pool table

1. But the pool table proved to be a bigger bone of contention.

[ترجمه ترگمان]اما ثابت شد که جدول استخر یک استخوان بزرگ تر از بحث است
[ترجمه گوگل]اما میز بیلیون ثابت کرد که یک استخوان بزرگتر از تناقض است

2. Money was taken from the till, pool table and pay phone.

[ترجمه ترگمان]پول از جعبه و میز بیلیارد گرفته شد و تلفن را پس داد
[ترجمه گوگل]پول از میز بیلیارد، میز بیلیارد و تلفن پرداخت شد

3. There was a pool table in the cellar, a good big professional-size pool table.

[ترجمه ترگمان]یک میز بیلیارد در زیرزمین بود و یک میز بزرگ حرفه ای بود
[ترجمه گوگل]یک میز بیلیارد در انبار وجود دارد که یک میز بیلیارد با اندازه بزرگ حرفه ای است

4. The pool table was the only piece of furniture in those two rooms.

[ترجمه ترگمان]میز بیلیارد تنها یک مبل بود که در آن دو اتاق قرار داشت
[ترجمه گوگل]میز بیلیارد تنها بخشی از مبلمان در این دو اتاق بود

5. Jenny stops when she sees Tim by the pool table with Marina.

[ترجمه ترگمان]جنی وقتی تیم کنار استخر را با مارینا می بیند متوقف می شود
[ترجمه گوگل]جنی متوقف می شود وقتی که تیم را با میز بیلیارد با مارینا می بیند

6. Downstairs has restaurant and bar with a pool table area at the back that was being used by a couple of Belgian travelers.

[ترجمه ترگمان]طبقه پایین رستوران و بار با یک منطقه جدول استخر در پشت آن قرار دارد که توسط زوج مسافر بلژیکی مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]طبقه پایین دارای رستوران و نوار با یک میز استخر در پشت است که توسط یک زن و شوهر از مسافران بلژیکی استفاده می شود

7. While bar - hopping you might a pool table and feel like a quick game or two.

[ترجمه ترگمان]در حالی که در حال پریدن از روی پیشخوان، ممکن است یک میز بیلیارد داشته باشید و احساس کنید که یک بازی سریع و یا دو بازی سریع دارید
[ترجمه گوگل]در حالی که نوار - hopping شما ممکن است یک میز بیلیارد و احساس یک بازی سریع یا دو

8. The pool table is imported, it's expensive.

[ترجمه ترگمان]میز بیلیارد وارداتی است، گران قیمت است
[ترجمه گوگل]میز بیلیارد وارد شده است، گران است

9. Elsewhere is this rather handsome pool table.

[ترجمه ترگمان]در جای دیگر این میز بیلیارد زیبا قرار دارد
[ترجمه گوگل]در جای دیگری این میز بیلیارد است

10. You could tell that the pool table wasn't level by the way the balls rolled.

[ترجمه ترگمان]می تونستی به من بگی که میز بیلیارد با روشی که توپ قل خورده نبود
[ترجمه گوگل]شما می توانید بگوئید که میز کنار استخر با راه نورد شدن توپ تنظیم نشده است

11. So I stare down at the pool table and pretend to study my opponent's next move.

[ترجمه ترگمان]بنابراین به میز بیلیارد خیره می شوم و وانمود می کنم که حرکت بعدی حریف را بررسی می کنم
[ترجمه گوگل]بنابراین من به میز بیلیارد نگاه می کنم و تظاهر می کنم که حرکت بعدی حریف من را بررسی کند

12. A big blue flag of a Cowboys helmet with his signature hangs above his favorite pool table.

[ترجمه ترگمان]یک پرچم بزرگ آبی (Cowboys)با امضای او بالای میز مورد علاقه اش آویزان است
[ترجمه گوگل]یک پرچم آبی بزرگ یک کلاه ایمنی کابوی با امضای خود در بالا میز میزبان مورد علاقه خود

13. For those who prefer something a little more energetic, there's also a darts board and a pool table.

[ترجمه ترگمان]برای آن هایی که کمی انرژی بیشتری را ترجیح می دهند، یک تخته darts و یک میز استخر نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای کسانی که ترجیح می دهند کمی بیشتر پر انرژی، همچنین یک هیئت مدیره دارت و یک میز بیلیارد وجود دارد

14. I had met Evan in the basement near the pool table.

[ترجمه ترگمان]کنار میز بیلیارد، ایوان را ملاقات کرده بودم
[ترجمه گوگل]من اوان را در زیرزمین کنار میز بیلیون ملاقات کردم

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران