کلمه جو
صفحه اصلی

holistic medicine

انگلیسی به فارسی

درمان همه جانبه


انگلیسی به انگلیسی

• approach to medicine which emphasizes treating the person as a whole and and stressing the patient's role in health care through positive attitude proper diet and exercise

جملات نمونه

1. The second axiom of holistic medicine is that each person is unique and each program must be individualized.
[ترجمه ترگمان]اصل کلی طب جامع این است که هر فرد منحصر به فرد است و هر برنامه باید فردی باشد
[ترجمه گوگل]اصل دوم پزشکی جامع این است که هر فرد منحصر به فرد است و هر برنامه باید فردی باشد

2. Paracelsus's influence on homoeopathy and holistic medicine is genuine, but the paracelsian legacy is much wider.
[ترجمه ترگمان]نفوذ پاراسلسوس در پزشکی homoeopathy و holistic صمیمانه است، اما میراث paracelsian بسیار وسیع تر است
[ترجمه گوگل]نفوذ Paracelsus در هومیوپاتی و پزشکی جامع واقعی است، اما میراث Paracelsian بسیار گسترده تر است

3. It is usually called holistic medicine or holistic health.
[ترجمه ترگمان]آن معمولا \" طب جامع و یا سلامت کل گرا نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این معمولا به نام پزشکی جامع یا بهداشت جامع است

4. She sent him books on holistic medicine and nutrition.
[ترجمه ترگمان]او برای او کتاب درباره طب جامع و تغذیه فرستاد
[ترجمه گوگل]او کتاب های خود را در مورد پزشکی و تغذیه جامع ارسال کرد

5. She has no faith in holistic medicine.
[ترجمه ترگمان]او هیچ اعتقادی به طب جامع ندارد
[ترجمه گوگل]او اعتقاد به پزشکی جامع ندارد

6. Holistic medicine treats the mind as well as the body.
[ترجمه ترگمان]داروها با ذهن مثل بدن رفتار می کنن
[ترجمه گوگل]طب سوزنی به ذهن و بدن نیز توجه دارد

7. Before children: I was thankful for holistic medicine and natural hwebs.
[ترجمه ترگمان]قبل از کودکان: من به خاطر طب جامع و hwebs طبیعی سپاسگزار بودم
[ترجمه گوگل]قبل از بچه ها: من برای داروهای جامع و طبیعتا سپاسگزارم

8. Holistic medicine[Sentence dictionary], organic farming or performance art are the sorts of fields these iconoclasts enjoy.
[ترجمه ترگمان]طب جامع [ جمله dictionary ]، کشاورزی ارگانیک یا هنر نمایشی، انواع زمینه ها هستند که این iconoclasts از آن لذت می برند
[ترجمه گوگل]پزشکی جامع [Dictionary dictionary]، کشاورزی ارگانیک و یا هنرهای نمایشی انواع حوزه هایی است که این شخصیت ها از آن لذت می برند

9. So, as I said to you, natural medicine is also known as holistic medicine.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، همانطور که به شما گفتم، طب طبیعی نیز به عنوان داروی holistic شناخته می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، همانطور که گفتم، طب طبیعی نیز به عنوان پزشکی جامع شناخته می شود

10. In the centre, we record part of my daily routine for self-help holistic medicine which includes pectoral muscle exercises.
[ترجمه ترگمان]در این مرکز، ما بخشی از برنامه روزانه خود را برای درمان self که شامل تمرین های ماهیچه ای pectoral است را ثبت می کنیم
[ترجمه گوگل]در مرکز، ما بخشی از روال روزمره خود را برای کمک به پزشکی جامع که شامل تمرینات عضلانی پستان است، ضبط می کنیم

11. The concepts of self-defense and self-repair are central contributions of holistic medicine.
[ترجمه ترگمان]مفاهیم دفاع شخصی و self، کمک های مرکزی پزشکی کل نگر هستند
[ترجمه گوگل]مفاهیم دفاع از خود و تعمیرات خود را متعهد مرکزی از پزشکی جامع است

پیشنهاد کاربران

طب کل نگر


کلمات دیگر: