شهر بوم
boom town
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• a boom town is a town which has become very rich and full of people, usually because industry or business has developed there.
town enjoying an increase in prosperity and population
town enjoying an increase in prosperity and population
جملات نمونه
1. Brisbane has become the boom town for Australian film and television.
[ترجمه ترگمان]Brisbane به شهر پر رونق برای فیلم و تلویزیون استرالیا تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]بریزبن برای فیلم و تلویزیون استرالیا تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]بریزبن برای فیلم و تلویزیون استرالیا تبدیل شده است
2. London was a boom town and the stock market was soaring.
[ترجمه ترگمان]لندن یک شهر مرتفع بود و بازار سهام در حال پرواز بود
[ترجمه گوگل]لندن یک شهر رونق بود و بازار سهام افزایش یافت
[ترجمه گوگل]لندن یک شهر رونق بود و بازار سهام افزایش یافت
3. And really it was a boom town.
[ترجمه ترگمان] و واقعا هم یه شهر بوم بود
[ترجمه گوگل]و واقعا یک شهر رونق بود
[ترجمه گوگل]و واقعا یک شهر رونق بود
4. For Sharm el Sheikh is a boom town.
[ترجمه ترگمان]زیرا شرم الشیخ شهر رونق است
[ترجمه گوگل]برای شرم الشیخ شهر رونق است
[ترجمه گوگل]برای شرم الشیخ شهر رونق است
5. Shantou is a boom town, it's a haven for the manufacturing industry.
[ترجمه ترگمان]شهر Shantou یک شهر رونق است، این یک پناه گاه برای صنعت ساخت است
[ترجمه گوگل]شانتو یک شهر رونق است، این یک پناهگاه برای صنعت تولید است
[ترجمه گوگل]شانتو یک شهر رونق است، این یک پناهگاه برای صنعت تولید است
6. The mayor of Shenzhen bemoaned thethe southern boom town was plagued with traffic jams and pollution.
[ترجمه ترگمان]شهردار of ماتم گرفت که شهر رونق جنوب با ترافیک و آلودگی به ستوه آمده بود
[ترجمه گوگل]شهردار شهر شنزن شهر کوچک رونق جنوبی را در معرض ترافیک و آلودگی قرار داد
[ترجمه گوگل]شهردار شهر شنزن شهر کوچک رونق جنوبی را در معرض ترافیک و آلودگی قرار داد
7. Whenever I linger through the boom town Shanghai, I carry my snap shot camera with me.
[ترجمه ترگمان]هر وقت در شهر بوم شانگهای توقف می کنم، با خودم دوربین snap را با خودم حمل می کنم
[ترجمه گوگل]هر زمان که من از طریق شهر شوم شانگهای باقی می مونم، دوربین کاملی از دوربین را با خود حمل می کنم
[ترجمه گوگل]هر زمان که من از طریق شهر شوم شانگهای باقی می مونم، دوربین کاملی از دوربین را با خود حمل می کنم
8. As a kid it had always struck me that it was like some western boom town.
[ترجمه ترگمان]به عنوان بچه ای که همیشه به ذهنم خطور کرده بود که این شهر شبیه یک شهرک boom غربی است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک بچه آن همیشه به من اشاره کرد که آن را مانند یک شهر رونق غربی بود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک بچه آن همیشه به من اشاره کرد که آن را مانند یک شهر رونق غربی بود
9. This port, founded as late as 1 130, very quickly came to enjoy all the characteristics of a boom town.
[ترجمه ترگمان]این بندر که تا ۱ ۱۳۰ تاسیس شد، خیلی زود از همه ویژگی های یک شهر رونق برخوردار شد
[ترجمه گوگل]این بندر، که تا اواخر سال 130 تاسیس شد، بسیار سریع به لذت بردن از تمام ویژگی های یک شهر رونق رسید
[ترجمه گوگل]این بندر، که تا اواخر سال 130 تاسیس شد، بسیار سریع به لذت بردن از تمام ویژگی های یک شهر رونق رسید
10. The oil price hike in 1973 turned Nabru into a boom town.
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ تبدیل به یک شهر رونق شد
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت نفت در سال 1973 نابرو را به یک شهر رونق تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]افزایش قیمت نفت در سال 1973 نابرو را به یک شهر رونق تبدیل کرد
11. Hopefully, some of the more level-headed members of the council can prevail and make the Boom Town fiasco a bust.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که برخی از اعضای عالیرتبه این شورا بتواند با شکست و شکست شهر بوم را شکست دهد
[ترجمه گوگل]امیدوارم بعضی از اعضای سطح بالای شورا بتوانند برنده شوند و فساد شهر بووم شهر را مجبور کنند
[ترجمه گوگل]امیدوارم بعضی از اعضای سطح بالای شورا بتوانند برنده شوند و فساد شهر بووم شهر را مجبور کنند
12. In spite of war, fire and Reconstruction, Atlanta had again become a boom town.
[ترجمه ترگمان]علی رغم جنگ، آتش و احیای جنوب، آتلانتا دوباره به یک شهر مرتفع تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]به رغم جنگ، آتش سوزی و بازسازی، آتلانتا دوباره به شهر رونق تبدیل شد
[ترجمه گوگل]به رغم جنگ، آتش سوزی و بازسازی، آتلانتا دوباره به شهر رونق تبدیل شد
13. The Boomtown Rats have exploded out of the country, but there is little lingering after-effect.
[ترجمه ترگمان]موش ها در خارج از کشور منفجر شده اند، اما کمی بعد از اثر وجود دارد
[ترجمه گوگل]موش Boomtown خارج از کشور منفجر شده است، اما بعد از آن اثر کمی دارد
[ترجمه گوگل]موش Boomtown خارج از کشور منفجر شده است، اما بعد از آن اثر کمی دارد
14. The capital, Yangon, certainly looks like a boomtown.
[ترجمه ترگمان]پایتخت، Yangon، بی شک شبیه به یک boomtown است
[ترجمه گوگل]پایتخت، یانگون، قطعا به نظر می رسد یک شهر بزرگ است
[ترجمه گوگل]پایتخت، یانگون، قطعا به نظر می رسد یک شهر بزرگ است
15. Hilton and Boomtown previously made an unsuccessful bid for a license in Lawrenceburg, Ind.
[ترجمه ترگمان]هیلتون و Boomtown قبلا یک پیشنهاد ناموفق برای صدور مجوز در Lawrenceburg، Ind ارائه کردند
[ترجمه گوگل]هیلتون و Boomtown قبلا پیشنهاد ناموفق برای مجوز در Lawrenceburg، Ind
[ترجمه گوگل]هیلتون و Boomtown قبلا پیشنهاد ناموفق برای مجوز در Lawrenceburg، Ind
16. Skagway was a boomtown at the Gold Rush days.
[ترجمه ترگمان]Skagway در زمان طلای Rush a بود
[ترجمه گوگل]Skagway در طول روزهای طلای خورشید، شهر بوئوماته بود
[ترجمه گوگل]Skagway در طول روزهای طلای خورشید، شهر بوئوماته بود
17. But GE's pride is just another boomtown office building compared with its new neighbor across the street, a stadium-sized saucer that looks like it escaped from Beijing's Olympic Park.
[ترجمه ترگمان]اما غرور GE یک ساختمان اداری دیگر است که در مقایسه با همسایه جدیدش در آن سوی خیابان، یک نعلبکی پر از استادیوم که به نظر می رسد از پارک المپیک پکن گریخته باشد، می باشد
[ترجمه گوگل]اما غرور GE تنها یک ساختمان اداری دیگری است که در مقایسه با همسایگی جدیدش در خیابان، یک بشقاب کوچک استادیوم است که به نظر می رسد که از پارک المپیک پکن فرار کرده است
[ترجمه گوگل]اما غرور GE تنها یک ساختمان اداری دیگری است که در مقایسه با همسایگی جدیدش در خیابان، یک بشقاب کوچک استادیوم است که به نظر می رسد که از پارک المپیک پکن فرار کرده است
18. "I wouldn't say we're back in boomtown quite yet, " Sebille-White says.
[ترجمه ترگمان]Sebille می گوید: \" من نمی گویم که هنوز به boomtown بازگشته ایم \"
[ترجمه گوگل]سیبیل سفید می گوید: 'من نمی توانم بگویم که ما هنوز هم در بومتونا هستیم '
[ترجمه گوگل]سیبیل سفید می گوید: 'من نمی توانم بگویم که ما هنوز هم در بومتونا هستیم '
19. They lived near a silver boomtown where hard work and sudden luck were transforming the occasional poor man into a wealthy one.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کنار یک درخت نقره ای زندگی می کردند که کار سخت و بخت و اقبال یک مرد فقیر را تبدیل به یک ثروتمند ثروتمند کرده بود
[ترجمه گوگل]آنها در نزدیکی یک بومطول نقرهای زندگی می کردند که در آن کار سخت و ناگهانی شانس، فرد گاه به گاه فقیر را تبدیل به یک ثروتمند کرد
[ترجمه گوگل]آنها در نزدیکی یک بومطول نقرهای زندگی می کردند که در آن کار سخت و ناگهانی شانس، فرد گاه به گاه فقیر را تبدیل به یک ثروتمند کرد
20. IN THE southern boomtown of Shenzhen, normally docile legislators have been complaining with unusual vigour.
[ترجمه ترگمان]در جنوب boomtown of، به طور معمول، قانونگذاران مطیع با قدرت غیر عادی شکایت کرده اند
[ترجمه گوگل]در جنوب جنوب شهر شنزن، معمولا قانونمند است و با نیروی غیرمعمول شکایت دارد
[ترجمه گوگل]در جنوب جنوب شهر شنزن، معمولا قانونمند است و با نیروی غیرمعمول شکایت دارد
21. It's true that students in boomtown Shanghai aren't representative of those in all of China, but when it comes to metrics like test scores, symbolism matters.
[ترجمه ترگمان]درست است که دانش آموزان در boomtown شانگهای، نماینده همه چین نیستند، اما وقتی بحث بر سر معیارهای مانند امتیازات آزمون، نمادگرایی است
[ترجمه گوگل]درست است که دانش آموزان در Boomtown شانگهای نمایندگان کسانی در تمام چین نیست، اما وقتی که به معیارهای مانند نمرات آزمون، نمادین مهم است
[ترجمه گوگل]درست است که دانش آموزان در Boomtown شانگهای نمایندگان کسانی در تمام چین نیست، اما وقتی که به معیارهای مانند نمرات آزمون، نمادین مهم است
22. A boomtown, Shanghai had no scenic spots in which spring might rest its feet.
[ترجمه ترگمان]شانگهای (شانگهای)هیچ نقطه زیبایی ندارد که در آن بهار ممکن است پاهایش را آرام کند
[ترجمه گوگل]یک boomtown، شانگهای هیچ نقاط دیدنی که در آن بهار ممکن است پای خود استراحت بود
[ترجمه گوگل]یک boomtown، شانگهای هیچ نقاط دیدنی که در آن بهار ممکن است پای خود استراحت بود
23. Opportunities for employment abound in this boomtown.
[ترجمه ترگمان]فرصت ها برای اشتغال در این boomtown فراوان هستند
[ترجمه گوگل]فرصت های شغلی در این بومتان فراوان است
[ترجمه گوگل]فرصت های شغلی در این بومتان فراوان است
24. The zone hopes to succeed much as the southern boomtown of Shenzhen did in the 1980s, or Shanghai's Pudong did in the 1990s.
[ترجمه ترگمان]این منطقه امیدوار است که به اندازه boomtown جنوبی of در دهه ۱۹۸۰ موفق شود، یا Pudong شانگهای در دهه ۹۰ میلادی انجام شد
[ترجمه گوگل]این منطقه امیدوار است که در دهه 1980، شانگهای در شانگهای موفق شود، یا شانگهای پودونگ در دهه 1990
[ترجمه گوگل]این منطقه امیدوار است که در دهه 1980، شانگهای در شانگهای موفق شود، یا شانگهای پودونگ در دهه 1990
25. The Los Angeles that greeted these pioneers who disembarked after their four-day train ride from the east was part boomtown, part frontier.
[ترجمه ترگمان]لس انجلس به این pioneers که بعد از چهار روز حرکت قطار از سمت شرق پیاده می شوند سلام و احوال پرسی کرد
[ترجمه گوگل]لس آنجلس که این پیشگامان را که پس از چهار روزه قطارهایشان از شرق ترک کرده بودند، در بخشی از شهر، بخشی مرزی بود
[ترجمه گوگل]لس آنجلس که این پیشگامان را که پس از چهار روزه قطارهایشان از شرق ترک کرده بودند، در بخشی از شهر، بخشی مرزی بود
26. " Li says in the simple dorm room she shares with two other women in Dongguan, a southern coastal boomtown near Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]لی در اتاق ساده خوابگاه خود با دو زن دیگر در Dongguan، یک ساحل ساحلی جنوبی نزدیک هنگ کنگ، صحبت می کند
[ترجمه گوگل]'لی در اتاق خوابگاه ساده می گوید، او با دو زن دیگر در دوگانو، یک شهر ساحلی جنوب در نزدیکی هنگ کنگ، سهام دارد
[ترجمه گوگل]'لی در اتاق خوابگاه ساده می گوید، او با دو زن دیگر در دوگانو، یک شهر ساحلی جنوب در نزدیکی هنگ کنگ، سهام دارد
پیشنهاد کاربران
a town that has become rich and successful because trade and industry has developed there
شهر پر رونق
کلمات دیگر: