حساسیت
oversensitive
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• overly sensitive; excessively touchy
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of sensitive.
• مشابه: ticklish
• مشابه: ticklish
جملات نمونه
1. Don't you think you're being a bit oversensitive?
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنی کمی زیادی حساس شدی؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر نمی کنید که کمی حساسیت دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر نمی کنید که کمی حساسیت دارید؟
2. Some are oversensitive, which leads to annoyance and casts doubt on readings which might not be inaccurate.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها فوق العاده حساس هستند، که منجر به آزردگی و تردید در مورد خوانش ها می شود که ممکن است نادرست نباشند
[ترجمه گوگل]بعضی ها حساس هستند، که منجر به ناراحتی می شود و باعث تردید در خواندن می شود که ممکن است نادرست باشد
[ترجمه گوگل]بعضی ها حساس هستند، که منجر به ناراحتی می شود و باعث تردید در خواندن می شود که ممکن است نادرست باشد
3. At really low speeds, the speed-sensitive steering is oversensitive and handling becomes an unfeeling waffle.
[ترجمه ترگمان]در سرعت های پایین، فرمان حساس به سرعت فوق العاده حساس است و رسیدگی به آن یک unfeeling است
[ترجمه گوگل]در سرعت های بسیار کم، فرمان حساس به سرعت بسیار حساس است و دست زدن به وفل ناخوشایند می شود
[ترجمه گوگل]در سرعت های بسیار کم، فرمان حساس به سرعت بسیار حساس است و دست زدن به وفل ناخوشایند می شود
4. Such oversensitive children may have attention problems.
[ترجمه ترگمان]این کودکان فوق العاده حساس ممکن است مشکلاتی را به خود جلب کنند
[ترجمه گوگل]چنین کودکان بسیار حساس ممکن است مشکلات توجه داشته باشند
[ترجمه گوگل]چنین کودکان بسیار حساس ممکن است مشکلات توجه داشته باشند
5. He was reacting in an oversensitive manner to helpful remarks from the foreman.
[ترجمه ترگمان]او با رفتاری فوق العاده حساس به حرف های او نسبت به سرکارگر واکنش نشان می داد
[ترجمه گوگل]او به شیوه ای حساس به سخنان معاون رئیس پیشین واکنش نشان داد
[ترجمه گوگل]او به شیوه ای حساس به سخنان معاون رئیس پیشین واکنش نشان داد
6. Cons: Touch scroll pad is a bit oversensitive without the latest Meizu firmware.
[ترجمه ترگمان]معایب: دفترچه راهنمای لمسی کمی فوق العاده حساس است بدون آخرین نسخه سفت افزار
[ترجمه گوگل]ناسازگاری لمسی پد اسکریپت کمی حساس تر از آخرین سیستم عامل Meizu است
[ترجمه گوگل]ناسازگاری لمسی پد اسکریپت کمی حساس تر از آخرین سیستم عامل Meizu است
7. Vincent is oversensitive, his feelings about colour is more than anyone.
[ترجمه ترگمان](وینسنت)فوق العاده حساس است، احساسات او در مورد رنگ بیشتر از هر کس دیگری است
[ترجمه گوگل]وینسنت حساس است، احساسات او نسبت به رنگ بیش از هر کسی است
[ترجمه گوگل]وینسنت حساس است، احساسات او نسبت به رنگ بیش از هر کسی است
8. He is oversensitive – it's difficult to establish a rapport with him.
[ترجمه ترگمان]او فوق العاده حساس است - برقراری ارتباط با او دشوار است
[ترجمه گوگل]او بیش از اندازه حساس است - برقراری ارتباط با او دشوار است
[ترجمه گوگل]او بیش از اندازه حساس است - برقراری ارتباط با او دشوار است
9. He is an oversensitive person who take things too hard.
[ترجمه ترگمان]او یک فرد فوق العاده حساس است که چیزها را خیلی سخت می گیرد
[ترجمه گوگل]او یک فرد حساس است که چیزها را خیلی سخت میگیرد
[ترجمه گوگل]او یک فرد حساس است که چیزها را خیلی سخت میگیرد
10. You needn't be oversensitive. It has nothing to do with me.
[ترجمه ترگمان]تو نباید خیلی حساس باشی هیچ ربطی به من نداره
[ترجمه گوگل]شما نباید بیش از حد حساس باشید به من هیچ ربطی ندارد
[ترجمه گوگل]شما نباید بیش از حد حساس باشید به من هیچ ربطی ندارد
11. I know that like me you can be oversensitive!
[ترجمه ترگمان]من می دانم که تو می توانی فوق العاده حساس باشی!
[ترجمه گوگل]من می دانم که مثل من می توانست بسیار حساس باشد!
[ترجمه گوگل]من می دانم که مثل من می توانست بسیار حساس باشد!
12. Maybe he was just being oversensitive, and he'd better forget about it.
[ترجمه ترگمان]شاید او فقط حساس بود و بهتر بود آن را فراموش کند
[ترجمه گوگل]شاید او فقط حساسیت داشته باشد و او بهتر از آن را فراموش کند
[ترجمه گوگل]شاید او فقط حساسیت داشته باشد و او بهتر از آن را فراموش کند
13. Students will be easy to change into vulgar, oversensitive, if prematurely into the community.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در صورتی که پیش از موعد به جامعه تبدیل شوند، به سادگی به افراد عامی و حساس تبدیل خواهند شد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اگر به زودی به اجتماع تبدیل شوند، آسان می توانند به زودگذر، حساسیت تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان اگر به زودی به اجتماع تبدیل شوند، آسان می توانند به زودگذر، حساسیت تبدیل شوند
14. Why so oversensitive manage can have bit of abnormal person?
[ترجمه ترگمان]چرا این گونه مدیریت فوق العاده حساس می تواند یک فرد غیر عادی را داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]چرا مدیریت بیش از حد حساس می تواند کمی از افراد غیر طبیعی داشته باشد؟
[ترجمه گوگل]چرا مدیریت بیش از حد حساس می تواند کمی از افراد غیر طبیعی داشته باشد؟
15. Am I being oversensitive?
[ترجمه ترگمان]من دارم حساس میشم؟
[ترجمه گوگل]آیا من بیش از حد حساس هستم؟
[ترجمه گوگل]آیا من بیش از حد حساس هستم؟
پیشنهاد کاربران
بی جهت حساس بودن
زودرنج
کلمات دیگر: