کلمه جو
صفحه اصلی

disgustingly


بطورتنفرانگیز

انگلیسی به فارسی

نفرت انگیز


انگلیسی به انگلیسی

• sickeningly, revoltingly, repugnantly

جملات نمونه

1. You look disgustingly healthy! How do you manage it?
[ترجمه ترگمان]به طرز زشتی سالم به نظر می ای! چطور از پسش بر میای؟
[ترجمه گوگل]شما به ظاهر سالم نگاه می کنید! ؟ چگونه آن را هدایت می کنی

2. He looked disgustingly healthy when he got back from the Bahamas.
[ترجمه ترگمان]وقتی از جزایر باها تون برگشت به طور زشتی سالم به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از باهاما عقب نشینی کرد، او ظاهرا سالم بود

3. Paulette thought the Prince disgustingly ugly: he was obnoxiously thin, with a bulbous round head on a ridiculously long neck.
[ترجمه ترگمان]Paulette به طرز زشتی زشت شده بود و سرش را بلند می کرد و سرش را با گردن گره دارش به صورت مسخره ای بلند کرده بود
[ترجمه گوگل]Paulette فکر می کرد شاهزاده بی رحمانه زشت: او ناراحت نازک بود، با سر دور bulbous در یک گردن مضحک طولانی است

4. Connect down he almost is very disgustingly will I, have my wife's son my house still took turns to consumedly maximize some variety of. (He is probably still not remove I relationship with high snow.
[ترجمه ترگمان]قطع رابطه با او تقریبا به طرز منزجر کننده ای خواهد بود، من فرزند زنم را دارم که هنوز به to برای به حداکثر رساندن برخی از انواع آن برمی گردد (او احتمالا هنوز هم رابطه من با برف بالا را حذف نمی کند
[ترجمه گوگل]پیوستن او تقریبا بسیار منزجر کننده خواهد بود من، پسرم همسرم خانه من هنوز هم به نوبه خود به مصرف به حداکثر رساندن برخی از انواع (او احتمالا هنوز ارتباط من با برف زیاد را بر نمی دارد

5. Feel whole body a disgustingly dirty cowboy handsome and foolish at the age of 20 .
[ترجمه ترگمان]کل بدن یه کابوی کثیف و کثیف در سن ۲۰ سالگی احساس می کنی
[ترجمه گوگل]احساس می کنید که بدن سالم و زیبای کابوی کثیف و کثیف در سن 20 سالگی است

6. The drain's blocked and smells disgustingly of rotten fish.
[ترجمه ترگمان]فاضلاب مسدود شده و بوی ماهی گندیده می دهد
[ترجمه گوگل]تخلیه مسدود شده و بطور انحرافی از ماهی های فاسد بوی می دهد

7. Once the lens turn and a devil with disgustingly dirty whole body appear on the hill path.
[ترجمه ترگمان]یک بار عدسی و شیطانی با تمام بدن کثیف خود بر سر راه تپه ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که لنز روشن می شود و شیطان با بدن کثیف کثیف تمام بدن در مسیر تپه ظاهر می شود

8. The beggar was disgustingly filthy.
[ترجمه ترگمان]این گدای واقعا کثیف بود
[ترجمه گوگل]گدای بی رحمانه کثیف بود

9. All his classmates were either married with brats or disgustingly overweight.
[ترجمه ترگمان]همه classmates با بچه های لوس و disgustingly ازدواج کرده بودند
[ترجمه گوگل]تمام همکلاسی های او با هم ازدواج کرده بودند یا به طور انحصاری اضافه وزن داشتند

10. Is evil to withstand evil disinclined to partial loosened the small fox of that huge pant, the beginning washed body because small fox, and that disgustingly dirty clown.
[ترجمه ترگمان]روباه کوچک آن نفس نفس را باز کرد و آن نفس نفس زنان را که به خاطر روباه کوچک بود، به خاطر این که یک روباه کوچک بود، شل کرد
[ترجمه گوگل]آیا بد است که مقاومت در برابر شر ناخوشایند به طور جزئی از روباه کوچکی از این تنگ عظیم خراشیده، آغاز بدن شسته شده به دلیل روباه کوچک، و این دلقک منزجر کننده کثیف است

11. They did two outstanding practice items last semester, ( disgustingly )not only exceed themselves, but also exceed many grand old men.
[ترجمه ترگمان]آن ها دو مورد عملی برجسته در سال گذشته انجام دادند (به طور منزجر کننده)نه تنها از خودشان تجاوز کردند بلکه از بسیاری از مردان بزرگ قدیمی نیز پیشی گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها دو درس فوق العاده را در نیمه آخر انجام دادند (انزجارانه) نه تنها خودشان را فراتر از خودشان بلکه از بسیاری از مردان بزرگ قدیم نیز تجاوز می کردند

12. The Liu Mou that installs an embryo in the home feels he is fumed dizziness, disgustingly, but she did not care about this matter too much.
[ترجمه ترگمان]لیو Mou که در خانه یک جنین را نصب می کند احساس می کند که سرگیجه دارد و از آن منزجر است، اما اهمیتی به این مساله نمی دهد
[ترجمه گوگل]Liu Mou که جنین را در خانه نصب می کند احساس می کند که از نظر ظاهری سرگیجه را احساس می کند، اما او در مورد این موضوع بیش از اندازه اهمیتی ندارد

13. Juan Pablo Montoya has to cut the grass after Schumacher's ugly drive. More disgustingly, in the media conference after the race, Schumacher said he did not see Montoya.
[ترجمه ترگمان]خوان پابلو Montoya باید بعد از رانندگی زشت Schumacher چمن ها را کوتاه کند پس از این مسابقه، شوماخر گفت که او Montoya را ندید
[ترجمه گوگل]خوان پابلو مونتویا باید چمن را پس از زخمی شدن شوماخر بریزد شوماخر در کنفرانس مطبوعاتی بعد از مسابقه، به طور انحرافی، گفت که او مونتویا را نمی بیند

پیشنهاد کاربران

بطور نفرت انگیز ـ بطرز مشمئز کننده


کلمات دیگر: