1. She repeated her protestation of innocence.
[ترجمه ترگمان]در این موقع اعتراض او را به بی گناهی خود تکرار کرد
[ترجمه گوگل]او تظاهرات خود را درباره بی گناهی تکرار کرد
2. Her protestation of innocence had a hollow ring to it .
[ترجمه ترگمان]چیزی که در بی گناهی او وجود داشت یک حلقه خالی بود
[ترجمه گوگل]اعتراض خود را نسبت به بی گناهی به آن متصل شده بود
3. Despite his protestation to the contrary, he was extremely tired.
[ترجمه ترگمان]با وجود protestation که بر عکس داشت بسیار خسته بود
[ترجمه گوگل]علی رغم اعتراض خود به سوی خلاف، بسیار خسته بود
4. Despite their protestation, they were glad to accept our help.
[ترجمه ترگمان]با وجود protestation، آن ها از قبول کمک ما خوشحال بودند
[ترجمه گوگل]با وجود اعتراض خود، آنها خوشحال بودند که ما را به کمک ما برسانند
5. Every protestation that she should go on this outing was clearly a plea for her to stay and resist the invitation.
[ترجمه ترگمان]هر گونه اعتراضی که بر این گردش می کرد، این بود که از او خواهش کند که بماند و در مقابل دعوت او مقاومت کند
[ترجمه گوگل]هر گونه اعتراضی که او باید در این سفر انجام دهد، به وضوح درخواست او برای اقامت و مقاومت در برابر دعوت است
6. The call to community is not a hollow protestation of universal brotherhood.
[ترجمه ترگمان]تماس با اجتماع هیچ گونه اعتراض توخالی از برادری جهانی نیست
[ترجمه گوگل]فراخوان جامعه، اعتراضی توخالی برادری جهانی نیست
7. She kneels and makes a show of protestation to him.
[ترجمه ترگمان]در کنارش زانو می زند و برای او اعتراضی می کند
[ترجمه گوگل]او زانو می زند و نشانۀ اعتراض به او می کند
8. His repeated protestation of his innocence did not avail him.
[ترجمه ترگمان]اعتراض مکرر او از بی گناهی او فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]اعتراضات مکرر وی از بی گناهی او او را نپذیرفت
9. Despite their protestation, they were still glad to accept our help.
[ترجمه ترگمان]با وجود protestation، آن ها هنوز خوشحال بودند که به ما کمک کنند
[ترجمه گوگل]با وجود اعتراض خود، آنها هنوز هم خوشحال بودند که ما را به کمک ما برسانند
10. They have to make a protestation of that news.
[ترجمه ترگمان]باید به این خبر اعتراض کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید این خبر را اعتراض کنند
11. Nous avons adress é une protestation é nergique aupr è s de votre ambassade au sujet de cette affaire.
[ترجمه ترگمان]ما در این مورد با شما صحبت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]اعتراضات ناس را به دلیل عدم تطبیق این پرونده در اختیار شما قرار می دهد
12. Was there really no more to the pitch than this rhetorical protestation of devotion?
[ترجمه ترگمان]آیا هیچ چیز بیش از این سخنان گستاخانه از خودگذشتگی در کار نبود؟
[ترجمه گوگل]آیا واقعا به زمین بیشتر از این اعتراضات لفظی وفادار نبود؟
13. And unfortunately the loudness of my voice often evokes protestation around.
[ترجمه ترگمان]و متاسفانه بیشتر صدای من باعث برانگیختن اعتراض در مورد آن می شود
[ترجمه گوگل]و متاسفانه صدای صدای من اغلب باعث اعتراض می شود
14. Cherry was a green - eyed monster, but tried to hide it under protestation of admiration.
[ترجمه ترگمان]گیلاس یک هیولای چشم سبز رنگ بود، اما سعی می کرد آن را زیر نظر تحسین پنهان کند
[ترجمه گوگل]گیلاس یک هیولای سبز چشم بود، اما سعی کرد آن را تحت معترضین تحسین کند