(فیزیک) ساختمان اتمی، ساختمان اتم، (فیزیک) نظریه ی اتمی (کلیه ی چیزها از اتم ساخته شده اند و پدیده های گوناگون را می توان از راه شناخت اتم ها و ویژگی ها و فعل و انفعالات آنها توجیه کرد)، اتم گرایی، فرضیه ء اتمی که تمام مواد را ترکیبی از ذرات اتم میداند، تئوری انفصال ماده
atomic theory
(فیزیک) ساختمان اتمی، ساختمان اتم، (فیزیک) نظریه ی اتمی (کلیه ی چیزها از اتم ساخته شده اند و پدیده های گوناگون را می توان از راه شناخت اتم ها و ویژگی ها و فعل و انفعالات آنها توجیه کرد)، اتم گرایی، فرضیه ء اتمی که تمام مواد را ترکیبی از ذرات اتم میداند، تئوری انفصال ماده
انگلیسی به فارسی
فرضیه اتمی که تمام مواد را ترکیبی از ذرات اتم میداند، تئوری انفصال ماده
نظریه اتمی، تئوری انفصال ماده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: any of several theories concerning the structure, properties, or behavior of atoms.
• (2) تعریف: a former theory that all material objects and substances are composed of irreducible units of matter.
• theory explaining the structure of the atom; theory which asserts that all matter is comprised of atoms
دیکشنری تخصصی
[شیمی] نظریه ى اتمی (کلیه ى چیزها از اتم ساخته شده اند و پدیده هاى گوناگون را می توان از راه شناخت اتم ها و ویژگی ها و فعل وانفعالات آنها توجیه کرد)، اتم گرایی
جملات نمونه
1. Atomic theory explained chemical change as the rearrangement of unchanging atoms, and therefore in a sense as superficial.
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی تغییر شیمیایی را به عنوان بازآرایی اتم های تغییر ناپذیر توضیح داد، و بنابراین به معنای سطحی است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی توضیح داد که تغییر شیمیایی به عنوان بازسازی ناپذیری اتم ها و به همین ترتیب به صورت سطحی است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی توضیح داد که تغییر شیمیایی به عنوان بازسازی ناپذیری اتم ها و به همین ترتیب به صورت سطحی است
2. Atomic theory, for example, is the coherent set of explanations of the structure and behavior of atoms.
[ترجمه ترگمان]برای مثال نظریه اتمی مجموعه ای منسجم از توضیحات ساختار و رفتار اتم ها است
[ترجمه گوگل]مثلا نظریه اتمی مجموعه ای از توضیحات ساختار و رفتار اتم ها است
[ترجمه گوگل]مثلا نظریه اتمی مجموعه ای از توضیحات ساختار و رفتار اتم ها است
3. He claimed the atomic theory of crystal shape was unproven.
[ترجمه ترگمان]او ادعا کرد که نظریه اتمی شکل بلوری اثبات نشده است
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که نظریه اتمی شکل کریستال اثبات نشده است
[ترجمه گوگل]او ادعا کرد که نظریه اتمی شکل کریستال اثبات نشده است
4. Genetics is to biology what atomic theory is to physics.
[ترجمه ترگمان]ژنتیک برای بیولوژی این است که نظریه اتمی در فیزیک چیست
[ترجمه گوگل]ژنتیک به زیست شناسی است که نظریه اتمی به فیزیک است
[ترجمه گوگل]ژنتیک به زیست شناسی است که نظریه اتمی به فیزیک است
5. The evidence for the so-called atomic theory has been very much circumstantial.
[ترجمه ترگمان]شواهد مبنی بر این که نظریه اتمی بسیار مورد توجه بوده است
[ترجمه گوگل]شواهد به اصطلاح نظریه اتمی بسیار دشوار بوده است
[ترجمه گوگل]شواهد به اصطلاح نظریه اتمی بسیار دشوار بوده است
6. The book is indispensable to anyone working in atomic theory and should be of interest also to those working in applied spectroscopy.
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای هر کسی که در نظریه اتمی کار می کند ضروری است و باید مورد توجه کسانی باشد که در طیف سنجی کاربردی کار می کنند
[ترجمه گوگل]این کتاب برای هر کسی که در نظریه اتمی کار می کند ضروری است و باید برای کسانی که در طیف سنجی کاربردی نیز کار می کنند نیز مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این کتاب برای هر کسی که در نظریه اتمی کار می کند ضروری است و باید برای کسانی که در طیف سنجی کاربردی نیز کار می کنند نیز مورد توجه قرار گیرد
7. The atomic theory is important.
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی مهم است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی مهم است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی مهم است
8. The scientist mincemeat of the new atomic theory.
[ترجمه ترگمان]دانشمند mincemeat نظریه اتمی جدید را تایید می کند
[ترجمه گوگل]دانشمند معادن تئوری جدید اتمی
[ترجمه گوگل]دانشمند معادن تئوری جدید اتمی
9. The atomic theory was not accepted until the last century.
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی تا قرن گذشته پذیرفته نشد
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی تا قرن گذشته پذیرفته نشد
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی تا قرن گذشته پذیرفته نشد
10. Democritus’ atomic theory has other modern connotations.
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی ذیمقراطیس مفاهیم مدرن دیگری دارد
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی دموکریت دارای سایر مفاهیم مدرن است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی دموکریت دارای سایر مفاهیم مدرن است
11. Before the atomic theory of matter, and molecules, and so forth was well worked out.
[ترجمه ترگمان]قبل از نظریه اتمی ماده و مولکول ها و غیره خوب کار می کردند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه نظریه اتمی ماده و مولکول ها و غیره به خوبی کار می کرد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه نظریه اتمی ماده و مولکول ها و غیره به خوبی کار می کرد
12. He also applied matrix calculus to atomic theory.
[ترجمه ترگمان]او همچنین محاسبات ماتریسی را به نظریه اتمی اعمال کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین به محاسبات ماتریسی به نظریه اتمی پرداخته است
[ترجمه گوگل]او همچنین به محاسبات ماتریسی به نظریه اتمی پرداخته است
13. The atomic theory is valuable not only in theory, but also in practice.
[ترجمه ترگمان]نظریه اتمی نه تنها در تئوری بلکه در عمل نیز ارزشمند است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی نه تنها در نظریه، بلکه در عمل نیز ارزشمند است
[ترجمه گوگل]نظریه اتمی نه تنها در نظریه، بلکه در عمل نیز ارزشمند است
14. English chemist and physicist who formulated atomic theory and the law of partial pressures ( 1766 - 1844 ).
[ترجمه ترگمان]شیمیدان انگلیسی و فیزیک دان که نظریه اتمی و قانون فشارهای جزیی را فرمول بندی کرد (۱۷۶۶ - ۱۸۴۴)
[ترجمه گوگل]شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی که فرمول نظریه اتمی و قانون فشارهای جزئی (1766 - 1844) بود
[ترجمه گوگل]شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی که فرمول نظریه اتمی و قانون فشارهای جزئی (1766 - 1844) بود
کلمات دیگر: