1. Joe gave Sue a snow job and she believed every word of it.
[ترجمه مصطفی نوروزی] جو به سو یک سنبل کاری ارایه داد و معتقد بود که چیزی از قلم نیفتاده است.
[ترجمه ترگمان]جو یک کار برفی به سوالن داد و هر کلمه را باور کرد
[ترجمه گوگل]جو به سو کار برف زد و او هر کلمه ای را باور کرد
2. Which brings us to the snow job piling up around the budget negotiations themselves.
[ترجمه ترگمان]که ما را به کار برفی که خود مذاکرات مربوط به بودجه را انباشته می کنند می رساند
[ترجمه گوگل]کدام ما را به کارهای برف می کشد که در اطراف مذاکرات بودجه خود را پر می کند
3. John gave her a snow job on what he was doing.
[ترجمه ترگمان]جان به او یک کار برفی داد که داشت چه می کرد
[ترجمه گوگل]جان کارش را برای کارهایش انجام داد
4. He gave us a snow job.
[ترجمه ترگمان] اون بهمون یه کار برفی داد
[ترجمه گوگل]او به ما یک کار برف داد
5. Don't give the potential employee a snow job in recruitment.
[ترجمه ترگمان]به کارمندان احتمالی یک کار برفی در استخدام ندهید
[ترجمه گوگل]کارمند بالقوه کار برف را در استخدام نکنید
6. The entire presentation was a snow job.
[ترجمه ترگمان]کل ارائه یک کار برفی بود
[ترجمه گوگل]کل ارائه یک کار برف بود
7. I fall for any snow job.
[ترجمه ترگمان]من دنبال هر کار برفی می افتم
[ترجمه گوگل]من برای هر کار برفی سقوط میکنم
8. Joe gave Sue a snow job and she believed very every word of it.
[ترجمه ترگمان]جو یک کار برفی به سوالن داد و هر کلمه را باور کرد
[ترجمه گوگل]جو به سو کارهای برف داد و او به هر کلمه ای از آن اعتقاد داشت
9. The entire talk show was a complete snow job.
[ترجمه ترگمان]کل برنامه صحبت یک کار کامل برفی بود
[ترجمه گوگل]کل نمایش گفتگو یک کار کامل برف بود
10. They're claiming that he's not guilty but that's just a snow job.
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا می کنند که او گناهکار نیست، اما این فقط یک کار برف است
[ترجمه گوگل]آنها ادعا می کنند که او گناهکار نیست، بلکه فقط یک کار برف است
11. In a city that prides itself on street smarts, some New Yorkers today are praying for a snow job.
[ترجمه ترگمان]در شهری که خود را به هوش خیابانی افتخار می کند، برخی از اهالی نیویورک امروز برای یک کار برفی دعا می خوانند
[ترجمه گوگل]امروزه برخی از نیویورک ها در یک شهر که بر روی خیابان ها غرق می شوند، دعا برای کار برف می کنند
12. But I keep having this uneasy feeling that he's only giving us a snow job.
[ترجمه ترگمان]اما من این احساس ناراحت کننده را دارم که او فقط به ما یک کار برفی می دهد
[ترجمه گوگل]اما من این احساس ناخوشایند را حفظ می کنم که او فقط به ما یک کار برف داده است