کلمه جو
صفحه اصلی

laminated


معنی : متورق، طبقه طبقه
معانی دیگر : (چوب و پلاستیک و غیره)ورقه ورقه، لایه لایه، مورق، تنکه شده

انگلیسی به فارسی

تنکه(شده)


روکش، متورق، طبقه طبقه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: composed of or compressed from thin layers, often bonded together.

- laminated shale
[ترجمه ترگمان] از سنگ رسی laminated شده
[ترجمه گوگل] شیل لمینت
- laminated plywood
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] تخته سه لا لمینیت

(2) تعریف: covered by or coated with a thin outer layer, as of plastic.

• made up of thin layers that have been bonded together
material such as wood, glass, or plastic that is laminated consists of several thin sheets or layers that are stuck together.
a product that is laminated is covered with a thin sheet of clear plastic in order to protect it.

دیکشنری تخصصی

[سینما] تکنیک لایه ای
[عمران و معماری] برگ لایه ای - متورق
[برق و الکترونیک] مورق، لایه لایه
[زمین شناسی] لایه ای ،لاله لایه، لامینهای
[نساجی] چند لایه ای
[ریاضیات] ورق مانند، متورق، چندلایی، ورقه ورقه شده

مترادف و متضاد

متورق (صفت)
soft, laminated, yielding, malleable

طبقه طبقه (صفت)
laminated, straticulate

جملات نمونه

1. laminated chocolate cake
کیک شکلاتی لایه لایه

2. laminated plastic
پلاستیک چند لا

3. laminated steel
پولاد چند لا

4. polyethylene film has been laminated to paper for waterproof bags
برای ساختن پاکت های مقاوم در برابر آب کاغذ را با لایه ای از پلی اتیلین پوشانده اند.

5. Modern windscreens are made from laminated glass.
[ترجمه ترگمان]شیشه جلوی شیشه از laminated گرفته شده است
[ترجمه گوگل]شیشه های مدرن ساخته شده از شیشه های چند لایه است

6. The photographs were mounted on laminated cards.
[ترجمه ترگمان]عکس ها روی laminated نصب شده بودند
[ترجمه گوگل]عکس ها روی کارت های ورقه ای نصب شده اند

7. The recipe cards are laminated so they can be wiped clean.
[ترجمه ترگمان]کارت های دستور laminated هستند تا بتوانند تمیز شوند
[ترجمه گوگل]کارت دستورالعمل ها چند لایه هستند تا پاک شوند

8. All models have laminated windscreen, rear screen wash-wipe, clock, locking filler cap, cigar lighter and side mouldings.
[ترجمه ترگمان]همه مدل ها شیشه جلو، تمیز و تمیز، ساعت، قفل کننده روکش کاغذ، فندک و جامه ای جانبی را دارند
[ترجمه گوگل]تمام مدل ها دارای شیشه جلو پنجره، صفحه نمایش شستشو عقب، ساعت، قفل پرکننده، فندک سیگار و قالب های جانبی است

9. For safety and security, install laminated glass in your patio doors.
[ترجمه ترگمان]برای ایمنی و امنیت، laminated را در حیاط خلوت خود نصب کنید
[ترجمه گوگل]برای ایمنی و امنیت، شیشه های چند لایه را در درب های پاسیو خود نصب کنید

10. Nowhere, however, does the laminated badge make any reference to the National Security Agency.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هیچ کجای این نشان دولتی هیچ اشاره ای به آژانس امنیت ملی نمی کند
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ کدام از این نشانه ها در مورد آژانس امنیت ملی هیچ اشاره ای به آژانس امنیت ملی ندارد

11. Modern microporous membranes are usually laminated to a face fabric, and available in two and three layer versions.
[ترجمه ترگمان]غشاهای microporous مدرن معمولا به صورت پارچه صورت می گیرند و در نسخه های دو و سه لایه در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]غشاهای میکروپارس مدرن معمولا به صورت یک پارچه چسبیده و در نسخه های دو و سه لایه موجود می باشند

12. The technology, characteristic and patten of the step laminated core are introduced. The no-load loss of the transformer with step-lap laminated core is compared to that with sandwich core.
[ترجمه ترگمان]این فن آوری، ویژگی و کارایی یک هسته اولین بار معرفی می شوند فقدان بار - بار ترانسفورماتور با هسته - step با هسته ساندویچی مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]فن آوری، ویژگی و پخت از هسته لمینیت گام معرفی شده است از دست دادن بدون بار ترانسفورماتور با هسته لمینت گام به گام در مقایسه با هسته ساندویچ مقایسه می شود

13. The paper has analyzed the influence of the laminated stator core seam on the electromagnetic flux distribution, as well as the electromagnetic flux change rule when seam is non-uniform.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تاثیر ترک هسته مرکزی استاتور روی توزیع شار مغناطیسی و همچنین تغییر شار مغناطیسی را هنگامی که seam غیر یکنواخت است تجزیه و تحلیل کرده است
[ترجمه گوگل]مقاله اثر نفوذ لایه هسته استاتور لایه بر توزیع شار الکترومغناطیسی و همچنین تغییر قانون تغییرات جریان الکترومغناطیسی در هنگام غیر یکنواخت بودن شیشه تحلیل شده است

14. At last an improved laminated core method is introduced. It is proved feasible by the calculation and it is helpful to make manufacture easier and cheaper.
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک روش هسته improved اصلاح شده معرفی شده است این کار از طریق محاسبه امکان پذیر است و ساخت آسان تر و ارزان تر است
[ترجمه گوگل]در نهایت روش هسته لمینت بهبود یافته معرفی شده است این محاسبات بوسیله محاسبه ثابت شده است و برای ساختن ساده تر و ارزان تر، مفید است

15. In Chapter III, nonlinear dynamic buckling of symmetrically laminated truncated composite shallow spherical shells under uniform triangular pulse is investigated.
[ترجمه ترگمان]در فصل سوم، کمانش دینامیکی غیر خطی با استفاده از پوسته استوانه ای تک استوانه ای تک استوانه ای کامپوزیتی تحت پالس مثلثی شکل، مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در فصل سوم، پوسته غیرخطی پوینت پوسته کروی کم عمق کامپوزیتی لایه ای لایه ای تحت پالس مثلثی یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است

laminated steel

پولاد چند لا


laminated plastic

پلاستیک چند لا


laminated chocolate cake

کیک شکلاتی لایه‌لایه


پیشنهاد کاربران

( معدن و تونل ) درزه و شکاف - ترک -

laminated ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: برگ لایه شده
تعریف: ویژگی سنگ یا ماده یا ساختاری رسوبی که دارای برگ لایگی است


کلمات دیگر: