کلمه جو
صفحه اصلی

rink


معنی : میدان یخ بازی، یخ بازی کردن
معانی دیگر : پیست پاتیناژ، محوطه ی هاکی، میدان ی  بازی، سرخوری روی ی، سلحشور، درمیدان ی بازی ی  بازی کردن

انگلیسی به فارسی

میدان یخ بازی، سرخوری روی یخ، سلحشور، (درمیدان یخبازی) یخ بازی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a smooth surface of ice used for ice skating or ice hockey.

- He slipped on the ice as soon as he got out onto the rink.
[ترجمه ترگمان] به محض اینکه از زمین بیرون آمد روی یخ لیز خورد
[ترجمه گوگل] او به زودی بر روی یخ بریده می شود

(2) تعریف: a smooth wood surface used for roller skating.

- Let's just skate around the rink a few more times.
[ترجمه ترگمان] بذار چند بار دیگه روی زمین اسکیت کنیم
[ترجمه گوگل] بگذارید چند بار دیگر اسکی روی اطراف بکشیم

(3) تعریف: a building in which either of such surfaces is enclosed.

- We can get hot chocolate at the rink after we skate.
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه اسکیت می کنیم میتونیم شکلات داغ بگیریم
[ترجمه گوگل] بعد از اسکیت، می توانیم شکلات داغ را در جایگاه دریافت کنیم

• ice surface for ice skating and other sports; wooden surface for rollerskating; skating arena; designated area on which a game is played
a rink is a large area, usually indoors, where people go to skate.

مترادف و متضاد

میدان یخ بازی (اسم)
rink

یخ بازی کردن (فعل)
rink

جملات نمونه

1. He skated a figure of 8 in the rink.
[ترجمه ترگمان]او یک هیکل ۸ در زمین اسکیت کرد
[ترجمه گوگل]او در رقابت 8 رقمی را به نمایش گذاشت

2. An ice rink needs to be completely flat.
[ترجمه ترگمان]یک رینک یخ برای کاملا تخت نیاز دارد
[ترجمه گوگل]یخچال باید کاملا صاف باشد

3. The other skaters were ordered off the rink.
[ترجمه ترگمان]یکی از اسکیت بازان دیگر از روی زمین سفارش داده شد
[ترجمه گوگل]دیگر اسکیت باز ها از راننده دستور دادند

4. He skated a figure of eight in the rink.
[ترجمه ترگمان]یکی از هشت تا روی زمین سرسره کرد
[ترجمه گوگل]او یک رقم هشتم در میدان دید

5. Skating on the skating rink is good fun.
[ترجمه ترگمان]skating روی زمین اسکیت بازی خوبی بود
[ترجمه گوگل]اسکیت روی اسکیت باز سرگرم کننده است

6. West Lake, an outdoor ice-skating rink, attracts skaters during the day and night.
[ترجمه ترگمان]اسکیت روی یخ در کنار دریاچه غربی اسکیت بازان را در طول روز و شب به خود جذب می کند
[ترجمه گوگل]غرب دریاچه، یک اسکیت باز در فضای باز، اسکیت بازان را در طول روز و شب جذب می کند

7. The road was like a skating rink .
[ترجمه ترگمان]جاده مثل زمین اسکیت بود
[ترجمه گوگل]جاده مانند یک اسکیت باز بود

8. He skated the length of the rink without stopping.
[ترجمه ترگمان]او بدون توقف روی زمین اسکیت کرد
[ترجمه گوگل]او بدون توقف به طول حیاط قدم می زد

9. A fight exploded at the roller-skating rink last Friday.
[ترجمه ترگمان]یک درگیری در روز جمعه گذشته در سالن هاکی روی یخ آغاز شد
[ترجمه گوگل]یکشنبه در جمعه گذشته در رولر اسکیت باز منفجر شد

10. Rudakov made an ice rink of the floor of his punishment cell.
[ترجمه ترگمان]Rudakov روی کف سلول of یخ زده بود
[ترجمه گوگل]روداکوف یک اتاق یخی از طبقه سلول مجازات خود را ساخته است

11. All three have seen serious action on the rink.
[ترجمه ترگمان]هر سه روی زمین بازی جدی دیده شده اند
[ترجمه گوگل]همه سه اقدام جدی در میدان دیدند

12. David Bouldry, who was at the rink because of a complaint of overcrowding.
[ترجمه ترگمان]دیوید Bouldry، که به دلیل شکایت از ازدحام در آیس رینک بود
[ترجمه گوگل]دیوید بولوری، که به دلیل شکایت بیش از حد، در رقابت بود

13. The rink was on two levels and had an Alpine atmosphere to it with pine trees and the snowflake effects.
[ترجمه ترگمان]آیس رینک در دو سطح بود و فضای آلپاین برای آن با درختان کاج و اثرات دانه برف داشت
[ترجمه گوگل]این دوچرخه در دو سطح قرار گرفت و فضای آلپ را با درختان کاج و اثرات برف ریزه داشت

14. On this cold night, the skating rink was a carnival.
[ترجمه ترگمان]در این شب سرد، زمین اسکیت بازی یک کارناوال بود
[ترجمه گوگل]در این شب سرد، اسکیت باز یک کارناوال بود

پیشنهاد کاربران

یخ بازی کردن


زمین هاکی

بازی یخی

زمین بازی یخی برای هاکی

rink ( ورزش )
واژه مصوب: یخ سُرگاه
تعریف: میدان پوشیده از یخ در ورزش های یخ سُری و هاکی روی یخ و یخ سنگ


کلمات دیگر: