کلمه جو
صفحه اصلی

decor


معنی : ارایش، دکور
معانی دیگر : دکور، ارایش

انگلیسی به فارسی

دکور، آرایش، آرایه


دکوراسیون، دکور، ارایش


انگلیسی به انگلیسی

• stage setting (in a theater); decoration
the decor of a house or room is the style in which it is furnished and decorated.

دیکشنری تخصصی

[سینما] تزیینات صحنه / دکور

مترادف و متضاد

ارایش (اسم)
order, arrangement, muster, attire, garnish, ornament, array, embellishment, formation, toilet, dressing, polish, inflorescence, decor, purfle, toilette, habiliment, fig, finery, garnishment, ornamentation, toiletry, mounting

دکور (اسم)
decor

colors, furnishings of a place


Synonyms: adornment, color scheme, decoration, interior design, ornamentation


جملات نمونه

1. modern decor
آذین پردازی امروزی،دکور مدرن

2. an example of the ghajar period decor
نمونه ای از آذین پردازی دوران قاجار

3. The decor has a cool sophistication.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون دارای مهارت فوق العاده ای است
[ترجمه گوگل]دکور دارای پیچیدگی سرد است

4. The quiet decor of her home made her feel comfortable and at ease.
[ترجمه ترگمان]فضای دکور خانه باعث می شد احساس راحتی و راحتی کند
[ترجمه گوگل]دکور بی سر و ته خانه او باعث شد احساس راحتی و راحتی کند

5. The decor is functional.
[ترجمه ترگمان]فضای دکور کاربردی است
[ترجمه گوگل]دکور عملکردی است

6. Visually, the decor was very striking.
[ترجمه ترگمان] Visually \"، دکور خیلی جالب بود\"
[ترجمه گوگل]بصری، دکور بسیار قابل توجه بود

7. The decor is tasteful and restrained.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون (دکوراسیون)شیک و مهار نشده است
[ترجمه گوگل]دکور مزه و محکم است

8. The decor was reminiscent of a municipal arts-and-leisure centre.
[ترجمه ترگمان]این دکور، یادآور یک مرکز تفریح و تفریح شهری بود
[ترجمه گوگل]دکور یادآور یک مرکز تفریحی و تفریحی شهری بود

9. The decor includes many idiosyncratic little touches.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون شامل بسیاری از چیزهای جزئی جزئی است
[ترجمه گوگل]دکور شامل بسیاری از لمس مختص افراد خاص است

10. Choose curtains that blend in with your decor.
[ترجمه ترگمان]پرده ها را انتخاب کنید که با دکوراسیون شما ترکیب شوند
[ترجمه گوگل]پرده هایی را انتخاب کنید که با دکوراسیون شما ترکیب شوند

11. The modern decor strikes a discordant note in this 17th century building.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون مدرن در این ساختمان قرن هفدهم به یک یادداشت ناهنجاری تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]دکور مدرن در ساختمان این قرن هفدهم توجه خاصی را به خود جلب می کند

12. They decided not to modernise the Victorian decor.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که دکوراسیون ملکه ویکتوریا را مدرن نکنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند که دکور ویکتوریا را مدرن نکنند

13. Don't let the restaurant's decor put you off - the food is really good.
[ترجمه ترگمان]اجازه ندهید که دکوراسیون رستوران شما را خاموش کند - غذا واقعا خوب است
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید که دکور رستوران شما را ترک کند - غذا واقعا خوب است

14. The decor is simple—black lacquer panels on white walls.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون (دکوراسیون)ساده است - پانل های لاک و لاک سیاه بر روی دیواره ای سفید
[ترجمه گوگل]دکور پانل های لاک الکل ساده بر روی دیوارهای سفید است

15. The decor inside the house was very artistic.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون درون خانه خیلی هنرمندانه بود
[ترجمه گوگل]دکور در داخل خانه بسیار هنری بود

پیشنهاد کاربران

ترتیب

decor ( عمومی )
واژه مصوب: آرایه 2
تعریف: مجموعۀ اشیا و اثاث و لوازمی که برای آرایش محلی به کار می‏رود


کلمات دیگر: