کلمه جو
صفحه اصلی

echo chamber


اتاق پژواک، اتاق بازآوا

انگلیسی به فارسی

اتاق پژواک، اتاق بازآوا


اتاق پژواک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a room in a recording or broadcasting studio that is used to increase resonance or produce echo effects.

دیکشنری تخصصی

[سینما] محفظه انعکاس
[برق و الکترونیک] اتاقک پژواک اتاق یک محیط بازتابنده ای که به منظور ایجاد پژواک در صدا در استودیوهای رادیو تلویزیون استفاده می شود .

جملات نمونه

1. Ok, well, what do have? Maybe. . . How about the echo chamber?
[ترجمه ترگمان]باشه، خب، چی داریم؟ نظرت راجع به اتاق انعکاس صدا چیه؟
[ترجمه گوگل]خوب، خوب، چه باید بکنم؟ شاید چطور در مورد اتاق اکو؟

2. An echo chamber that isolates them. They see the public as faceless workers, customers, taxpayers.
[ترجمه ترگمان]یک اتاق پژواک که آن ها را از هم جدا می کند آن ها مردم را به عنوان کارگر، مشتریان، مالیات دهندگان، می بینند
[ترجمه گوگل]یک اتاق اکو که آنها را جداسازی می کند آنها عموم را به عنوان کارگران بی عیب، مشتریان، مالیات دهندگان مشاهده می کنند

3. Some say this happens in an echo chamber.
[ترجمه ترگمان]بعضی ها می گن که این اتفاق در اتاق echo رخ میده
[ترجمه گوگل]برخی می گویند این اتفاق می افتد در محفظه اکو

4. Each side has its own echo chamber.
[ترجمه ترگمان] هر طرف اتاق انعکاس خودش رو داره
[ترجمه گوگل]هر طرف دارای اتاق اکو خود است

5. Yeah, I think the echo chamber.
[ترجمه ترگمان] آره، فکر کنم اتاق انعکاس صدا
[ترجمه گوگل]بله، من فکر می کنم محفظه اکو

6. Yeah, I think echo chamber.
[ترجمه ترگمان] آره، فکر کنم اتاق انعکاس صدا
[ترجمه گوگل]بله، من فکر می کنم اکو اتاق

7. If you read just a handful of these reactions, you will see that the contributors are not ensconced in any echo chamber.
[ترجمه ترگمان]اگر فقط یک مشت از این واکنش ها را خوانده باشید، متوجه خواهید شد که کمک کنندگان در هیچ اتاق انعکاسی ensconced
[ترجمه گوگل]اگر فقط تعداد انگشت شماری از این واکنش ها را بخوانید، متوجه خواهید شد که اشتراک کنندگان در هر اتاق اکو محکم نمی شوند

8. And anything that involves drama, film stars, morality and controversy usually careens deafening-ly around the media echo chamber like the mythic call of the Horn Resounding.
[ترجمه ترگمان]و هر چیزی که شامل درام، ستاره های فیلم، اخلاق و بحث می شود معمولا به گوش می رسد - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - >
[ترجمه گوگل]و هر چیزی که شامل درام، ستارگان فیلم، اخلاق و مناقشات است، معمولا در اطراف محفظه اکولوژیکی رسانه ها مانند حماقت اسطوره شاخ طنین انداز می شود

9. To test for the ringing acoustic signatures of tiny bubbles, physicist Helen Czerski of University of Rhode Island has devised a specially-designed echo chamber about the size of a soccer ball.
[ترجمه ترگمان]برای تست کردن signatures صوتی از حباب های کوچک، هلن Czerski از دانشگاه رود آیلند یک اتاق انعکاسی طراحی ویژه را در مورد اندازه توپ فوتبال ابداع کرده است
[ترجمه گوگل]هلن Czerski فیزیکدان از دانشگاه رود آیلند برای محاسبه امواج صوتی کوچک حباب ها، یک اتاق مخصوص اکو را طراحی کرده است که در مورد اندازه توپ فوتبال است

10. At times, the movie sounds like two excited mattresses making love in an echo chamber.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، فیلم شبیه دو تشک پر جنب و جوش است که عاشق یک اتاق پژواک هستند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، این فیلم به نظر می رسد مانند دو تشک مشتاق است که عشق را در اتاق اکو ایجاد می کند

11. During the meeting my boss Jeremy calls on Jason, who's a well-known management echo chamber to ask if Jason thinks the Company's new and much stricter internet policy is a fair one.
[ترجمه ترگمان]در طی جلسه رئیس من جرمی با جیسون تماس می گیرد، کسی که یک اتاق مدیریت شناخته شده مدیریت است تا بپرسد که آیا جیسون فکر می کند که یک سیاست اینترنتی جدید و سختگیرانه برای اینترنت عادلانه است یا خیر
[ترجمه گوگل]جیمز رئیس اجرایی خود را در جلسه جیسون می خواند که یک اتاق بازرگانی شناخته شده است که می پرسد آیا جیسون فکر می کند که سیاست جدید و بسیار سخت تر اینترنت این شرکت منصفانه است

12. If our social networks become a major source of new ideas for us, there's a real danger that homophily traps us in a conceptual echo chamber.
[ترجمه ترگمان]اگر شبکه های اجتماعی ما به منبع اصلی ایده های جدید برای ما تبدیل شوند، یک خطر واقعی وجود دارد که homophily ما را در یک اتاق بازتاب مفهومی گرفتار می کند
[ترجمه گوگل]اگر شبکه های اجتماعی ما منبع اصلی ایده های جدید برای ما باشند، خطر واقعی وجود دارد که هموفیلی ما را در یک اتاق اکو مفهومی تله می گذارد

13. Long distance telephony was also an option, but costs were very high and it often sounded as if the other party was speaking from inside some kind of echo chamber on a distant planet.
[ترجمه ترگمان]تلفن فاصله طولانی نیز گزینه ای بود، اما هزینه ها بسیار بالا بودند و اغلب به نظر می رسید که طرف دیگر از درون یک اتاق پژواک در یک سیاره دور صحبت می کند
[ترجمه گوگل]تلفن های تلفنی بلند نیز گزینه ای بودند، اما هزینه ها بسیار زیاد بود و اغلب به نظر می رسید که طرف دیگر از یک درگاه اکو در یک سیاره دور صحبت می کرد

14. "What is interesting to me is the role of the blogosphere as being an echo chamber, " says Frank. "It keeps the stuff alive for awhile. "
[ترجمه ترگمان]فرانک می گوید: \" آنچه که برای من جالب است، نقش of بعنوان یک اتاقک انعکاسی است
[ترجمه گوگل]فرانک می گوید: 'برای من جالب است که نقش وبلاگ در فضای مجازی است ' 'این چیزها را برای مدت زمان طولانی نگه می دارد '

پیشنهاد کاربران

محیطی که در آن فرد فقط با عقاید یا عقایدی منطبق بر عقاید خود روبرو می شود ، بنابراین دیدگاه های موجود وی تقویت می شود و ایده های جایگزین در نظر گرفته نمی شوند.

= filter bubble



کلمات دیگر: