کلمه جو
صفحه اصلی

provincialism


معنی : گویش یا لهجه محلی، عقاید وافکار محدود محلی
معانی دیگر : محلی گرایی، ناحیه گرایی، کوته اندیشی، کوته نظری، دهاتی واری، رسم محلی، ویژگی محلی

انگلیسی به فارسی

گویش یا لهجه محلی، عقاید وافکار محدود محلی


استانیگری، گویش یا لهجه محلی، عقاید وافکار محدود محلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: provincialist (n.)
(1) تعریف: narrow-mindedness, lack of sophistication, or the like, associated with or considered the result of remoteness from urban centers of culture and intellectual activity.

(2) تعریف: a custom, mannerism, characteristic, or the like that is provincial.

• unsophistication, simplicity; rusticness, ruralness, small-town quality; narrow-mindedness, parochialism
provincialism is a narrow outlook and lack of cultural sophistication.

مترادف و متضاد

گویش یا لهجه محلی (اسم)
provincialism

عقاید و افکار محدود محلی (اسم)
provincialism

جملات نمونه

1. He wanted to escape from the provincialism of the small university where he taught.
[ترجمه ترگمان]او می خواست از the دانشگاه کوچک که تدریس می کرد بگریزد
[ترجمه گوگل]او می خواست از دانشگاه والیتی دانشگاه کوچک که در آن او تدریس می کرد فرار کند

2. He wanted to escape from the narrow-minded provincialism of the small town where he had been brought up.
[ترجمه ترگمان]می خواست از شهر کوچک و minded شهر کوچکی که برایش آورده بود فرار کند
[ترجمه گوگل]او می خواست از ولایت غزنی محدود شهر کوچکی که او را آورده بود فرار کند

3. In part it is sheer provincialism.
[ترجمه ترگمان]بخشی از آن provincialism است
[ترجمه گوگل]بخشی از آن، استالینگرایی محض است

4. But provincialism in educational research is, alas, nothing new.
[ترجمه ترگمان]اما افسوس در تحقیقات آموزشی، متاسفانه، چیز جدیدی نیست
[ترجمه گوگل]اما ناامیدی در تحقیقات آموزشی استانبول، هیچ چیز جدیدی نیست

5. How did I ever break free from that provincialism imposed by an academic elitist?
[ترجمه ترگمان]چطور تا به حال از آن provincialism که توسط یک elitist دانشگاهی تحمیل شده بود آزاد شدم؟
[ترجمه گوگل]چگونه من تا کنون از استانیگریالی که توسط نخبگان علمی اعمال می شود، آزاد شدم؟

6. Three cups of Qinghuawu liquor conveys provincialism of all the life.
[ترجمه ترگمان]سه جام شراب Qinghuawu در تمام طول زندگی وجود دارد
[ترجمه گوگل]سه فنجان لیمو چینگ هایوو، استانبولیته تمام زندگی را به ما منتقل می کند

7. The word is a provincialism, but has made its way into standard speech.
[ترجمه ترگمان]کلمه یک provincialism است، اما راهش را به یک سخنرانی استاندارد باز کرده است
[ترجمه گوگل]این کلمه یک استانیگرایی است، اما راه خود را به سخنان استاندارد تبدیل کرده است

8. There are two theoretical tendencies of this philosophy provincialism and autonomism.
[ترجمه ترگمان]دو گرایش نظری از این فلسفه provincialism و autonomism وجود دارد
[ترجمه گوگل]دو گرایش نظری این استالینگرایی و استقلال فلسفه وجود دارد

9. In a science which is supposed to be international, such provincialism is inexcusable.
[ترجمه ترگمان]در دانشی که قرار است بین المللی باشد، چنین provincialism غیر موجه است
[ترجمه گوگل]در یک علم که به نظر می رسد بین المللی است، چنین استانی گرایی غیر قابل انکار است

10. It helps people move across the barriers of localism, parochialism, or provincialism that divide them.
[ترجمه ترگمان]این کار به مردم کمک می کند تا از موانع of، parochialism، یا provincialism که آن ها را تقسیم می کنند، حرکت کنند
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا مردم در سراسر موانع محلی، محلی و یا استانی سازی که آنها را تقسیم می کنند حرکت کنند

11. A . Quebec's resistance to a national agency is provincialism ideology.
[ترجمه ترگمان]الف مقاومت کبک به یک سازمان ملی ایدئولوژی provincialism است
[ترجمه گوگل]الف مقاومت کبک به آژانس ملی، ایدئولوژی استانیگرایی است

12. It is in the Chinese memory with very heavy provincialism, emigrant itself is disaster.
[ترجمه ترگمان]در ذهن چینی ها با provincialism بسیار سنگین، خود مهاجران یک فاجعه است
[ترجمه گوگل]این در حافظه چینی با استانی گرایی بسیار سنگین است و خود مهاجرین فاجعه است

13. Aria of Xinyang Folk song originated from the local accent and provincialism in local place between Jianghuai. Xinyang folk songs have plenty special kinds such as solo, antistrophic and local operas.
[ترجمه ترگمان]از لهجه محلی، از لهجه محلی و محلی که در محلی بین Jianghuai وجود داشت، آغاز شده بود آوازهای دسته جمعی مردم انواع مختلفی دارند که مانند solo، antistrophic و operas محلی است
[ترجمه گوگل]آریا آهنگ سین کیانگ از لهجه و استانیگری محلی در محل محلی بین جیانگ هاوی به وجود آمد آهنگ های محلی Xinyang دارای انواع خاصی از جمله انفرادی، ضد انفجاری و اپرا محلی هستند

14. There is now a single accepted pronunciation for the vast majority of words in ordinary polite use, deviation from which is regarded either as a provincialism or as a vulgarism.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک تلفظ پذیرفته شده برای اکثر کلمات در استفاده مودبانه معمولی، انحراف از آن به عنوان یک provincialism یا به عنوان یک vulgarism شناخته می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک واژۀ مجزا پذیرفته شده برای اکثریت عظیمی از کلمات در استفاده عادت مودبانه وجود دارد، انحراف که از آن به عنوان یک والیتی یا به عنوان یک توهین آمیز محسوب می شود


کلمات دیگر: