1. there has been no further amelioration in her condition
حال او اصلا بهتر نشده است.
2. She demonstrates that policies of amelioration will do in more than touch the surface unless fundamental gender inequalities are addressed.
[ترجمه ترگمان]او نشان می دهد که سیاست های بهبود در چیزی بیش از لمس سطح انجام خواهد شد مگر آنکه نابرابری های جنسیتی بنیادی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]او نشان می دهد که سیاست های بهبود در بیش از سطوح لمس خواهد کرد، مگر اینکه نابرابری جنسیتی بنیادی مورد توجه قرار گیرد
3. Pain relief, therefore, is not simply due to amelioration of underlying depression.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، کاهش درد به سادگی به خاطر بهبود افسردگی اساسی نیست
[ترجمه گوگل]بنابراین، صرفه جویی در درد صرفا به دلیل بهبود افسردگی اساسی نیست
4. This was a brief episode of climatic amelioration after the last glaciation.
[ترجمه ترگمان]بعد از آخرین glaciation، این یک حادثه کوچک بود
[ترجمه گوگل]این یک دوره کوتاه از بهبود آب و هوایی پس از آخرین glaciation بود
5. It entertains the possibility of amelioration and even of cure.
[ترجمه ترگمان]این امکان بهبود و حتی درمان را گرم می کند
[ترجمه گوگل]این امکان بهبود و حتی درمان را فراهم می کند
6. Norwich reformers agreed, claiming that amelioration properly carried through made them more long-suffering.
[ترجمه ترگمان]مصلحان نورویچ با این ادعا که بهبودی به درستی انجام می پذیرد، آن ها را به درد و رنج می برند
[ترجمه گوگل]اصلاح طلبان نوریچ موافق بودند که ادعا می کنند که اصلاحات به درستی انجام شده است و آنها را طولانی تر رنج می برند
7. OBJECTIVE To observe the amelioration effects of puerarin on cell aggregation in acute blood - stasis model rats.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE برای مشاهده اثرات بهبود of بر روی تجمع سلول ها در مدل stasis با خون حاد، موش ها را مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده اثرات مخرب puerarin بر تجمع سلولی در موش های صحرایی خون حاد
8. This paper analyzes about conception, assessing and amelioration of fertility for project material.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی مفهوم، ارزیابی و بهبود باروری برای مصالح پروژه می پردازد
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی مفهوم، ارزیابی و بهبود باروری برای مواد پروژه می پردازد
9. With the rapid amelioration of Chinese urban living condition, peopleattach more and more importance to bathroom.
[ترجمه ترگمان]با بهبود سریع شرایط زندگی شهری چین، بیش از پیش به حمام اهمیت بیشتری داد
[ترجمه گوگل]با بهبود سریع شرایط زندگی شهری شهر چینی، مردم بیشتر و بیشتر به حمام اهمیت می دهند
10. Traditional research on forecasting methods mainly focus on amelioration of Methods: Themselves without choosing.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات سنتی روی روش های پیش بینی عمدتا بر روی بهبود روش ها متمرکز هستند: خود را بدون انتخاب
[ترجمه گوگل]تحقیقات سنتی در زمینه روش های پیش بینی عمدتا بر بهبود روش ها تمرکز دارد: خودشان بدون انتخاب
11. Many researchers, therefore, have amelioration of hyperalgesia and allodynia foremost in their minds as they hunt for new analgesics.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیاری از محققین در حالی که برای مسکن جدید به دنبال مسکنی جدید می گردند، در حال بهبود hyperalgesia و allodynia هستند
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیاری از محققان، به عنوان آنها برای مبارزه با داروهای جدید شکار می کنند، از نظر هیپوتیروئید و الودینیا در همه موارد از بین می روند
12. A definitie change in dietary regimen led to amelioration in his condition.
[ترجمه ترگمان]تغییر رژیم غذایی در رژیم غذایی منجر به بهبودی در شرایط وی شد
[ترجمه گوگل]یک تغییر قطعی در رژیم غذایی موجب بهبودی در وضعیت او شد
13. The amelioration of application of complex method is described.
[ترجمه ترگمان]بهبود کاربرد روش پیچیده توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]بهبود استفاده از روش پیچیده توصیف شده است
14. The ideology of environmentalism was cautiously optimistic about social amelioration and human progress.
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی of محتاطانه نسبت به بهبود اجتماعی و پیشرفت بشر خوشبین بود
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی محیط زیست با توجه به ارتقای اجتماعی و پیشرفت انسان، خوشبینانه بود
15. Intensification of cold allowed the arctic flora and fauna to spread southward; amelioration encouraged repossession of the borderlands by temperate species.
[ترجمه ترگمان]Intensification از سرما به گیاهان و جانوران قطب شمال اجازه داد تا به سوی جنوب گسترش یابند؛ بهبودی repossession را که از طرف گونه معتدل بود تشویق کرد
[ترجمه گوگل]تقویت سرد اجازه داده است که فلور و گیاه آلتیک برای گسترش به جنوب؛ بهبود زراعت مناطق مرزی توسط گونه های معتدل را تشویق می کند