کلمه جو
صفحه اصلی

evening gown

انگلیسی به انگلیسی

• woman's formal dress, dress for evening social occasions

جملات نمونه

1. She looked incredibly sexy in a black evening gown.
[ترجمه ترگمان]او با لباس شب سیاهی به طرز باورنکردنی سکسی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او در یک لباس شب سیاه و سفید باور نکردنی را دوست داشت

2. She bought an evening gown for the party.
[ترجمه ترگمان]لباس شب را برای مهمانی خرید
[ترجمه گوگل]او لباس شب را برای این حزب خرید

3. The folds of her evening gown hang gracefully.
[ترجمه ترگمان]چین های لباس شبش به طرز زیبایی آویزان بود
[ترجمه گوگل]شلوار لباس شب خود را با شکوه بچرخانید

4. She zipped herself into a black evening gown.
[ترجمه ترگمان]او خود را در لباس شب سیاه و سیاهی بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او خود را به لباس شب سیاه پوشانده است

5. She was fashionably attired in a black evening gown.
[ترجمه ترگمان]لباس شب بر تن داشت و لباس شب بر تن داشت
[ترجمه گوگل]او به طور مداوم در یک لباس شب سیاه لباس پوشید

6. Her evening gown had a plunging neckline.
[ترجمه ترگمان]لباس شب یقه باز داشت و یقه باز داشت
[ترجمه گوگل]لباس عروسی او یک گردنبند غرق شده بود

7. Victoria wore a full-length evening gown to the ball.
[ترجمه ترگمان] ویکتوریا \"لباس شب درازی رو پوشیده بود به مجلس رقص\"
[ترجمه گوگل]ویکتوریا لباس شب کامل را به توپ گذاشت

8. The evening gown hung strangely on her one-legged pirate's body.
[ترجمه ترگمان]لباس شب به طرز عجیبی روی بدن یک - نشسته بود
[ترجمه گوگل]لباس عروسی به طرز عجیب و غریبی بر روی بدن یک دزد دریایی خود قرار دارد

9. She was wearing a tangerine evening gown and matching gloves that didn't.
[ترجمه ترگمان]او یک پیراهن مخمل کبریتی پوشیده بود و دستکش های خود را به تن داشت که این طور نبود
[ترجمه گوگل]او لباس شب پیراهن نارنجی پوشانده بود و دستکشهای مشابه را هم نداشت

10. In 1935 a Valentina evening gown in pale gray silk bared the shoulders and dropped to mid-back, exposing the spine.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۵ یک روپوش آبی رنگی با ابریشم خاکستری روشن شانه هایش را برهنه کرد و روی زمین افتاد و ستون فقراتش را نمایان کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1935 یک لباس شب والنتینا در ابریشمی رنگ خاکستری، شانه ها را به هم ریخت و به اواسط عقب افتاد و ستون فقرات را در بر گرفت

11. But a long black evening gown will.
[ترجمه ترگمان]اما لباس شب دراز و سیاهی بر تن خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اما لباس شب بلند سیاه و سفید خواهد شد

12. Her white satin evening gown was adorned with gold scrolls and squiggles of the sort that usually decorate formal window treatments.
[ترجمه ترگمان]لباس شب ساتن سفید او با طومارهای طلا تزیین شده بود و squiggles از آن نوع بود که معمولا درمان های پنجره رسمی را تزئین می کردند
[ترجمه گوگل]لباس شب لباس سفید ساتن خود را با کتیبه های طلا و کتک زدن از نوعی که معمولا تزئینات درمان رسمی پنجره تزئین شده بود adorned

13. The black evening gown shows off her fair complexion.
[ترجمه ترگمان]لباس شب سیاه رنگ چهره زیبایش را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]لباس شب سیاه و سفید نشان می دهد چهره منصفانه خود را

14. She wore a black silk evening gown.
[ترجمه ترگمان]لباس شب ابریشمی مشکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک لباس شب ابریشم سیاه پوشیده بود

پیشنهاد کاربران

لباس شب


کلمات دیگر: