تهذیب کننده، کمال اور
edifying
تهذیب کننده، کمال اور
انگلیسی به فارسی
ترویج، تقدیس کردن، تهذیب کردن، اخلاق اموختن، تقویت کردن
جملات نمونه
1. Travel is an edifying experience, especially for young people.
[ترجمه ترگمان]سفر یک تجربه آموزنده و به خصوص برای جوانان است
[ترجمه گوگل]مسافرت یک تجربه نوآورانه است، مخصوصا برای جوانان
[ترجمه گوگل]مسافرت یک تجربه نوآورانه است، مخصوصا برای جوانان
2. No-one would claim that the film is morally edifying.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس ادعا نمی کند که این فیلم از نظر اخلاقی edifying است
[ترجمه گوگل]هیچکس نمی تواند ادعا کند که فیلم اخلاقی است
[ترجمه گوگل]هیچکس نمی تواند ادعا کند که فیلم اخلاقی است
3. Young students are advised to read edifying books to improve their mind.
[ترجمه ترگمان]به دانش آموزان جوان توصیه می شود که کتاب های آموزنده خواندن ذهن خود را مطالعه کنند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان جوان توصیه می شود کتاب های نوشتاری را برای بهبود ذهن خود بخوانند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان جوان توصیه می شود کتاب های نوشتاری را برای بهبود ذهن خود بخوانند
4. Not an edifying way of vote hunting.
[ترجمه ترگمان] یه راه جالب برای شکار نیست
[ترجمه گوگل]یک روش آموزشی صحیح شکار رأی نیست
[ترجمه گوگل]یک روش آموزشی صحیح شکار رأی نیست
5. Neither case was an edifying example of law enforcement.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این دو، یک نمونه آموزنده از نیروی انتظامی نبودند
[ترجمه گوگل]هیچ موردی نمونه ای قانونی از اجرای قانون نبود
[ترجمه گوگل]هیچ موردی نمونه ای قانونی از اجرای قانون نبود
6. It has been far from an edifying election.
[ترجمه ترگمان]دور از انتخابات edifying است
[ترجمه گوگل]این دور از انتخابات صحیح است
[ترجمه گوگل]این دور از انتخابات صحیح است
7. Let me present a medley of these edifying yarns.
[ترجمه ترگمان]بگذارید مجموعه ای از این yarns فریبنده را تقدیم کنم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید من یک میله ای از این نخ های نوازنده را ارائه دهم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید من یک میله ای از این نخ های نوازنده را ارائه دهم
8. During the midday meal the older children read edifying passages chosen by Nicholas from religious or secular history.
[ترجمه ترگمان]کودکان در هنگام صرف غذا، passages را که نیکلای از تاریخ مذهبی یا سکولار انتخاب کرده بود، مطالعه می کردند
[ترجمه گوگل]در طول وعده غذای روزانه، بچه های بزرگتر بخشی از اصطلاحات نیکلاس را از تاریخ مذهبی یا سکولار خواندند
[ترجمه گوگل]در طول وعده غذای روزانه، بچه های بزرگتر بخشی از اصطلاحات نیکلاس را از تاریخ مذهبی یا سکولار خواندند
9. The arts, in short, were pleasant and edifying if not quite essential.
[ترجمه ترگمان]خلاصه، هنر، in و آموزنده بود اگر چندان مهم نبود
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، هنرها اگر ملزوم نبودند، لذت بخش بودند
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، هنرها اگر ملزوم نبودند، لذت بخش بودند
10. It was edifying to see how much excitement Ibrahim and the band could generate without shouting.
[ترجمه ترگمان]بسیار آموزنده بود که ببیند ابراهیم و گروه چه هیجانی می توانند تولید کنند بدون اینکه فریاد بزنند
[ترجمه گوگل]این امر باعث شد تا هیجان ابراهیم و گروه بتوانند فریاد بزنند
[ترجمه گوگل]این امر باعث شد تا هیجان ابراهیم و گروه بتوانند فریاد بزنند
11. This edifying spectacle was the final event of the Governor's ball.
[ترجمه ترگمان]این منظره edifying آخرین رویداد مجلس رقص فرماندار بود
[ترجمه گوگل]این نمایش جادویی نهایی رویداد نهایی توپ فرماندار بود
[ترجمه گوگل]این نمایش جادویی نهایی رویداد نهایی توپ فرماندار بود
12. Let all things be done unto edifying.
[ترجمه ترگمان]بگذارید همه کارها به نحو دل خواه انجام شود
[ترجمه گوگل]اجازه دهید همه چیز به هدایت برسد
[ترجمه گوگل]اجازه دهید همه چیز به هدایت برسد
13. The paintings in the church served an edifying purpose even for those who could not read.
[ترجمه ترگمان]نقاشی ها در کلیسا، حتی برای کسانی که نمی توانستند بخوانند، به نحو احسن انجام می شد
[ترجمه گوگل]نقاشی های کلیسا برای کسانی که نمیتوانند بخوانند، اهداف صحیح را به وجود آوردند
[ترجمه گوگل]نقاشی های کلیسا برای کسانی که نمیتوانند بخوانند، اهداف صحیح را به وجود آوردند
14. He read edifying books to improve his mind.
[ترجمه پاریس] او کتب آموزشی را برای تقویت ذهنش میخواند.
[ترجمه ترگمان]کتاب های edifying را می خواند تا ذهنش را بهتر کند[ترجمه گوگل]او کتابهای نوشتاری را برای بهبود ذهنش خواند
کلمات دیگر: