1. The working part of a filament lamp is a metal coil which glows white hot.
[ترجمه ترگمان]بخش کار یک لامپ رشته ای، یک سیم پیچ فلزی است که به شدت داغ است
[ترجمه گوگل]بخشی از یک لامپ رشته ای، یک سیم پیچ فلزی است که داغ داغ می شود
2. Yank on one filament in the web, and the other filaments had to move, too.
[ترجمه ترگمان]Yank روی یک رشته در وب، و رشته های دیگر نیز باید حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]Yank در یک رشته در وب، و دیگر رشته ها مجبور به حرکت می کند، بیش از حد
3. Results The nuclear matrix - lamina - intermediate filament fine network remained after selective extraction.
[ترجمه ترگمان]نتایج شبکه هسته ای - - lamina - network پس از استخراج انتخابی باقی ماند
[ترجمه گوگل]نتایج: ماتریس هسته ای - لامینا - شبکه ریز ریزمالی میانی بعد از استخراج انتخابی باقی می ماند
4. Then taking some foreign filament warper for reference, and incorporating our home conditions in China, the research of control system design for the filament warper is made.
[ترجمه ترگمان]سپس استفاده از یک رشته خارجی برای مرجع، و گنجاندن شرایط خانه در چین، تحقیق طراحی سیستم کنترل برای رشته warper در چین ساخته شده است
[ترجمه گوگل]سپس با استفاده از برخی از رشته های رشته ای خارجی برای مرجع و ترکیب شرایط خانه ما در چین، تحقیق طراحی سیستم کنترل برای رشته های رشته ای ساخته شده است
5. Med-high boiling rate polyester filament was produced on FDY standard spinning machine with fiber grade PET chip made in China.
[ترجمه ترگمان]رشته های پلی استر با نرخ جوش بالا در ماشین چرخان استاندارد FDY با چیپ ای تی PET ساخته شده در چین تولید شده است
[ترجمه گوگل]رشته پلی استر با جوش متوسط با دستگاه ریجین استاندارد FDY با تراشه PET PET فیبر ساخته شده در چین ساخته شده است
6. I can see clearly that the filament in the bulb is broken.
[ترجمه ترگمان]من می توانم به روشنی ببینم که رشته درون حباب شکسته شده است
[ترجمه گوگل]من می توانم به وضوح ببینم که رشته در لامپ شکسته است
7. Since the filament is coiled, the increase of the filament current will consequently induces a larger electromagnetic force between the coils. We calculate the electromagnetic force of in. . .
[ترجمه ترگمان]از آنجا که رشته مارپیچ است، افزایش جریان رشته باعث می شود که یک نیروی الکترومغناطیسی بزرگ تر بین سیم پیچ ها ایجاد شود ما نیروی الکترومغناطیسی را محاسبه می کنیم
[ترجمه گوگل]از آنجاییکه رشته ها پیچ خورده است، افزایش جریان رشته در نتیجه موجب افزایش نیروی الکترومغناطیسی بین کویل ها خواهد شد ما نیروی الکترومغناطیسی در محاسبه می کنیم
8. Diamond film was coated by the hot filament chemical vapor deposition method.
[ترجمه ترگمان]فیلم الماس با استفاده از روش رسوب بخار مواد شیمیایی رشته گرم پوشانده شد
[ترجمه گوگل]فیلم الماس توسط روش رسوب شیمیایی رشته حرارتی گرم پوشش داده شده است
9. The technology of producing denier PA 6 filament discussed. The details for process is parameters are given.
[ترجمه ترگمان]فن آوری تولید ۶ رشته PA مورد بحث قرار گرفت جزییات فرآیند پارامترهای فرآیند ارایه شده است
[ترجمه گوگل]فن آوری تولید فیبر نوری PA 6 مورد بحث قرار گرفته است جزئیات برای فرآیند پارامترهای داده شده است
10. The filament winding using the new method was accurate and reliable in the string pattern.
[ترجمه ترگمان]رشته ای که از روش جدید استفاده می کرد دقیق و قابل اعتماد در الگوی رشته بود
[ترجمه گوگل]سیم پیچ رشته با استفاده از روش جدید دقیق و قابل اعتماد در الگوی رشته بود
11. Correlation is negative at the 0. 05 level with Filament size and Skein ratio.
[ترجمه ترگمان]ارتباط در سطح ۰ منفی است ۵ سطح با اندازه filament و نسبت skein
[ترجمه گوگل]همبستگی منفی در سطح 05/05 با نسبت شعاع و اسکین است
12. The thread in the corolla is the short filament of a degenerated stamen.
[ترجمه ترگمان]رشته در the رشته کوتاه از پرچم برجسته پرچم است
[ترجمه گوگل]موضوع در گلدان رشته ای کوتاه از یک خزه دژنره است
13. However, because the filament resistance varies nonlinearly under the influence of temperature, the error of the calculating result is always great.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چون مقاومت رشته با نفوذ دما تغییر می کند، خطای محاسبه نتیجه همیشه عالی است
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل اینکه مقاومت رشته ها تحت تاثیر درجه حرارت غیرخطی متغیر است، خطای نتیجه محاسبه همیشه عالی است
14. The snake makes it wriggle so that the apparently disembodied filament appears to be some kind of succulent worm.
[ترجمه ترگمان]مار به این شکل پیچ وتاب می خورد و به نظر می رسد که رشته بدون شی نوعی کرم آبدار باشد
[ترجمه گوگل]مار آن را لرزاند، به نظر میرسد که رشتههای ظاهرا ناپدید شده، نوعی کرم شاداب است
15. As soon as that happens, the spider stops spinning, turns round, pulls the filament tight and secures it on her side.
[ترجمه ترگمان]به محض این که این اتفاق می افتد، عنکبوت به چرخش در می اید و turns را محکم می گیرد و محکم به طرف او می گیرد
[ترجمه گوگل]به محض این که این اتفاق می افتد، عنکبوت متوقف می شود چرخش، چرخش می کند، رشته را تنگ می کند و آن را در کنار او نگه می دارد