1. Thumb - sucking can cause protrusion of the teeth.
[ترجمه ترگمان]مکیدن چیزی باعث بیرون آوردن دندون می شه
[ترجمه گوگل]انگشت شست - مکیدن می تواند باعث برانگیختن دندان شود
2. He grabbed at a protrusion of rock with his right hand.
[ترجمه ترگمان]دستش را با دست راستش بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او دست راست خود را در یک سنگ ریزه انداخت
3. The foot is reduced to a protrusion that they use to pull themselves down into the sand.
[ترجمه ترگمان]این پا به a کاهش می یابد که از آن ها برای پایین کشیدن خود به ماسه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]پایه به یک خروجی کاهش می یابد که آنها از خود برای پایین کشیدن به شن و ماسه استفاده می کنند
4. I recall. . . the shocking distension and protrusion of the eyeballs of dead men and dead horses.
[ترجمه ترگمان]به یاد می اورم، distension تکان دهنده و جلو مردمک چشم مرده ای مرده و اسب مرده را بیرون می آورم
[ترجمه گوگل]من به یاد می آورم تکان دهنده و بی نظیر چشم های مردگان و اسب های مرده
5. When there was long-term retinal detachment, the protrusion of global wall remained in congenital coloboma of choroid, but protrusion extincted in high myopia.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جداسازی شبکیه چشم بلند وجود داشت، the دیوار جهانی در coloboma مادرزادی of باقی ماند، اما protrusion extincted را در دور بینی بالا protrusion
[ترجمه گوگل]هنگامی که جداسازی طولانی مدت شبکیه وجود داشت، دیواره جهانی دیواره جهانی در کولوباما مادرزادی کوروئید باقی ماند، اما برونگاری که در نزدیکی نزدیک بینی از بین رفته بود
6. What consequence does lumbar protrusion ofintervertebral disc have badly? How to alleviate?
[ترجمه ترگمان]چه پیامد باعث می شود که دیسک ofintervertebral ofintervertebral بد باشد؟ چه طور باید این کار را کرد؟
[ترجمه گوگل]چه نتیجه ای باعث می شود که خروجی کمری بین دیسک بینایی شکسته شود؟ چطوری؟
7. The results are uniondale intervertebral disk protrusion 198 cases, biarticulate intervertebral disk protrusion 86 cases, and triarticular intervertebral disk protrusion 28 cases.
[ترجمه ترگمان]نتایج در دیسک intervertebral protrusion، ۱۹۸ مورد، biarticulate intervertebral disk ۸۶ مورد، و triarticular intervertebral disk ۲۸ ۲۸ مورد وجود دارد
[ترجمه گوگل]نتایج بدست آمده از 198 پرونده ی دیسک بین مهره ای unional، 86 پرونده ی دیسک بین مهره ای و 28 پرونده ی دیسک بین لگن سه طرفه است
8. Hernia: Protrusion of any organ or tissue from its normal cavity.
[ترجمه ترگمان]hernia: Protrusion هر ارگان یا بافت از حفره نرمال خود
[ترجمه گوگل]فتق پروستگی هر عضو یا بافت از حفره عادی آن
9. How to treat lumbar protrusion of the intervertebral disc effectively?
[ترجمه ترگمان]چگونه می تواند یک برآمدگی (protrusion)از دیسک intervertebral را به طور موثر درمان کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه برای درمان دیسک کمری بین لگن موثر باشد؟
10. Etiological Survey on Chronic Protrusion of Cervical Intervertebral Disc ( 28 cases analysis ).
[ترجمه ترگمان]بررسی etiological بر روی Protrusion مزمن of intervertebral دیسک (۲۸ مورد آنالیز)
[ترجمه گوگل]بررسی علمی بر روی برانگیختن دیسک بین مهره ای گردنی (28 مورد آنالیز)
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. Grave protrusion coal seam tunnelling hydraulic cutting protrusion - dispelling measures is a new technology in the world.
[ترجمه ترگمان]تونل سنگ protrusion برای تونل سازی معدن سنگ tunnelling برای رفع measures یک تکنولوژی جدید در جهان است
[ترجمه گوگل]انفجار هیدرولیکی تونل زنگ زنگی از جنس غبار - اقدامات انهدام یک تکنولوژی جدید در جهان است
13. Excessive convexity, severe wedge, dissymmetric convexity and partial protrusion will result in sticking of sheets during annealing in the bell-type furnace.
[ترجمه ترگمان]convexity Excessive Excessive، wedge شدید، dissymmetric convexity و protrusion جزیی منجر به چسبیدن ورقه ها در حین تابکاری در کوره نوع زنگ خواهد شد
[ترجمه گوگل]جابجایی بیش از حد، گوه های شدید، غشای غیرمستقیم و تخریب جزئی، باعث می شود چسباندن ورق ها در هنگام خنک شدن در کوره های نازکی انجام شود
14. Ideal where space is restricted - less protrusion and space needed.
[ترجمه ترگمان]ایده آل که فضا در آن محدود می شود - protrusion و فضا مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]ایده آل که در آن فضا محدود شده است - کمترین خروجی و فضای مورد نیاز
15. The condition results in weight loss, rapid heart beat and protrusion of the eyes.
[ترجمه ترگمان]این شرایط منجر به کاهش وزن، ضربان قلب سریع و protrusion چشم ها می شود
[ترجمه گوگل]این وضعیت باعث کاهش وزن، ضربدادن ضربان قلب و پیشانی چشم می شود