کلمه جو
صفحه اصلی

hanger


معنی : اعلام کننده، چنگک لباس، جا رختی، اویزان کننده، معلق کننده
معانی دیگر : کسی که (چیزی را) آویزان می کند، آویزگر، (نادر) جلاد، ماءمور به دار زدن، (هر چیز آویختنی به ویژه) شمشیر، دشنه، اسکلت یاچهارچوبه ای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد

انگلیسی به فارسی

اعلام کننده، اویزان کننده، معلق کننده، جارختی، چنگک لباس، (مکانیک) اسکلت یاچهارچوبه ای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد


جا رختی، اعلام کننده، اویزان کننده، چنگک لباس، معلق کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who hangs something.

(2) تعریف: a frame with a hook at the top, usu. made of wire, wood, or plastic, and shaped so that one may hang clothes over it for storage.

(3) تعریف: any device used to hang something.

- a plant hanger
[ترجمه ترگمان] یک plant
[ترجمه گوگل] گیاه آویز

• wire device on which clothes are hung; peg or stand for hanging clothes
a hanger is a curved piece of metal or wood used for hanging clothes on.

دیکشنری تخصصی

[سینما] آویز
[عمران و معماری] آویزه - آشیانه هواپیما - آشیانه - انبار سرپوشیده
[نساجی] گیرکردن نخ پود، پشت گره تار و بافته شدن گره در پارچه
[] برگه

مترادف و متضاد

اعلام کننده (اسم)
annunciator, blazer, hanger, pronouncer

چنگک لباس (اسم)
hanger, clothes tree, clothing hanger

جا رختی (اسم)
hanger, portmanteau, wardrobe, coat hanger, costumier

اویزان کننده (اسم)
hanger

معلق کننده (اسم)
hanger

جملات نمونه

1. He disentangled his overcoat from the coat - hanger.
[ترجمه ترگمان]پالتوی خود را باز کرد
[ترجمه گوگل]او پالتو را از کت - آویز پاره کرد

2. I hung my coat up on a hanger.
[ترجمه Anahid] من کت خودم را روی یک چوب لباسی انداختم ( اویزان کردم )
[ترجمه ترگمان]کتم را روی یک چوب لباسی اویزان کردم
[ترجمه گوگل]من کت خود را بر روی یک آویز آویزان کردم

3. The Hanger Lane underpass was closed through flooding.
[ترجمه ترگمان]جاده Hanger Lane از طریق سیل بسته شد
[ترجمه گوگل]حوضچه خط فرعی از طریق سیل بسته شد

4. In 196 the ultimate clothes hanger ap-peared: Twiggy.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، لباس های نهایی به نام ap: Twiggy
[ترجمه گوگل]در سال 1968 لباس لباس نهایی لباس پوشیدم: Twiggy

5. From a hanger on the hatstand hangs the jacket of a pale grey summer suit.
[ترجمه ترگمان]از یک چوب لباسی آویزان کت و شلوار خاکستری کم رنگ تابستانی آویزان است
[ترجمه گوگل]از یک آویز بر روی تیغه، ژاکت یک کت تابستانه خاکستری آویزان است

6. These trousers had fallen from their hanger, and had laid unnoticed in the wardrobe bottom for a damp week.
[ترجمه ترگمان]این شلوار از چوب لباسی افتاده بود و آن را در گنجه لباس یک هفته مرطوب ندیده بود
[ترجمه گوگل]این شلوارها از لباسی خود فرو ریختند و در پایین کمربند برای یک هفته رطوبت نادیده گرفته می شدند

7. The filter body sits on a hanger equipped with four of Eheim's excellent suckers to keep it in place.
[ترجمه ترگمان]بدن فیلتر بر روی a که با four مکنده های بسیار عالی مجهز شده است، قرار می گیرد تا آن را به جای خود نگه دارد
[ترجمه گوگل]بدن فیلتر بر روی یک آویز مجهز به چهار مکنده عالی Eheim برای نگه داشتن آن در محل

8. Install joist hangers on each vertical line, lining up the bottom of the hanger with the bottom of the ledger.
[ترجمه ترگمان]hangers joist را بر روی هر خط عمودی نصب کنید، که کف حفره را با کف of نصب کنید
[ترجمه گوگل]لباسی برقی را بر روی هر خط عمودی نصب کنید، تا پایین قسمت آویز را با پایین لنگر قرار دهید

9. Two positions are catered for on the hanger, giving still more options of flow direction.
[ترجمه ترگمان]دو موقعیت برای on برآورده می شود و گزینه های بیشتری از جهت جریان را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]دو موقعیت برای آویز در نظر گرفته شده است، با دادن گزینه های بیشتری از جهت جریان

10. He says Hanger had said he wanted to shoot a policeman and he wasn't going to take risks with his men.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که Hanger گفته است که می خواهد به یک پلیس شلیک کند و او قصد ندارد با افراد خود ریسک کند
[ترجمه گوگل]او می گوید هاندر گفته است که می خواهد یک پلیس را بکشد و او با مردان خود ریسک نمی کند

11. She pulled one from its hanger and rubbed it against her cheek, her eyes closed.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها را از چوب لباسی بیرون کشید و صورتش را به گونه اش مالید، چشمانش بسته بودند
[ترجمه گوگل]او یکی را از لنگش کشید و آن را در برابر چهره اش چسبانید، چشمانش بسته شد

12. That the hanger showed Innovation goes without saying - enter the Oxford and the Harvard again.
[ترجمه ترگمان]این که شمشیر نشان داد که نوآوری بدون گفتن ادامه دارد - وارد آکسفورد و دانشگاه هاروارد شد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که نوآوری بی نظیر است - دوباره به آکسفورد و هاروارد وارد شوید

13. Police have now appealed to Hanger to give himself up peacefully but armed police are on standby.
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال حاضر از Hanger خواسته است تا با آرامش کامل تسلیم شود، اما پلیس مسلح در حال آماده باش است
[ترجمه گوگل]پلیس اکنون به هانگر درخواست کرده است تا خود را صلح آمیز تلقی کند، اما پلیس مسلح ایستاده است

14. Slowly he hung his trousers on a hanger, which he placed on the communal rail which ran through the dressing room.
[ترجمه ترگمان]به آرامی شلوار خود را روی یک جارختی گذاشت که روی نرده عمومی قرار داشت و از اتاق رخت کن بیرون دوید
[ترجمه گوگل]او به آرامی شلوار خود را بر روی حجاب آویزان کرد، که روی ریل جمعی قرار می گرفت که از طریق اتاق پانسمان عبور می کرد

15. She took off her jacket and hung it on a hanger.
[ترجمه ترگمان]کتش را درآورد و روی یک چوب لباسی آویزان کرد
[ترجمه گوگل]او کت خود را برداشت و آن را بر روی یک آویز آویزان کرد

پیشنهاد کاربران

چوب لباسی

مفتخور

چوب لباسی. . جا لباسی

عمومی = چوب لباسی
هوانوردی = آشیانه هواپیماهای غیر نظامی

جا لباسی

hanger ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: آویز
تعریف: قطعه ای که اتاقک یا صندلی یا سایر افزاره های حمل مسافر را به بافۀ کِشنده/ کابل کِشنده متصل می کند

آشیانه هواپیما

آویزان بودن چیزی


کلمات دیگر: