشاوند که خود را لیبرال نامید، بلافاصله مخالفت با رأی عمومی و به طور کلی توده ها بود
3. The propertied classes rallied to the government and called for a halt to all disturbances.
[ترجمه ترگمان]طبقات توانگر به سوی دولت بسیج شدند و خواستار توقف تمام آشوب ها شدند
[ترجمه گوگل]طبقات متعلق به دولت گرد هم آمدند و خواستار توقف همه اختلالات شدند
4. The propertied class is overrepresented in the governing institutions of all advanced capitalist states.
[ترجمه ترگمان]طبقه توانگر در نهاده ای حاکم بر همه کشورهای پیشرفته سرمایه داری است
[ترجمه گوگل]طبقه دارایی در مؤسسات حاکم در تمام دولتهای سرمایه داری پیشرفته بیش از حد نمایان می شود
5. " propertied people perseverance" traditional consumer values and the complete abolition of the welfare housing distribution system, the Shanghai people purchase unprecedented enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]\"صاحبان سهام داران\" ارزش های سنتی مصرف کننده و لغو کامل سیستم توزیع مسکن رفاهی، مردم شانگهای، شور و شوق بی سابقه ای را خریداری می کنند
[ترجمه گوگل]مردم شریف، پایبندی به ارزش های سنتی مصرف کنندگان و لغو کامل سیستم توزیع مسکن رفاهی، مردم شانگهای اشتیاق بی سابقه ای را به دست می آورند
6. Dependency graph (DG) described the relationship among propertied by hypergraph.
[ترجمه ترگمان]نمودار وابستگی (DG)رابطه بین مالک را با hypergraph توصیف کرد
[ترجمه گوگل]نمودار وابستگی (DG) ارتباط بین ویژگی های hypergraph را توصیف کرد
7. All is well, a propertied Taliban spokesman has told the Reuters news agency the insurgent group will quote "Resist till the last gasp".
[ترجمه ترگمان]همه چیز خوب است، سخنگوی طالبان به آژانس خبری رویترز گفته است که \"مقاومت در برابر آخرین نفس\" مقاومت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب است، یک سخنگوی طالبان متعلق به آژانس خبری رویترز گفت که گروه شورشی به نقل از 'مقاومت در برابر آخرین نفوذ' نقل می کند
8. The damage process and hysteric propertied of several typical cross-sections were analyzed and cumulative damage was computed and evaluated.
[ترجمه ترگمان]فرآیند خسارت و hysteric مالک از چندین بخش معمولی آنالیز شدند و آسیب های جمعی محاسبه و ارزیابی شدند
[ترجمه گوگل]فرایند خسارت و خواص هیستریک چند بخش متداول مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و آسیب تجمعی محاسبه و ارزیابی شد
9. The complex acid curing agent could improve the propertied of phenolic foam.
[ترجمه ترگمان]عامل کاشت اسید پیچیده توانست مالک خروجی های فنولی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]عامل اسیدی پیچیده می تواند خواص فوم فنول را بهبود بخشد
10. After having experienced a time, I find a propertied time to come back to school for fur-study.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه یک زمان را تجربه کرد، من یک وقتی را پیدا کردم که برای تحصیل در زمینه خز به مدرسه باز گردم
[ترجمه گوگل]پس از تجربه یک زمان، من یک زمان مناسب برای بازگشت به مدرسه برای مطالعه خزانه پیدا کردم
11. He is a legend propertied class's only son, in a celebration of the population lost.
[ترجمه ترگمان]او تنها پسر یک طبقه مرفه است که در جشنی از مردم گم شده است
[ترجمه گوگل]او تنها پسر کلاسیک متعلق به افسانه است، در جشن جمعیت از دست داده است
12. There is no reason to suppose that the rest of the propertied classes were any more heavily burdened than the peerage.
[ترجمه ترگمان]دلیلی ندارد که فکر کنم بقیه کلاس های propertied سنگین تر از مقام اشرافی بود
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم که بقیه کلاس های دارایی بیشتر از همتایان سنگین تر است
13. Potentially democratic ideas thus provided a justification for rule by a propertied oligarchy.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، افکار دموکراتیک به طور بالقوه توجیهی برای حکومت اولیگارشی متمول فراهم کرد
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، اندیشه های بالقوه دموکراتیک توجیهی برای حکومت توسط یک الیگارشی صاحب قدرت را فراهم آورد
14. The more militant and threatening the pressure from below, the more vigorously the propertied classes supported repressive measures.
[ترجمه ترگمان]هر چه ستیزه جویی بیشتر بود و فشار را از پایین تهدید می کرد، طبقات توانگر با شدت بیشتری از اقدامات بازدارنده حمایت می کردند
[ترجمه گوگل]بیشتر ستیزه جویان و تهدید فشار از پایین، به شدت کلاس های خویشاوندی از اقدامات سرکوبگرانه حمایت می کنند
15. This was opposed, not simply to kings and aristocrats, but to the propertied minority.
[ترجمه ترگمان]این موضوع مخالف بود، نه تنها برای پادشاهان و اشراف، بلکه برای اقلیت صاحب ملک
[ترجمه گوگل]این مخالفت، نه فقط به پادشاهان و اشراف، بلکه به اقلیت خویشاوندی بود