کلمه جو
صفحه اصلی

editing


معنی : ویرایش
معانی دیگر : ویرایش

انگلیسی به فارسی

ویرایش


انگلیسی به انگلیسی

• act of preparing a literary work for publication; revising, correcting, altering

دیکشنری تخصصی

[سینما] پیوند - پیوند فیلم - ویرایش - مونتاژ - برش و پیوند نماهای مجزای فیلم با توالی مطلوب - تدوین - برش - ادیت
[کامپیوتر] ویرایش
[برق و الکترونیک] ویرایش

مترادف و متضاد

ویرایش (اسم)
redaction, editing, edition

جملات نمونه

1. nicol is responsible for editing and dispatching reports
نیکول مسئول ویرایش و ارسال گزارش ها است.

2. write the first draft; editing and rewriting it is ahmad's department
من نسخه ی اول را می نویسم ; بازنویسی و ویراستاری آن کار احمد است.

3. He's editing a book of essays by Isaiah Berlin.
[ترجمه ترگمان]او کتابی از مقالات by برلین را ویرایش می کند
[ترجمه گوگل]او یک کتاب مقاله ای توسط اشعیا برلین را ویرایش می کند

4. A few mistakes always creep in during the editing process.
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات کمی همیشه در طول فرآیند ویرایش وارد می شوند
[ترجمه گوگل]چندین اشتباه همیشه در طول فرآیند ویرایش خزنده می شوند

5. He spent all morning editing the book.
[ترجمه ترگمان]تمام صبح کتاب را تدوین کرد
[ترجمه گوگل]او تمام صبح در حال ویرایش این کتاب بود

6. You'll need a powerful machine for editing videos.
[ترجمه ترگمان]شما به یک ماشین قدرتمند برای فیلمبرداری احتیاج خواهید داشت
[ترجمه گوگل]برای ویرایش ویدیوها، یک ماشین قدرتمند نیاز دارید

7. I'm having difficulty using my video editing equipment and can't fathom out the various connections.
[ترجمه ترگمان]من با استفاده از تجهیزات ویرایش ویدئو ام دچار مشکل شده ام و نمی توانم روابط مختلف را درک کنم
[ترجمه گوگل]من با استفاده از تجهیزات ویرایش ویدئو من مشکل دارم و نمی توانم ارتباطات مختلف را دریابم

8. Throughout the editing of this book, we have had much support and encouragement.
[ترجمه ترگمان]در طول ویرایش این کتاب، ما حمایت و تشویق زیادی داشتیم
[ترجمه گوگل]در طول ویرایش این کتاب، ما حمایت و تشویق زیادی داشته ایم

9. The content of the media course includes scripting, editing and camera work.
[ترجمه ترگمان]محتوای روند رسانه شامل اسکریپت نویسی، ویرایش و کار دوربین است
[ترجمه گوگل]محتوای دوره آموزشی شامل اسکریپت، ویرایش و کار دوربین است

10. He is editing together excerpts of some of his films.
[ترجمه ترگمان]او در حال ویرایش بخش هایی از برخی از فیلم های او است
[ترجمه گوگل]او در حال ویرایش برخی از فیلمهای او است

11. On-screen editing has become the norm for all student work.
[ترجمه ترگمان]ویرایش در صفحه نمایش برای همه کار دانش آموزان نرم شده است
[ترجمه گوگل]ویرایش روی صفحه نمایش برای همه کارهای دانشجویان معمول است

12. Editing requires great attention to detail .
[ترجمه ترگمان]ویرایش به جزئیات بسیار زیادی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]ویرایش نیاز به توجه زیادی به جزئیات دارد

13. She changed over to editing from marketing.
[ترجمه ترگمان]او به ویرایش از بازاریابی تغییر کرد
[ترجمه گوگل]او به بازاریابی تغییر کرد

14. Before long he took over the editing of the magazine.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که او تدوین مجله ای را که در دست داشت انجام داد
[ترجمه گوگل]پیش از این او در حال ویرایش مجله بود

15. Version 2 offers some new editing features in addition to those discussed earlier in this chapter.
[ترجمه ترگمان]نسخه ۲ ویژگی های ویرایش جدید را علاوه بر آن هایی که قبلا در این بخش مورد بحث قرار گرفتند، ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]نسخه 2 بعضی از ویژگی های ویرایش جدید را علاوه بر موارد پیشین در این فصل ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

معنی مرتب کردن وتدوین هم میده. . . . . . . . . . . . . . . . .


کلمات دیگر: