(شاخه ای از نور شناسی که با فرستادن نور و تصویر و غیره از درون تارهای پلاستیکی سر و کار دارد) فیبر نوری
fiber optics
(شاخه ای از نور شناسی که با فرستادن نور و تصویر و غیره از درون تارهای پلاستیکی سر و کار دارد) فیبر نوری
انگلیسی به فارسی
فیبر نوری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: fiber-optic (adj.)
مشتقات: fiber-optic (adj.)
• : تعریف: a method of transmitting light through fine transparent flexible strands, usu. of glass or plastic.
• glass fibers that are used to transmit data using pulses of light (enables transmission over a wide bandwidth without interference)
دیکشنری تخصصی
[سینما] نورشناسی رشته ای
[کامپیوتر] الیاف نوری؛ فیبر نوری - فیبر نوری کابلهایی که به جای انرژِ الکتریکی، نور حمل می کنند . کابلهای فیبر نوری از رشته های نازک شیشه ساخته شده اند . یک کابل فیبر نوری می تواند حجم بالایی از داده ها را حمل کند . بر خلاف کابلهای سیمی . کابلهای فیبر نوری در برابر اختلالات الکترو مغنایسی ایمنی دارند .
[برق و الکترونیک] نورشناسی تارها ؛ تارنور شناخت فن ارسال نور از طریق تارهای دراز، نازک و انعطاف پذیر از جنس شیشه، پلاستیک، یا سایر مواد شفاف .دسته ای از تارهای موازی می توانند یک تصویر کامل را منتقل کنند.
[کامپیوتر] الیاف نوری؛ فیبر نوری - فیبر نوری کابلهایی که به جای انرژِ الکتریکی، نور حمل می کنند . کابلهای فیبر نوری از رشته های نازک شیشه ساخته شده اند . یک کابل فیبر نوری می تواند حجم بالایی از داده ها را حمل کند . بر خلاف کابلهای سیمی . کابلهای فیبر نوری در برابر اختلالات الکترو مغنایسی ایمنی دارند .
[برق و الکترونیک] نورشناسی تارها ؛ تارنور شناخت فن ارسال نور از طریق تارهای دراز، نازک و انعطاف پذیر از جنس شیشه، پلاستیک، یا سایر مواد شفاف .دسته ای از تارهای موازی می توانند یک تصویر کامل را منتقل کنند.
جملات نمونه
1. Internet connections expanding by 15 percent a month. Fiber optics transmitting 40 billion bits of data per second.
[ترجمه ترگمان]ارتباطات اینترنتی تا ۱۵ درصد در ماه گسترش می یابند فیبر نوری، ۴۰ میلیارد بیت داده را در ثانیه انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]اتصال به اینترنت در ماه به میزان 15 درصد افزایش می یابد فیبر نوری، انتقال 40 میلیارد بیت داده در هر ثانیه
[ترجمه گوگل]اتصال به اینترنت در ماه به میزان 15 درصد افزایش می یابد فیبر نوری، انتقال 40 میلیارد بیت داده در هر ثانیه
2. The advent of fiber optics in the early 1980s, however, changed the role of satellites in the global communications industry.
[ترجمه ترگمان]با این حال ظهور فیبرهای نوری در اوایل دهه ۱۹۸۰ نقش ماهواره ها را در صنعت ارتباطات جهانی تغییر داد
[ترجمه گوگل]اما ظهور فیبر نوری در اوایل دهه 1980، نقش ماهواره ها در صنعت ارتباطات جهانی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]اما ظهور فیبر نوری در اوایل دهه 1980، نقش ماهواره ها در صنعت ارتباطات جهانی را تغییر داد
3. Fiber optics transmitting 40 billion bits of data per second.
[ترجمه ترگمان]فیبر نوری، ۴۰ میلیارد بیت داده را در ثانیه انتقال می دهد
[ترجمه گوگل]فیبر نوری، انتقال 40 میلیارد بیت داده در هر ثانیه
[ترجمه گوگل]فیبر نوری، انتقال 40 میلیارد بیت داده در هر ثانیه
4. It was into bioengineering, lasers, fiber optics.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای لیزر، لیزر، و فیبر نوری مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این به زیست فناوری، لیزر، فیبر نوری بود
[ترجمه گوگل]این به زیست فناوری، لیزر، فیبر نوری بود
5. But fiber optics may change all that.
[ترجمه ترگمان]اما فیبرهای نوری ممکن است همه این چیزها را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]اما فیبر نوری ممکن است همه چیز را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]اما فیبر نوری ممکن است همه چیز را تغییر دهد
6. A land line can be wire or fiber optics or microwave.
[ترجمه ترگمان]یک خط زمینی می تواند wire یا فیبر نوری باشد
[ترجمه گوگل]یک خط زمین می تواند سیم یا فیبر نوری یا مایکروویو باشد
[ترجمه گوگل]یک خط زمین می تواند سیم یا فیبر نوری یا مایکروویو باشد
7. VSP jogging tool adopts advanced fiber optics sensor to test the oil - gas reservoir.
[ترجمه ترگمان]ابزار jogging با استفاده از یک سنسور فیبرهای نوری پیشرفته برای آزمایش مخزن گاز - گاز استفاده می کند
[ترجمه گوگل]VSP ابزار دوزندگی با استفاده از سنسور فیبر نوری پیشرفته برای آزمایش مخزن نفت - گاز
[ترجمه گوگل]VSP ابزار دوزندگی با استفاده از سنسور فیبر نوری پیشرفته برای آزمایش مخزن نفت - گاز
8. Fiber optics are becoming increasingly more common for use with Local - Area Networks ( LANs ) .
[ترجمه ترگمان]فیبرهای نوری با استفاده از شبکه های محلی محلی به طور فزاینده ای متداول می شوند (LANs)
[ترجمه گوگل]فیبر نوری برای استفاده با شبکه های محلی (شبکه های محلی) به طور فزاینده ای رایج تر می شود
[ترجمه گوگل]فیبر نوری برای استفاده با شبکه های محلی (شبکه های محلی) به طور فزاینده ای رایج تر می شود
9. Fiber optics are central to another big upgrade of radio telescopes in Europe.
[ترجمه ترگمان]فیبر نوری، مرکزی برای ارتقا بزرگ دیگر تلسکوپ های رادیویی در اروپا است
[ترجمه گوگل]فیبر نوری مرکزی است برای ارتقاء بزرگ دیگر تلسکوپ های رادیویی در اروپا
[ترجمه گوگل]فیبر نوری مرکزی است برای ارتقاء بزرگ دیگر تلسکوپ های رادیویی در اروپا
10. Replacing metal wiring with fiber optics could change everything from supercomputers to laptops.
[ترجمه ترگمان]جایگزینی سیم کشی فلزی با فیبر نوری می تواند همه چیز را از supercomputers تا لپ تاپ تغییر دهد
[ترجمه گوگل]جایگزینی سیم کشی فلزی با فیبر نوری می تواند همه چیز را از سوپر کامپیوترها به لپ تاپ ها تغییر دهد
[ترجمه گوگل]جایگزینی سیم کشی فلزی با فیبر نوری می تواند همه چیز را از سوپر کامپیوترها به لپ تاپ ها تغییر دهد
11. Fiber optics have even been adopted by novelty makers for table decorations.
[ترجمه ترگمان]فیبر نوری حتی توسط makers برای تزئینات میز مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فیبرهای نوری حتی توسط سازندگان نوآوری برای دکوراسیون میز استفاده شده اند
[ترجمه گوگل]فیبرهای نوری حتی توسط سازندگان نوآوری برای دکوراسیون میز استفاده شده اند
12. In fiber optics communications, signals are converted to light form and fired by laser in bursts.
[ترجمه ترگمان]در ارتباطات نوری فیبر، سیگنال ها به شکل نور تبدیل می شوند و توسط لیزری به حالت انفجار شلیک می شوند
[ترجمه گوگل]در فیبر نوری ارتباطات، سیگنال ها به صورت نور تبدیل می شوند و توسط لیزر در حالت انفجار شلیک می شوند
[ترجمه گوگل]در فیبر نوری ارتباطات، سیگنال ها به صورت نور تبدیل می شوند و توسط لیزر در حالت انفجار شلیک می شوند
13. Any band, the fiber optics, the satellite, can meet entire linking - up.
[ترجمه ترگمان]هر گروه، فیبر نوری، ماهواره، می تواند کل اتصال را برآورده کند
[ترجمه گوگل]هر گروه، فیبر نوری، ماهواره، می تواند کل اتصال - up را ببینید
[ترجمه گوگل]هر گروه، فیبر نوری، ماهواره، می تواند کل اتصال - up را ببینید
14. Recently, they were packaged with fiber optics for detecting the light signals that register magnetic field strength.
[ترجمه ترگمان]اخیرا آن ها با فیبر نوری برای تشخیص سیگنال های نوری که مقاومت میدان مغناطیسی را ثبت می کنند، بسته بندی شدند
[ترجمه گوگل]اخیرا آنها با فیبر نوری برای شناسایی سیگنال های نور ثبت شدگی میدان مغناطیسی بسته بندی شده اند
[ترجمه گوگل]اخیرا آنها با فیبر نوری برای شناسایی سیگنال های نور ثبت شدگی میدان مغناطیسی بسته بندی شده اند
پیشنهاد کاربران
مفصل فیبر نوری
fiber optics ( فیزیک )
واژه مصوب: نورشناسی تارها
تعریف: شاخه ای از نورشناسی/ اپتیک که در آن نشانک/ سیگنال ها و تصویرهایی که به وسیلۀ تارهای نازک شیشه ای یا پلاستیکی انتقال می یابند، مورد بررسی قرار می گیرند|||متـ . اپتیک تارها
واژه مصوب: نورشناسی تارها
تعریف: شاخه ای از نورشناسی/ اپتیک که در آن نشانک/ سیگنال ها و تصویرهایی که به وسیلۀ تارهای نازک شیشه ای یا پلاستیکی انتقال می یابند، مورد بررسی قرار می گیرند|||متـ . اپتیک تارها
کلمات دیگر: