وابسته به کشور پرو و مردم و فرهنگ آن، پرویی، اهل پرو، وابسته به پرو
peruvian
وابسته به کشور پرو و مردم و فرهنگ آن، پرویی، اهل پرو، وابسته به پرو
انگلیسی به فارسی
وابسته به کشور پرو و مردم و فرهنگ آن، پرویی، اهل پرو
پروین
انگلیسی به انگلیسی
• resident of peru (country in south america)
pertaining to peru, of peru (country in south america)
pertaining to peru, of peru (country in south america)
جملات نمونه
1. 300 tons of Peruvian mangoes were kept from entering France.
[ترجمه ترگمان]۳۰۰ تن انبه پرو از ورود به فرانسه حفظ شدند
[ترجمه گوگل]300 تن مانگو پرو از ورود به فرانسه نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]300 تن مانگو پرو از ورود به فرانسه نگهداری می شود
2. Ancient times the Peruvian Indians believed many kinds of polytheisms and pantheism religion.
[ترجمه ترگمان]در زمان های باستان بومیان پرو به بسیاری از انواع مذهبی و اعتقاد به وحدت وجود اعتقاد داشتند
[ترجمه گوگل]دوران باستان، سرخپوستان پرو، بسیاری از انواع گوناگون مذهبی و مذهب پانتئیسم را باور داشتند
[ترجمه گوگل]دوران باستان، سرخپوستان پرو، بسیاری از انواع گوناگون مذهبی و مذهب پانتئیسم را باور داشتند
3. And that is something Peruvian governments have found hard to swallow.
[ترجمه ترگمان]و این چیزی است که دولت های پرو برای swallow مشکل پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]و این چیزی است که دولت های پرو برای فروبستن پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]و این چیزی است که دولت های پرو برای فروبستن پیدا کرده اند
4. The Peruvian will run for him, and l'll pick my runner.
[ترجمه ترگمان]پرو برای او فرار خواهد کرد و من دونده خودم را انتخاب خواهم کرد
[ترجمه گوگل]پرو برای او کار خواهد کرد و دونده من را انتخاب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پرو برای او کار خواهد کرد و دونده من را انتخاب خواهد کرد
5. He discovered that it tasted like a Peruvian bark that was often used as a painkiller.
[ترجمه ترگمان]او کشف کرد که طعم آن شبیه به پوست پرو است که اغلب به عنوان مسکن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]او کشف کرد که آن را مانند یک پوست پروری طعم است که اغلب به عنوان یک مسکن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]او کشف کرد که آن را مانند یک پوست پروری طعم است که اغلب به عنوان یک مسکن استفاده می شود
6. The object is due to be returned to Peruvian authorities.
[ترجمه ترگمان]هدف این است که این شی به مراجع پرو بازگردانده شود
[ترجمه گوگل]هدف این است که به مقامات پرو را بازگردانیم
[ترجمه گوگل]هدف این است که به مقامات پرو را بازگردانیم
7. The Peruvian Mario Vargas Llosa has been a novelist, journalist, a film director, political leader and a presidential candidate.
[ترجمه ترگمان]قهرمان پرو Vargas وارگاس یک نویسنده، روزنامه نگار، کارگردان فیلم، رهبر سیاسی و کاندیدای ریاست جمهوری بوده است
[ترجمه گوگل]ماریو وارگاس لوسا پرو، رمان نویس، روزنامه نگار، مدیر فیلم، رهبر سیاسی و نامزد ریاست جمهوری بوده است
[ترجمه گوگل]ماریو وارگاس لوسا پرو، رمان نویس، روزنامه نگار، مدیر فیلم، رهبر سیاسی و نامزد ریاست جمهوری بوده است
8. Together with, peruvian docker strike, nobody work.
[ترجمه ترگمان]با همدیگه، \"peruvian docker\"، کسی کار نمیکنه
[ترجمه گوگل]همراه با اعتصاب دائم Peruvian، هیچ کس کار نمی کند
[ترجمه گوگل]همراه با اعتصاب دائم Peruvian، هیچ کس کار نمی کند
9. The Peruvian beaked whale (Mesoplodon peruvians) was unknown to science until 1976 and not formally described until 1990.
[ترجمه ترگمان]نهنگ Peruvian (Mesoplodon peruvians)تا سال ۱۹۷۶ تا سال ۱۹۹۰ به طور رسمی شناخته نشده بود
[ترجمه گوگل]نهنگ فلفل پروری (Mesoplodon peruians) تا سال 1976 به علم شناخته نشده بود و تا سال 1990 به طور رسمی توصیف نشده بود
[ترجمه گوگل]نهنگ فلفل پروری (Mesoplodon peruians) تا سال 1976 به علم شناخته نشده بود و تا سال 1990 به طور رسمی توصیف نشده بود
10. The Peruvian international, formerly at Bayern Munich, completed his medical and agreed personal terms today.
[ترجمه ترگمان]انجمن بین المللی پرو، که قبلا در مونیخ بود، امروز شرایط پزشکی خود را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]بین المللی پرو، که قبلا در بایرن مونیخ بود، شرایط امروز پزشکی و شرایط شخصی خود را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]بین المللی پرو، که قبلا در بایرن مونیخ بود، شرایط امروز پزشکی و شرایط شخصی خود را به پایان رساند
11. Medicinal Plants - Opium Poppy, Peruvian Bark, Scammony, Nux Vomica.
[ترجمه ترگمان]گیاهان دارویی - تریاک، بارک، پرو، Scammony، nux vomica
[ترجمه گوگل]گیاهان دارویی - خشخاش تریاک، پوست پرو، Scammony، Nux Vomica
[ترجمه گوگل]گیاهان دارویی - خشخاش تریاک، پوست پرو، Scammony، Nux Vomica
12. The Peruvian painter uses his mouth and foot to hold paintbrush.
[ترجمه ترگمان]نقاش پرو از دهانش و پایش برای نگه داشتن قلم مو استفاده می کند
[ترجمه گوگل]نقاش نقاشی پرو برای استفاده از نقاشی خود از دهان و پا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]نقاش نقاشی پرو برای استفاده از نقاشی خود از دهان و پا استفاده می کند
13. Tuned Peruvian ticket prices and general finances for a better balance.
[ترجمه ترگمان]قیمت بلیط پرو و وضعیت مالی عمومی پرو برای یک تعادل بهتر
[ترجمه گوگل]قیمت بلیط بلیط پرینو و هزینه های عمومی برای تعادل بهتر
[ترجمه گوگل]قیمت بلیط بلیط پرینو و هزینه های عمومی برای تعادل بهتر
14. This flower is known as a Peruvian lily.
[ترجمه ترگمان]این گل به عنوان یک lily پرو شناخته می شود
[ترجمه گوگل]این گل به عنوان یک لیلی پرو شناخته شده است
[ترجمه گوگل]این گل به عنوان یک لیلی پرو شناخته شده است
15. Peruvian President Garcia attended the opening ceremony the meeting and made a speech.
[ترجمه ترگمان]گارسیا، رئیس جمهور پرو، در مراسم افتتاحیه این نشست شرکت کرد و سخنرانی کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور پرو، گارسیا، در مراسم افتتاحیه جلسه حضور یافت و سخنرانی کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور پرو، گارسیا، در مراسم افتتاحیه جلسه حضور یافت و سخنرانی کرد
پیشنهاد کاربران
اهل پرو
اهل کشور پرو
مردم پرو. اهل پرو
کلمات دیگر: