کلمه جو
صفحه اصلی

camera obscura


معنی : تاریک خانه، اطاقک تاریک جعبه عکاسی
معانی دیگر : دستگاه قدیمی عکاسی مشتمل بر اتاقک تاریکی که دارای عدسی یا سوراخی بود و از آن تصویر رنگی بر دیوار مقابل افکنده می شد

انگلیسی به فارسی

تاریک‌خانه، اطاقک تاریک جعبه عکاسی


انگلیسی به انگلیسی

• small chamber in which outside images are projected onto a surface; dark room

دیکشنری تخصصی

[سینما] اتاق سیاه / تاریکخانه - دیوار زنده - اتاق تاریک

مترادف و متضاد

تاریک خانه (اسم)
camera obscura, darkroom

اتاقک تاریک جعبه عکاسی (اسم)
camera obscura

جملات نمونه

1. The Camera Obscura was seen as a drawing tool for a clearer and realistic portrayal of objects.
[ترجمه ترگمان]دوربین Obscura به عنوان یک ابزار نقاشی برای یک تصویر واضح تر و واقعی تر از اشیا دیده می شود
[ترجمه گوگل]دوربین Obscura به عنوان یک ابزار رسم برای تصویری واضح و واقعی از اشیا دیده می شود

2. Uricchio, William. "There's More to the Camera Obscura than Meets the Eye. " Manuscript.
[ترجمه ترگمان]Uricchio، ویلیام \" بیشتر به Camera RAW هست تا با چشم
[ترجمه گوگل]Uricchio، ویلیام 'بیشتر به دوربین Obscura از دیدار با چشم وجود دارد 'دست نوشته

3. It was taken with a camera obscura (an ancient optical device used for entertainment and drawing) and took eight hours to expose – hence the sunlight falling on both sides of the building.
[ترجمه ترگمان]این عکس با دوربین obscura (یک وسیله نوری باستانی استفاده شده برای سرگرمی و نقاشی)گرفته شد و هشت ساعت طول کشید تا نور خورشید در هر دو طرف ساختمان می تابد
[ترجمه گوگل]با دوربین obscura (دستگاه نوری باستانی که برای سرگرمی و نقاشی مورد استفاده قرار می گیرد) گرفته شد و هشت ساعت برای افشای آن - از این رو نور خورشید در هر دو طرف ساختمان سقوط کرد

4. Here Mr. Ephraim Chambers was abbreviating two words camera obscura which is Latin for “darkened room. ”
[ترجمه ترگمان]در اینجا، آقای Ephraim Chambers دو واژه داشت، که برای \"اتاق تاریک\" لاتین است
[ترجمه گوگل]در اینجا آقای ایفریام چامبرز دو کلمه مخفی را که برای اتاق تاریک شده است لمس می کند '

5. The photograph was made using a camera obscura and a sheet of pewter coated with bitumen of Judea, an asphalt that when exposed to light, hardened permanently.
[ترجمه ترگمان]عکس با استفاده از یک obscura دوربین و یک ورق فلزی پوشیده شده با قیر of، یک آسفالت که زمانی که در معرض نور قرار گرفت، برای همیشه سخت شد
[ترجمه گوگل]این عکس با استفاده از یک دوربین عکاسی ساخته شده و یک ورق از فیروزه ای با قیر جودی، یک آسفالت که در معرض نور قرار دارد، به طور دائم سخت شده است

6. He used a camera obscura, which was a primitive camera.
[ترجمه ترگمان]او از یک دوربین دوربین دار استفاده می کرد، که یک دوربین ابتدایی بود
[ترجمه گوگل]او از دوربین عکاسی استفاده کرد که یک دوربین اولیه بود

7. "A Parallel Image" is an electronic version of camera obscura.
[ترجمه ترگمان]\"تصویر موازی\" یک نسخه الکترونیکی از obscura دوربین است
[ترجمه گوگل]'یک تصویر موازی' نسخه الکترونیکی دوربین obscura است

8. Alhazen also invented the camera obscura, a precursor to the modern camera.
[ترجمه ترگمان]Alhazen همچنین دوربین obscura دوربین، یک پری کورسور برای دوربین مدرن را اختراع کرد
[ترجمه گوگل]Alhazen همچنین اختراع دوربین obscura، پیشرونده به دوربین مدرن است

9. Household items allow the junior magician to make an erupting volcano and camera obscura, hypnotise books and see water flow uphill.
[ترجمه ترگمان]لوازم خانگی به جادوگر جوان اجازه می دهد که فوران آتش فشانی و دوربین obscura (obscura)را ایجاد کند، کتاب های hypnotise را ببیند و از سربالایی جریان آب را ببیند
[ترجمه گوگل]کالاهای خانگی به جادوگر جوان اجازه می دهد تا یک آتشفشان فوران و دوربین تاریک، کتاب های هیپنوتیزم ایجاد کند و جریان آب را از بین ببرد

10. The programme points out that Leonardo was fascinated with optical equipment and his notebooks contain one of the earliest drawings of a camera obscura.
[ترجمه ترگمان]این برنامه اشاره می کند که لئوناردو مجذوب تجهیزات نوری شده و یادداشت هایش حاوی یکی از قدیمی ترین نقاشی های یک دوربین عکاسی هستند
[ترجمه گوگل]این برنامه نشان می دهد که لئوناردو با تجهیزات نوری لجباز شده بود و نوت بوک هایش حاوی یکی از اولین طراحی های یک دوربین عکاسی است

11. According to this theory, the image was made with the aid of a magic lantern, a simple projecting device, or by means of a camera obscura and light-sensitive silver compounds applied to the cloth.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این نظریه، تصویر با کمک یک فانوس جادویی، یک دستگاه ساده و یا با استفاده از یک دوربین مجهز به دوربین و ترکیبات نقره ای حساس به نور به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]با توجه به این نظریه، تصویر با کمک یک فانوس سحر و جادو، یک دستگاه فریزر ساده یا با استفاده از یک دوربین عریض و ترکیبات نقره ای حساس به نور ساخته شده به پارچه ساخته شده است

12. Experimenting with mood and texture, he turned a floorless tent into a camera obscura.
[ترجمه ترگمان]آزمایش با حالت و بافت، یک خیمه floorless را در یک دوربین عکاسی از دوربین تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]آزمایش با خلق و خو و بافت، او یک چادر بدون طبقه را به یک دوربین عکاسی تبدیل کرد

13. The photo was created using the centuries-old principle of" camera obscura" after a gumball-size hole was opened in the hangar's wall, allowing a tiny beam of light to enter.
[ترجمه ترگمان]این عکس با استفاده از اصل قدمت چند قرن \"obscura دوربین\" پس از ایجاد یک سوراخ بزرگ با اندازه سوراخ ایجاد شد و اجازه ورود به یک پرتو کوچک از نور را داد
[ترجمه گوگل]این عکس با استفاده از اصل قدمت 'obscura دوربین' ایجاد شد پس از سوراخ اندازه gumball در دیوار آجری باز شد، اجازه می دهد یک پرتو نور از نور وارد شود


کلمات دیگر: