کلمه جو
صفحه اصلی

atomic bomb


معنی : بمب اتمی، بمب هستهای
معانی دیگر : عصر اتم (که با نخستین واکنش زنجیره ای اتمی در دسامبر 1942 در امریکا آغاز شد)، بمب اتم، بمب اتمی (atom bomb هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

بمب اتم، بمب اتمی (atom bomb هم می‌گویند)


بمب اتمی، بمب هستهای


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an extremely destructive weapon, the explosive power of which derives from the immense amount of energy suddenly released when the nuclei of uranium 235 or plutonium atoms are split; atom bomb.

• very destructive bomb whose immense power comes from a chain reaction of nuclear fission

دیکشنری تخصصی

[شیمی] بمب اتم، بمب اتمی (bomb atom هم می گویند)
[ریاضیات] بمب اتمی

مترادف و متضاد

nuclear bomb


بمب اتمی (اسم)
atom bomb, atomic bomb, fission bomb

بمب هستهای (اسم)
atomic bomb, fission bomb, nuclear bomb

Synonyms: A-bomb, atom bomb, atomic warhead, fission bomb, H-bomb, hydrogen bomb, neutron bomb, nuclear warhead, nuke, plutonium bomb, thermonuclear bomb


جملات نمونه

1. The first atomic bomb was made in America.
[ترجمه ترگمان]اولین بمب اتمی در آمریکا ساخته شد
[ترجمه گوگل]اولین بمب اتمی در آمریکا ساخته شد

2. Hiroshima was nearly obliterated by the atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]هیروشیما توسط بمب اتمی تقریبا محو شده بود
[ترجمه گوگل]هیروشیما تقریبا توسط بمب اتمی نابود شد

3. The first explosion of the atomic bomb prophesied of change and a new age.
[ترجمه ترگمان]اولین انفجار بمب اتمی، تغییر و عصر جدیدی را پیش بینی کرد
[ترجمه گوگل]اولین انفجار بمب اتمی از تغییر و عصر جدید پیشگویی کرد

4. Scientists first conceived the idea of the atomic bomb in the 1930's.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ابتدا ایده بمب اتمی را در دهه ۱۹۳۰ تصور کردند
[ترجمه گوگل]دانشمندان ابتدا ایده بمب اتمی در دهه 1930 را تصور کردند

5. The city was hit by an atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]این شهر توسط یک بمب اتمی مورد اصابت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این شهر توسط یک بمب اتمی ضربه زده شد

6. The Enola Gay dropped the first atomic bomb on Hiroshima at 8: 15 in the morning of August 194
[ترجمه ترگمان]همجنس گرا اولین بمب اتمی را در ساعت ۸: ۱۵ صبح روز ۳ اوت در هیروشیما انداخت
[ترجمه گوگل]Enola Gay اولین بمب اتمی در هیروشیما را در ساعت 8:15 صبح روز 19 اوت 19 افتاد

7. In 1949 the USSR exploded its first atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۴۹ اتحاد جماهیر شوروی اولین بمب اتمی خود را منفجر کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1949 اولین بمب اتمی خود را منفجر کرد

8. This is the essence of an atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]این اساس بمب اتمی است
[ترجمه گوگل]این ذات یک بمب اتمی است

9. U. S. policymakers eliminated both points, however, once the atomic bomb was tested.
[ترجمه ترگمان]u S سیاست گذاران هر دو نقطه را حذف کردند، با این حال، زمانی که بمب اتمی مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سیاستمداران U S هر دو نقطه را حذف کردند، با این حال، هنگامی که بمب اتمی مورد آزمایش قرار گرفت

10. For comparison, the atomic bomb explosions that devastated Hiroshima and Nagasaki were about 20 kilotons each.
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه، انفجار بمب اتمی که هیروشیما و ناکازاکی را ویران کرد، حدود ۲۰ kilotons بود
[ترجمه گوگل]برای مقایسه، انفجارهای بمب اتمی که هیروشیما و ناگازاکی را ویران کردند، حدود 20 کیلوتن بود

11. This impasse applied especially to the atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]این بن بست به ویژه برای بمب اتمی بکار رفت
[ترجمه گوگل]این بمب گذاری بخصوص به بمب اتمی اعمال شده است

12. Then came the successful test of the first atomic bomb.
[ترجمه ترگمان]سپس آزمایش موفقیت آمیز اولین بمب اتمی رخ داد
[ترجمه گوگل]سپس آزمایش موفقیت آمیز اولین بمب اتمی به دست آمد

13. He was, for example, totally ignorant of the atomic bomb project.
[ترجمه ترگمان]برای مثال او کاملا از پروژه بمب اتمی بی اطلاع بود
[ترجمه گوگل]برای مثال، او کاملا از طرح بمب اتمی نادیده گرفته شده است

14. The United States might have created the atomic bomb in hundreds of different ways.
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده ممکن است بمب اتمی را در صدها روش مختلف ایجاد کند
[ترجمه گوگل]ایالات متحده احتمالا بمب اتمی را در صدها روش مختلف ایجاد کرده است

پیشنهاد کاربران

atomic bomb ( فیزیک )
واژه مصوب: بمب اتمی
تعریف: ← بمب شکافتی


کلمات دیگر: