کلمه جو
صفحه اصلی

academy


معنی : فرهنگستان، دانشگاه، اکادمی، اموزشگاه، انجمن ادباء و علماء، انجمن دانش، مکتب و روش تدریس افلاطونی
معانی دیگر : آکادمی، هنرسرا، هنرکده، دانشکده، مدرسه، مدرسه ی عالی، (امریکا) دبیرستان خصوصی، انجمن یا موسسه ی نویسندگان و هنرمندان، انجمن ادبی (یا هنری)، مکتب، نام باغی در نزدیکی اتن که افلاطون در ان تدریس میکرده است academy

انگلیسی به فارسی

فرهنگستان، دانشگاه، آموزشگاه، مدرسه، مکتب، انجمن علما ، نام باغی در نزدیکی آتن که افلاطون در آن تدریس می‌کرده است( Academy ) روش تدریس افلاطونی


آکادمی، فرهنگستان، دانشگاه، اکادمی، اموزشگاه، انجمن ادباء و علماء، انجمن دانش، مکتب و روش تدریس افلاطونی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: academies
(1) تعریف: an institution of learning, often private or specialized.

- Before college, I went to the local high school, but my sister attended a private academy in Massachusetts.
[ترجمه ترگمان] قبل از کالج، من به دبیرستان محلی رفتم، اما خواهرم در یک آکادمی خصوصی در ماساچوست شرکت کرد
[ترجمه گوگل] قبل از کالج، من به دبیرستان رفتم، اما خواهرم در یک آکادمی خصوصی در ماساچوست حضور داشت

(2) تعریف: an institution for the advancing of a particular field of learning.
مشابه: institute

- He's studying film at the academy of fine arts.
[ترجمه ترگمان] او در آکادمی هنرهای زیبا فیلم می خواند
[ترجمه گوگل] او در فیلم آکادمی هنرهای زیبا مطالعه می کند

• secondary school; school which offers special instruction; academic association or institution
a school or college specializing in a particular subject is sometimes called an academy.

دیکشنری تخصصی

[سینما] پرده معمولی

مترادف و متضاد

society or institution interested in learning


Synonyms: boarding school, brainery, finishing school, halls of ivy, institute, military school, preparatory school, prep school, secondary school, seminary


فرهنگستان (اسم)
academy

دانشگاه (اسم)
academy, university, college

اکادمی (اسم)
academy

اموزشگاه (اسم)
school, academy

انجمن ادباء و علماء (اسم)
academy

انجمن دانش (اسم)
academy, athenaeum, atheneum

مکتب و روش تدریس افلاطونی (اسم)
academy

school, especially for higher education


Synonyms: alliance, association, circle, council, federation, foundation, fraternity, institute, league


جملات نمونه

1. music academy
هنرسرای موسیقی

2. an august member of the academy
یکی از اعضای ارجمند فرهنگستان

3. women entrants to the naval academy
زنانی که تازه وارد دانشکده ی نیروی دریایی شده اند

4. from school he passed to the military academy
از مدرسه به دانشکده ی افسری رفت.

5. his fascination with flight led him to the air force academy
علاقه ی شدید او نسبت به پرواز او را به دانشکده ی نیروی هوایی کشاند.

6. The winners for the 84th Academy Awards were announced.
[ترجمه ترگمان]برندگان جایزه اسکار نیز اعلام شدند
[ترجمه گوگل]برندگان جوایز آکادمی 84 اعلام شد

7. Our professor is an academician of the Science Academy.
[ترجمه ترگمان]استاد ما عضو فرهنگستان علوم است
[ترجمه گوگل]استاد ما یک آکادمی آکادمی علوم است

8. This is an academy of music.
[ترجمه ترگمان]این یک آکادمی موسیقی است
[ترجمه گوگل]این آکادمی موسیقی است

9. The Academy excluded women from its classes.
[ترجمه ترگمان]آکادمی زنان را از طبقات خود مستثنا می داشت
[ترجمه گوگل]این آکادمی زنان را از کلاس های خود حذف کرد

10. She gave an address to the Royal Academy.
[ترجمه ترگمان]به آکادمی سلطنتی نشانی داد
[ترجمه گوگل]او یک آدرس را به آکادمی سلطنتی داد

11. Father Auberon's Academy Club positively heaved with dashing young men.
[ترجمه ترگمان]آکادمی پدر Auberon با مردان جوان پر سرعت بالا آمد
[ترجمه گوگل]باشگاه آکادمی پدر Auberon به طور مثبت با مردان جوان وحشیانه پرورش می یابد

12. The academy is far more inclusive now than it used to be.
[ترجمه ترگمان]این آکادمی اکنون نسبت به گذشته بسیار فراگیرتر است
[ترجمه گوگل]این آکادمی در حال حاضر به مراتب بیشتر از آنچه که مورد استفاده قرار گرفته است، بیشتر است

13. I visited Chinese Academy of Sciences yesterday.
[ترجمه ترگمان]من دیروز از آکادمی علوم چین بازدید کردم
[ترجمه گوگل]دیروز از آکادمی علوم چینی بازدید کردم

14. The Friends of the Royal Academy raised £10 000 towards the cost of the exhibition.
[ترجمه ترگمان]دوستان آکادمی سلطنتی ۱۰ هزار پوند برای هزینه این نمایشگاه به ارمغان آوردند
[ترجمه گوگل]دوستان آکادمی سلطنتی مبلغ 10 هزار پوند نسبت به هزینه این نمایشگاه افزایش یافتند

the Academy of Persian Language

فرهنگستان زبان فارسی


music academy

هنرسرای موسیقی


اصطلاحات

the Academy

1- نام باغی که افلاطون در آن تدریس می‌کرد، مدرسه‌ی افلاطون 2- مکتب افلاطون، فلسفه‌ی افلاطونی 3- پیروان افلاطون


پیشنهاد کاربران

دانش سرا ، سازمان آموزشی

موسسه، سازمان ( درمعنای عام )

اُسکار

تلفظ: اِکَدِمی

گروه

a school for training in a particular skill or profession

academy ( عمومی )
واژه مصوب: فرهنگستان
تعریف: مؤسسه‏ای رسمی مرکب از صاحب‏نظران در علم و ادب و هنر |||* واژۀ آکادمی در بعضی از کشورها معنایی وسیع‏تر از فرهنگستان دارد که بنا به مورد می‏توان آن را به مؤسسۀ تحقیقاتی و مرکز پژوهشی و. . . ترجمه کرد.


کلمات دیگر: