کلمه جو
صفحه اصلی

antimony


معنی : سنگ سرمه، انتیمون، توتیای معدنی
معانی دیگر : (شیمی - فلزشناسی) آنتیموان (عنصر شیمیایی نقره فام و زودشکن و دارای ساختمانی بلورین - نشان آن: sb، وزن اتمی: 121/75، شماره ی اتمی: 51، نقطه ی گداز: 630/5c)

انگلیسی به فارسی

سنگ سرمه، توتیای معدنی، آنتی‌مون


آنتیموان، سنگ سرمه، انتیمون، توتیای معدنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: antimonial (adj.), antimonial (n.)
• : تعریف: a chemical element that has fifty-one protons in each nucleus and forms a brittle bluish white metal crystal, used in hard alloys, electrical components, and medicines. (symbol: Sb)

• metallic element (chemistry)

دیکشنری تخصصی

[شیمی] آنتیموان - عنصر شیمیایی نقره فام و زودشکن و داراى ساختمانی بلورین
[برق و الکترونیک] انتیموان عنصر فلزی با عدد اتمی 51 و وزن اتمی 121/75 . به عنوان آلاینده ی دهنده برای تبدیل سیلسیم به ماده ی نوع ان به کار می رود . همچنین ترکیب آنتیمونیدایندیم از آن ساخته می شود که یک نیم رسانای مهم در مقاومتهای مغناطیسی و آشکار سازهای زیر قرمز است .

مترادف و متضاد

سنگ سرمه (اسم)
antimony

انتیمون (اسم)
antimony

توتیای معدنی (اسم)
antimony

جملات نمونه

1. butter of antimony
کره ی آنتیموان

2. Antimony abounds in out country.
[ترجمه ترگمان]Antimony فراوانی در کشور وجود دارد
[ترجمه گوگل]آنتیموان در خارج از کشور فراوان است

3. In addition to producing antimony sulphide concentrate, gold and silver are produced as by-products.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تولید antimony sulphide، طلا و نقره به عنوان محصولات جانبی تولید می شوند
[ترجمه گوگل]علاوه بر تولید کنسانتره آنتیموان سولفید، طلا و نقره نیز به عنوان محصولات جانبی تولید می شوند

4. These include lead and antimony, nickel, manganese and zinc, and bismuth and iron.
[ترجمه ترگمان]این مواد شامل سرب و antimony، نیکل، منگنز و روی، و bismuth و آهن هستند
[ترجمه گوگل]اینها شامل سرب و آنتیموان، نیکل، منگنز و روی و بیسموت و آهن است

5. The first was antimony trioxide which produces a water-clear glass.
[ترجمه ترگمان]اولین بار، antimony trioxide بود که یک لیوان آب شفاف تولید می کند
[ترجمه گوگل]اولین تری اکسید آنتیموان بود که شیشه ای آب را تولید می کرد

6. Pewter A tin-based alloy mixed with copper and antimony, originally having a lead content.
[ترجمه ترگمان]Pewter یک آلیاژ قلع با مس و antimony، در اصل دارای محتوای سرب است
[ترجمه گوگل]Pewter آلیاژ بر پایه قلع مخلوط با مس و آنتیموان، در اصل دارای محتوای سرب است

7. Gold mineralisation is associated with earlier fluids; antimony and base metal sulphides with later fluids.
[ترجمه ترگمان]mineralisation طلا با سیالات اولیه، antimony و sulphides فلزی پایه با مایعات بعد مرتبط است
[ترجمه گوگل]کانی سازی طلا با مایعات قبلی مرتبط است؛ آنتیموان و سولفید های پایه فلزی با مایعات بعدی

8. One possible source of the antimony might be recycled Roman glass tesserae.
[ترجمه ترگمان]ممکن است یک منبع ممکن از the، tesserae شیشه روم باشد
[ترجمه گوگل]یک منبع احتمالی آنتیموان ممکن است تیسرای شیشه ای رومی بازیافت شود

9. Four kinds of nanocomposites such as antimony trioxide, aluminum hydroxide, hydroxide and layered silicate were reviewed.
[ترجمه ترگمان]چهار نوع نانوکامپوزیت مانند antimony trioxide، هیدروکسید آلومینیوم، هیدروکسید و سیلیکات لایه ای مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]چهار نوع نانوکامپوزیت مانند تری اکسید آنتیموان، هیدروکسید آلومینیوم، هیدروکسید و سیلیکات لایه ای مورد بررسی قرار گرفت

10. The rich resources such as mercury, antimony, lead, zinc, gold as well as gynostemma pentaphylla, selenium-rich tea and giant taro have huge potentials for development.
[ترجمه ترگمان]منابع غنی مانند جیوه، antimony، سرب، روی، طلا و همچنین gynostemma pentaphylla، چای غنی از سلنیوم و تارو از پتانسیل های عظیمی برای توسعه برخوردارند
[ترجمه گوگل]منابع ثروتمند مانند جیوه، آنتیموان، سرب، روی، طلا و همچنین gynostemma pentaphylla، چای غنی از سلنیوم و تارو غول پیکر برای توسعه بسیار بالایی دارند

11. In nature antimony occurs chiefly as the gray sulfide mineral stibnite, Sb2S
[ترجمه ترگمان]در طبیعت antimony عمدتا به عنوان مواد معدنی سولفید gray، Sb۲S صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]در طبیعت، آنتیموان به طور عمده به عنوان ماده خاکستری سولفید خاکستری، Sb2S رخ می دهد

12. Banpo antimony deposit is a typical fracture - controlling and hydrothermal fluid filling deposit.
[ترجمه ترگمان]کانسار Banpo antimony، یک مخزن typical تحت کنترل است که در مخزن ذخیره سازی به کار می رود
[ترجمه گوگل]سپرده آنتیموان Banpo یک شکستگی معمولی است - کنترل و هیدروترمال مایع پر شدن رسوب

13. Antimony also increases tensile strength but decreases cross section sensitivity of vermiculate cast iron.
[ترجمه ترگمان]Antimony همچنین استحکام کششی را افزایش می دهد اما حساسیت برش عرضی آهن را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]آنتیموان همچنین مقاومت کششی را افزایش می دهد اما حساسیت عرضی ورق ریخته شده از آهن را کاهش می دهد

14. The optimal conditions for spectrophotometric determination of antimony in crude indium with malachite green were investigated.
[ترجمه ترگمان]شرایط بهینه برای تعیین spectrophotometric در ایندیوم indium خام با malachite سبز مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]شرایط مطلوب برای تعیین اسپکتروفتومتری آنتیموان در ایندیوم خام و سبز مالاچی مورد بررسی قرار گرفت

15. Features Free of constituents such as halogen, antimony and red phosphorus.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اجزای آزاد ترکیبات مانند هالوژن، antimony، فسفر قرمز
[ترجمه گوگل]ویژگی های بدون اجزای تشکیل دهنده مانند هالوژن، آنتیموان و فسفر قرمز


کلمات دیگر: