1. to inject cold water into a hot boiler
آب سرد را با فشار داخل دیگ بخار کردن
2. to inject the patient with penicillin
پنی سیلین به بیمار زدن
3. she was able to inject humor into her long lecture
او قادر بود نطق طولانی خود را با مزاح بیامیزد.
4. Try to inject a bit of enthusiasm into your performance.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید کمی شور و شوق به عملکرد خود تزریق کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید کمی شور و شوق را به عملکرد خود تزریق کنید
5. The increased inflation will inject a degree of instability into the economy.
[ترجمه ترگمان]افزایش تورم، درجه ای از بی ثباتی را به اقتصاد تزریق می کند
[ترجمه گوگل]تورم افزایش می یابد که درجه ای از بی ثباتی را در اقتصاد ایجاد می کند
6. Phil's a diabetic and has to inject himself with insulin every day.
[ترجمه ترگمان]فیل یک دیابتی است و هر روز به خودش انسولین تزریق می کند
[ترجمه گوگل]فیل یک دیابتی است و باید هر روز خود را با انسولین تزریق کند
7. We hope to inject new life into our work.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که زندگی جدیدی را به کار خود تزریق کنیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که زندگی جدیدی را به کارمان اضافه کنیم
8. I believe she will inject new life into the club.
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که اون یه زندگی جدید رو به باشگاه تزریق می کنه
[ترجمه گوگل]من معتقدم که او زندگی جدیدی را در باشگاه به وجود خواهد آورد
9. We hope to inject new life into our business.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که زندگی جدیدی به کسب وکار خود تزریق کنیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که زندگی جدیدی را در کسب و کار ما تزریق کنیم
10. She kept trying to inject a little fun into their relationship.
[ترجمه ترگمان]اون همش سعی می کرد یه کم به رابطه شون یه کم خوش بگذرونه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد کمی سرگرم کننده را به رابطه خود تزریق کند
11. I tried to inject a little humour into the meeting.
[ترجمه ترگمان]من سعی کردم یه کمی خوشمزگی رو به جلسه تزریق کنم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم طعم کمی را به جلسه تزریق کنم
12. Some snakes inject their prey with poison in order to immobilize it.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مارها طعمه خود را به سم تزریق می کنند تا آن را ثابت کنند
[ترجمه گوگل]برخی از مارها طعمه خود را با سم تزریق می کنند تا آن را از بین ببرند
13. They need to inject more money into sports facilities.
[ترجمه ترگمان]آن ها نیاز به تزریق پول بیشتر به امکانات ورزشی دارند
[ترجمه گوگل]آنها باید پول بیشتری را به امکانات ورزشی تزریق کنند
14. He needs to inject himself once a month.
[ترجمه ترگمان] اون باید یه بار یه بار خودش رو تزریق کنه
[ترجمه گوگل]او باید یک بار در ماه تزریق کند