1. It was a bonehead mistake, but my family members stood by me.
[ترجمه ترگمان]، یه اشتباه احمقانه بود ولی اعضای خونوادم کنارم بودن
[ترجمه گوگل]این یک اشتباه Bonehead بود، اما اعضای خانواده من با من ایستادند
2. Blame is on Odom for bonehead plays.
[ترجمه ترگمان]سرزنش به خاطر بازی bonehead، به دنبال سرزنش است
[ترجمه گوگل]سرزنش Odom برای بازیگران Bonehead است
3. She's a real bonehead.
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم کله خر واقعیه
[ترجمه گوگل]او یک قاتل واقعی است
4. Bettman inherited a league that revolved around a rubber disk and, for the most part, was directed by boneheads.
[ترجمه ترگمان]Bettman یک فرسخ را به ارث برده بود که دور یک قرص rubber می چرخید و برای اکثر آن ها توسط boneheads هدایت می شد
[ترجمه گوگل]بتمن به ارث برده یک لیگ که در اطراف یک دیسک لاستیکی چرخید و بیشتر به وسیله سرنشینان کارگردانی شد
5. Getting such a low mark on your test makes you a real bonehead.
[ترجمه ترگمان]یه نشونه خیلی ضعیف از تست تو باعث میشه یه آدم کله خر واقعی باشی
[ترجمه گوگل]گرفتن چنین علامت کم در آزمون شما باعث می شود که شما یک بندهای واقعی باشید
6. Just because I disagree with you, you don't have to call me a bonehead.
[ترجمه ترگمان]فقط بخاطر اینکه من با تو مخالفم تو مجبور نیستی به من بگی کله خر
[ترجمه گوگل]فقط به این دلیل که من با شما مخالف نیستم، شما مجبور نیستید با من تماس بگیرید
7. Babbit's view is the voice, as novelist Rebecca West has said, " of a bonehead Walt Whitman ".
[ترجمه ترگمان]دیدگاه s، همان صدایی است که ربکا وست می گوید: \" از والت ویتمن چاپ شده است \"
[ترجمه گوگل]دیدگاه بابیت صدای است، همانطور که ربکا غرب، رمان نویس، گفته است: 'از والت ویتمن'