traffic light

1. Turn right at the first traffic light.

[ترجمه مهدی] اولین چراغ راهنمایی به طرف راست

[ترجمه فاطمه] در اولین چراغ راهنمایی به سمت راست بپیچید

[ترجمه آرش] در اولین چراغ راهنمایی به راست بپیچید

[ترجمه xxx] در اولین چراغ قرمز به سمت راست برید.

[ترجمه :/] اولین چراغ راهنمایی را به سمت راست بپیچید

[ترجمه ترگمان]در اولین چراغ راهنمایی خود را به سمت راست بگردانید
[ترجمه گوگل]روشن در اولین نور ترافیک راست

2. Bear left at the traffic light.

[ترجمه ترگمان]به چراغ راهنما نگاه کنید
[ترجمه گوگل]خرس در چراغ راهنمایی بماند

3. Luckily, we were stopped at a lengthy traffic light.

[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، ما در یک چراغ قرمز توقف کردیم
[ترجمه گوگل]خوشبختانه ما در یک چراغ راهنمایی طولانی متوقف شدیم

4. I stop at the traffic light when I have a visual experience which others would describe as seeing a green light.

[ترجمه ترگمان]زمانی که یک تجربه بصری دارم که دیگران آن را به عنوان یک نور سبز توصیف می کنند، در نور ترافیک توقف می کنم
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک تجربه بصری داشتم دیگران را به عنوان نور سبز می دیدم در نور ترافیک متوقف می شدم

5. Beside a dangling traffic light outside, an earth revetment was sprouting bushes.

[ترجمه ترگمان]در کنار یک چراغ traffic که در آن آویخته شده بود، یک بوته زاری خاک که در آن روییده بود بوته های خار روییده بود
[ترجمه گوگل]در کنار یک چراغ سبز آویزان در بیرون، آجری خاکی بوته های کاشته شده بود

6. The letters are divided into traffic light colours to signal to customers whether their endowment will pay off their mortgage.

[ترجمه ترگمان]این نامه ها به رنگ های نور ترافیک تقسیم می شوند تا به مشتریان نشان دهند که آیا وقف آن ها وام مسکن آن ها را پرداخت خواهد کرد یا خیر
[ترجمه گوگل]نامه ها به رنگ های نور ترافیک تقسیم می شوند تا به مشتریان سیگنال بدهد که آیا سرمایه گذاری آنها وام مسکن خود را پرداخت خواهد کرد

7. In consumer tests, the traffic light performed better than rival labelling schemes.

[ترجمه ترگمان]در آزمون های مصرفی، نور ترافیکی بهتر از طرح های برچسب زدن رقیب انجام شد
[ترجمه گوگل]در تست های مصرف کننده، چراغ راهنمایی بهتر از طرح های مارک رقیب بود

8. You are suppoised to pull up at the traffic light.

[ترجمه ترگمان] تو داری سعی می کنی که جلوی چراغ قرمز رو بگیری
[ترجمه گوگل]شما در مورد چراغ راهنمایی می توانید از آن استفاده کنید

9. When I am designing traffic light circuit, discovery should use scale down circuit. And be circuit of 5 scale down, ask everybody to help me search seek a data. Thank.

[ترجمه ترگمان]زمانی که من طراحی مدار نور راهنمایی را طراحی می کنم، اکتشاف باید از مقیاس پایین استفاده شود و مدار ۵ را یادداشت کنید و از همه بخواهید به من کمک کنند تا به دنبال یک داده بگردم متشکرم
[ترجمه گوگل]وقتی که من طراحی مدار چراغ راهنمایی را انجام می دهم، کشف باید از مدار مقیاس پایین استفاده کند و مدار 5 درجه در مقیاس کوچک، از همه بخواهید به من کمک کند جستجو در جستجوی داده ها ممنون

10. This system has traffic light showing function, clock showing function and time count-down showing function.

[ترجمه ترگمان]این سیستم دارای نور ترافیکی است که عملکرد را نشان می دهد، کلاک و عملکرد شمارش زمان را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این سیستم نشان می دهد ترافیک تابع، ساعت نشان دادن عملکرد و زمان نمایش شمارش پایین عملکرد

11. Follow this road until you come to the traffic light.

[ترجمه ترگمان]این جاده را دنبال کنید تا زمانی که به چراغ قرمز برسید
[ترجمه گوگل]تا جایی که به چراغ راهنمایی برسید، این جاده را دنبال کنید

12. Unlike the traffic light example, we cannot expect these three weather states to follow each other deterministically, but we might still hope to model the system that generates a weather pattern.

[ترجمه ترگمان]برخلاف مثال نور ترافیکی، ما نمی توانیم از این سه حالت آب و هوا انتظار داشته باشیم که از هم پیروی کنند، اما هنوز امیدواریم بتوانیم سیستمی را مدل سازی کنیم که الگوی آب و هوایی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]بر خلاف مثال چراغ راهنمایی، ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این سه حالت آب و هوایی به صورت قطعی به دنبال یکدیگر باشند، اما ما هنوز هم می توانیم امیدواریم که سیستم ایجاد یک الگوی آب و هوایی را مدل کند

13. When we see a red traffic light, we must be careful.

[ترجمه ترگمان]وقتی که ما یک چراغ قرمز را می بینیم، باید مراقب باشیم
[ترجمه گوگل]وقتی یک چراغ قرمز را می بینیم، باید مراقب باشیم

14. Output of traffic light signal was respectively sent to 40 pieces of solid-state relay via programmable logic device.

[ترجمه ترگمان]خروجی سیگنال نور ترافیکی به ترتیب به ۴۰ قطعه رله حالت جامد از طریق دستگاه منطقی قابل برنامه ریزی ارسال شد
[ترجمه گوگل]خروجی سیگنال نور ترافیکی به ترتیب 40 قطعه رله حالت جامد به وسیله ی منطقی برنامه ریزی شده ارسال شد

15. This program is designed with VHDL, the traffic light controlled T - junction circuit.

[ترجمه ترگمان]این برنامه با VHDL، مدار ارتباطی T - اتصال کنترل ترافیک طراحی شده است
[ترجمه گوگل]این برنامه با VHDL طراحی شده است، چراغ راهنمایی T - اتصال مدار

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران