کلمه جو
صفحه اصلی

cosh


معنی : دوستانه، شنگول، گرم و نرم و راحت
معانی دیگر : (انگلیس - خودمانی)، چماق، باتون، اسکاتلند شنگول

انگلیسی به فارسی

(اسکاتلند) شنگول، گرم و نرم و راحت، دوستانه


چی، شنگول، دوستانه، گرم و نرم و راحت


انگلیسی به انگلیسی

• club, sturdy stick (used as a weapon)
hit with a cosh (club)
a cosh is a weapon that is used to hit people with. it is a short piece of thick rubber or metal.
to cosh someone means to hit them hard on the head with a cosh or some other blunt weapon.

مترادف و متضاد

دوستانه (صفت)
quiet, friendly, amicable, fraternal, cosh, sociable, blithe, matey

شنگول (صفت)
cosh, sprightly, sappy, frisky, mirthful

گرم و نرم و راحت (صفت)
cosh

جملات نمونه

1. Everybody's under the cosh financially these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها همه زیر the شنگول هستند
[ترجمه گوگل]همه اینها روز به روز مالی هستند

2. He was still turning when the cosh struck him behind the ear.
[ترجمه ترگمان]هنوز داشت می چرخید که شنگول به گوشش رسید
[ترجمه گوگل]او هنوز در حال چرخش بود، وقتی که او در پشت گوش قرار گرفت

3. Cosh: a weighted weapon similar to a blackjack.
[ترجمه ترگمان]cosh: یک سلاح وزن دار شبیه به یک بلک جک
[ترجمه گوگل]Cosh یک سلاح شبیه به یک اسباب بازی است

4. In this paper, transformation of astigmatic Hermite cosh Gaussian beams through an optical symmetrizing system is studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تبدیل تیر Gaussian Hermite cosh cosh از طریق یک سیستم symmetrizing نوری مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تبدیل تیرهای گاوسی به صورت آرمیتیک هرتیک از طریق یک سیستم تشخیصی نوری مورد مطالعه قرار گرفته است

5. He was struck on the head by a cosh.
[ترجمه ترگمان]با شنگول به سرش ضربه زده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی سرش زده شده بود

6. Design purposes, well pattern and oil drainage in the combustion override split production horizontal well (COSH) process are introduced briefly.
[ترجمه ترگمان]اهداف طراحی، الگوی چاه و زه کشی روغن در فرآیند تجزیه و تجزیه و تقسیم قدرت افقی (COSH)به طور خلاصه معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]اهداف طراحی، الگوی خوب و زهکشی روغن در فرایند احتراق، فرآیند فشرده سازی تقسیم شده (COSH) به طور خلاصه معرفی می شوند

7. Pressing roll, cosh pressing roll or EUTAC system are used in heating section.
[ترجمه ترگمان]با فشار دادن roll، cosh فشار فشرده یا سیستم EUTAC در بخش گرمایش استفاده می شود
[ترجمه گوگل]فشار دادن رول، فشار دادن رول یا سیستم EUTAC در بخش گرمایش استفاده می شود

8. In nature, cosh(z) is the equation for the shape of a hanging rope connected at two ends, known as a catenary.
[ترجمه ترگمان]در طبیعت، cosh (z)معادله ای است که به شکل یک طناب آویزان در دو سر متصل می شود که به عنوان catenary شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در طبیعت، cosh (z) معادله شکل طناب حلقوی متصل در دو انتها است، که به عنوان یک سیم پیچ شناخته می شود

9. Java 5 adds all three: Math. cosh(), Math. sinh(), and Math. tanh().
[ترجمه ترگمان]جاوا ۵ هر سه را اضافه می کند: ریاضی cosh ()، ریاضی sinh ()و ریاضی tanh ()
[ترجمه گوگل]Java 5 تمام سه ریاضی را اضافه می کند کوش ()، ریاضی سین () و ریاضیات tanh ()

10. The sinh, cosh, and tanh functions also all appear in various calculations in special and general relativity.
[ترجمه ترگمان]توابع sinh، cosh و tanh همگی در محاسبات مختلفی در نسبیت خاص و عمومی ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]توابع sinh، cosh و tanh همگی در محاسبات مختلف در نسبیت خاص و عادی به نظر می رسند

11. Guided by the sound, Dunn moved in and whacked him on the head with a spring-loaded cosh.
[ترجمه ترگمان]دان با راهنمایی این صدا به داخل رفت و با a بار به سر او ضربه زد
[ترجمه گوگل]دون با هدایت صدای، حرکت کرد و او را به سمت چپ سوار کرد

12. The Millwall brick, for example, was a newspaper folded again and again and squashed together to form a cosh.
[ترجمه ترگمان]برای مثال آجر فرش شده یک روزنامه بود که بارها و بارها تا شده بود و له شد تا a را شکل دهد
[ترجمه گوگل]مثلا یک آجر Millwall یک روزنامه بود که بارها و بارها پیچ خورده بود و به هم ریختن یک کاسه

13. In this article, I focus on the more purely mathematical functions provided, such as log10 and cosh.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، من بر روی کاره ای صرفا ریاضی ارایه شده، مانند log۱۰ و cosh تمرکز می کنم
[ترجمه گوگل]در این مقاله، من بر روی توابع صرفا ریاضی ارائه شده مانند log10 و cosh تمرکز می کنم

14. With China’s Tibetan Buddhists considered to be under the cosh, denied access to their spiritual head, those in India feel a special burden to preserve the religion’s traditions.
[ترجمه ترگمان]با این که بودایی ها در مورد تبتی در نظر گرفته می شوند، دسترسی به سر روحانی شان را انکار کرده اند، آن هایی که در هند مسئولیت ویژه ای برای حفظ سنت مذهب دارند
[ترجمه گوگل]با توجه به این که بودیسم های چینی تبتی تحت تأثیر قرار می گیرند، دسترسی به سرزمین روحانی خود را انکار می کنند، کسانی که در هند احساس سستی خاصی برای حفظ سنت های مذهبی دارند


کلمات دیگر: