کلمه جو
صفحه اصلی

freedom of speech

انگلیسی به انگلیسی

• right to speak without censorship or restraint by the government

جملات نمونه

1. Freedom of speech is every American's birthright.
[ترجمه ترگمان]آزادی بیان هر آمریکایی حق حیات است
[ترجمه گوگل]آزادی بیان هرکدام از اولویت های آمریکایی است

2. Congress is whittling away at our freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]کنگره از آزادی بیان ما رو به رو است
[ترجمه گوگل]کنگره به آزادی بیان ما رسیده است

3. We have freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]ما آزادی بیان داریم
[ترجمه گوگل]ما آزادی بیان داریم

4. Freedom of speech should be a constitutional right.
[ترجمه ترگمان]آزادی بیان باید یک حق قانونی باشد
[ترجمه گوگل]آزادی بیان باید یک قانون اساسی باشد

5. Freedom of speech is one of the governing principles in a democracy.
[ترجمه ترگمان]آزادی بیان یکی از اصول حاکم بر دموکراسی است
[ترجمه گوگل]آزادی بیان یکی از اصول حاکم در یک دموکراسی است

6. The right of freedom of speech is enshrined in law/in the constitution.
[ترجمه ترگمان]حق آزادی بیان در قانون \/ قانون اساسی محفوظ است
[ترجمه گوگل]حق آزادی بیان در قانون / قانون اساسی تثبیت شده است

7. Freedom of speech is necessary for the health of the body politic.
[ترجمه ترگمان]آزادی بیان برای سلامت جسمی ضروری است
[ترجمه گوگل]آزادی بیان برای سلامتی بدن سیاسی ضروری است

8. The advertising ban is a denial of freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]ممنوعیت تبلیغات انکار آزادی بیان است
[ترجمه گوگل]ممنوعیت تبلیغات انکار آزادی بیان است

9. The government stands accused of eroding freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]دولت متهم به از بین رفتن آزادی بیان است
[ترجمه گوگل]دولت متهم به آزادی بیان شده است

10. The government tried to muzzle freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]دولت سعی کرد به آزادی بیان اعتراض کند
[ترجمه گوگل]دولت تلاش کرد تا آزادی بیان را خفه کند

11. Basic human rights, including freedom of speech, are now guaranteed.
[ترجمه ترگمان]حقوق اساسی بشر، از جمله آزادی بیان، اکنون تضمین شده است
[ترجمه گوگل]حقوق اساسی بنیادی، از جمله آزادی بیان، اکنون تضمین شده است

12. They were fighting for freedom of speech and freedom of assembly.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای آزادی بیان و آزادی مجلس مبارزه می کردند
[ترجمه گوگل]آنها برای آزادی بیان و آزادی ملاقات مبارزه می کردند

13. The core of our appeal is freedom of speech.
[ترجمه ترگمان]هسته درخواست ما آزادی بیان است
[ترجمه گوگل]هسته درخواست تجدید نظر ما آزادی بیان است

14. The leader announced at the beginning that complete freedom of speech was allowed but speeches must be kept short.
[ترجمه ترگمان]رهبر در ابتدا اعلام کرد که آزادی بیان مجاز است، اما سخنرانی باید کوتاه نگه داشته شود
[ترجمه گوگل]رهبر در ابتدا اعلام کرد که آزادی کامل آزادی بیان مجاز است، اما سخنرانی ها باید کوتاه باشد

پیشنهاد کاربران

آزادی بیان

آزادی گفتار


کلمات دیگر: