1. high latitude
عرض جغرافیایی زیاد
2. allow him greater latitude in expressing his opinion
برای بیان عقایدش به او آزادی بیشتری بدهید.
3. a ship at forty degrees north latitude
کشتی واقع در عرض جغرافیایی (پهنا رج) چهل درجه ی شمالی
4. The latitude of the island is 20 degrees south.
[ترجمه ترگمان]عرض جزیره ۲۰ درجه در جنوب است
[ترجمه گوگل]عرض جغرافیایی جزیره 20 درجه ی جنوبی است
5. He noted the latitude and longitude, then made a mark on the admiralty chart.
[ترجمه ترگمان]به عرض جغرافیایی و عرض جغرافیایی اشاره کرد، سپس علامتی در نمودار admiralty نشان داد
[ترجمه گوگل]او عرض جغرافیایی و طول جغرافیایی را ذکر کرد و سپس در نمودار دریانوردی علامت گذاری کرد
6. Our position is latitude 32 degrees north.
[ترجمه ترگمان]موقعیت ما در عرض ۳۲ درجه شمالی است
[ترجمه گوگل]موقعیت ما عرض جغرافیایی 32 درجه شمالی است
7. Our position is latitude 40 degrees north.
[ترجمه ترگمان]موقعیت ما در عرض ۴۰ درجه شمالی است
[ترجمه گوگل]موقعیت ما عرض جغرافیایی 40 درجه شمالی است
8. She was given considerable latitude in how she spent the money.
[ترجمه ترگمان]او به طور قابل توجهی عرض جغرافیایی را به خاطر این که پول را خرج کرده بود به او دادند
[ترجمه گوگل]او در مورد چگونگی صرف پول خود به اندازه قابل توجهی داده شد
9. Nowadays, newspapers are allowed considerable latitude in criticizing the government.
[ترجمه ترگمان]امروزه، روزنامه ها به طور قابل توجهی مجاز به انتقاد از دولت هستند
[ترجمه گوگل]امروزه، روزنامه ها در معرض انتقاد از حکومت قرار دارند
10. He would be given every latitude in forming a new government.
[ترجمه ترگمان]هر گونه عرض جغرافیایی را برای تشکیل دولت جدید به او می دادند
[ترجمه گوگل]او در هر فرمتی به یک دولت جدید داده می شود
11. Some degree of latitude is required in interpreting the law on this point.
[ترجمه ترگمان]درجه عرض جغرافیایی برای تفسیر قانون در این نقطه مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]در مورد تفسیر قانون در این مورد، برخی از محدوده عرض جغرافیایی مورد نیاز است
12. Pupils enjoy considerable latitude in deciding what they want to study.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در تصمیم گیری درباره اینکه می خواهند چه چیزی را مطالعه کنند، از عرض جغرافیایی بسیار لذت می برند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان در تصمیم گیری در مورد آنچه که آنها می خواهند برای مطالعه، از وسعت قابل توجهی برخوردار باشند
13. They allow their children far too much latitude.
[ترجمه ترگمان]آن ها به بچه هایشان اجازه می دهند که بیش از حد عرض جغرافیایی داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها اجازه می دهند که فرزندان خود را بیش از حد عرض جغرافیایی
14. Courts can show a considerable degree of latitude when it comes to applying the law.
[ترجمه ترگمان]این دادگاه ها می توانند میزان قابل توجهی از عرض جغرافیایی را در زمان اعمال قانون نشان دهند
[ترجمه گوگل]دادگاه ها می توانند در هنگام اعمال قانون به میزان قابل توجهی از عرض جغرافیایی نشان دهند