1. he was casting covetous eyes at his neighbor's wife
او نگاه های بدی به زن همسایه می کرد.
2. young men were covetous of fame and fortune
مردان جوان سخت طالب شهرت و ثروت بودند.
3. Poor and liberal, rich and covetous.
[ترجمه ترگمان]فقیر و لیبرال، ثروتمند و آزمند
[ترجمه گوگل]فقیر و لیبرال، غنی و خوار است
4. A covetous man is good to none but worse to himself.
[ترجمه ترگمان]یک مرد آزمند فقط برای خودش خوب است، اما برای خودش بدتر است
[ترجمه گوگل]یک انسان خوار برای هیچکس خوب نیست، بلکه بدتر از خودش است
5. She is envious of Jane's good looks and covetous of her car.
[ترجمه ترگمان]او به ظاهر خوب و پر از حرص و آز جین غبطه می خورد
[ترجمه گوگل]او از ظاهر خوب جین و خوابیده از ماشینش حسادت می کند
6. The covetous man is ever in want. Horace
[ترجمه ترگمان]آن مرد حریص تا به حال حاضر است هوراس
[ترجمه گوگل]مرد مزخرف همیشه دلش میخواهد هوراس
7. They began to cast covetous eyes on their neighbors' fields.
[ترجمه ترگمان]شروع به نگاه کردن به چشمان حریص و آزمند خود به مزارع همسایه کردند
[ترجمه گوگل]آنها شروع به نقاشی های مزخرف در زمینه های همسایگان خود کردند
8. He's being covetous the way I was.
[ترجمه ترگمان]اون جوری که من بودم حریص شده بود
[ترجمه گوگل]او همانطور که بود من بود
9. But she knew she had seen that covetous look in his eyes as he had watched her.
[ترجمه ترگمان]اما می دانست که آن نگاه حریص در چشمان او، همان طور که او را نگاه می کرد، دیده بود
[ترجمه گوگل]اما او می دانست که او دیده است که نگاه خوک در چشم او همانطور که او را تماشا کرده است
10. Therefore there was great enmity between this covetous Jew and the generous merchant Antonio.
[ترجمه ترگمان]از این رو، دشمنی بزرگی بین این یهودی طماع و تاجر بخشنده آنتونیو وجود داشت
[ترجمه گوگل]بنابراین بین این یهودی خیرخواه و معشوقه ی آنتونیو، دشمن بزرگی بود
11. He cast a covetous eye at the that small fortune.
[ترجمه ترگمان]با حرص و ولع به آن ثروت کوچک نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او در این ثروت کوچک، یک چشم برافروخته را برانگیخته است
12. They were not only opinionative, peevish, covetous, morose, vain, talkative, but incapable of friendship, and dead to all natural affection, which never descended below their grandchildren.
[ترجمه ترگمان]نه تنها opinionative، کج خلق، آزمند، مغرور، talkative، اما ناتوان از دوستی، و در برابر همه محبت طبیعی که هرگز از نوه هایش تجاوز نکرده بودند، مرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها نه تنها اعتقاد داشتند، سرخورده، خوار، خجالتی، بیهوده، سخاوتمندانه، اما ناتوان از دوستی، و مرده به تمام عواطف طبیعی، که هرگز به زیر نوادتشان نرسیدند
13. Nor thieves, nor covetous, nor drunkards, nor revilers, nor extortioners, shall inherit the kingdom of God.
[ترجمه ترگمان]نه دزد، نه حریص، نه drunkards، نه revilers، نه revilers و نه extortioners، سلطنت خداوند را به ارث می برند
[ترجمه گوگل]نه دزدان، نه خوارج و نه مستبدان، و نه بازماندگان و نه ستمگران، ملکوت خدا را به ارث خواهند برد