1. Heat from the firebox is transferred indirectly through a water bath in the body of the vessel to the emulsion being heated in the flow-tube bundle.
[ترجمه ترگمان]حرارت از سوخت به صورت غیر مستقیم از طریق یک حمام آب در بدنه کشتی به سمت امولسیون انتقال داده می شود
[ترجمه گوگل]گرما از جعبه به طور غیر مستقیم از طریق یک حمام آب در بدن کشتی به امولسیون که در بسته بندی لوله جریان جریان گرم می شود منتقل می شود
2. The firebox is full of smoke, the fire needs more air?
[ترجمه ترگمان]آتش پر از دود است، آتش به هوای بیشتری احتیاج دارد؟
[ترجمه گوگل]جعبه دود پر است، آتش نیاز به هوا بیشتر؟
3. Because most firebox generatrix is composed of complex curves, it is very difficult to get CNC cutting program with manual means.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اغلب اجاق القایی متشکل از منحنی های پیچیده است، گرفتن برنامه برش CNC با ابزار دستی بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]از آنجا که اکثر نسخ خطی جعبه ساخته شده از منحنی های پیچیده است، بسیار دشوار است که برنامه برش CNC با ابزار دستی را دریافت کنید
4. The Watchguard Firebox Peak X 8500e was the exception and performed well on all security effectiveness tests.
[ترجمه ترگمان]The firebox پیک X ۸۵۰۰ استثنا بود و به خوبی بر روی تمام آزمون های اثربخشی امنیتی اجرا شد
[ترجمه گوگل]Watchboard Firebox Peak X 8500e به استثنای تمام آزمایش های امنیتی و امنیتی عمل کرد
5. Make room for some sort of a firebox or burner.
[ترجمه ترگمان] برای یه نوع اتیش سوزی جا رزرو کن
[ترجمه گوگل]اتاق را برای نوعی کوره یا مشعل قرار دهید
6. Firebox using automatic intelligent control system of manual control system.
[ترجمه ترگمان]firebox با استفاده از سیستم کنترل هوشمند خودکار سیستم کنترل دستی
[ترجمه گوگل]Firebox با استفاده از سیستم کنترل هوشمند اتوماتیک سیستم کنترل دستی
7. The firebox and flow-tube bundle may be built into the body but are usually removable for easy cleaning, inspection, and replacement.
[ترجمه ترگمان]اجاق القایی و لوله جریان ممکن است در بدنه ساخته شوند اما معمولا برای تمیز کردن آسان، بازرسی و جایگزینی آسان هستند
[ترجمه گوگل]بسته بندی جعبه و جریان لوله ممکن است در بدن ساخته شده باشد، اما معمولا برای تمیز کردن، بازرسی و جایگزینی آسان قابل جابجایی است
8. If the length of the secondary firebox increases, the solid particles' remain-time evidently increases, the combustion efficiency increases in some range.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که طول of ثانویه افزایش یابد، ذرات جامد به طور آشکار افزایش می یابند، بازده احتراق در برخی از حوزه ها افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]اگر طول جعبه ثانویه افزایش یابد، زمان باقی مانده ذرات جامد به طور چشمگیری افزایش می یابد، بازده احتراق در برخی از محدوده افزایش می یابد
9. Disigning coolant channel on the firebox of liquid rocket engine to loxodrome(equal-angle helix) groove can improve firebox coolant capability greatly.
[ترجمه ترگمان]استفاده از یک کانال خنک کننده در موتور راکت مایع به loxodrome (مارپیچ برابر با زاویه برابر)می تواند به میزان زیادی ظرفیت خنک کننده را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]غلط کردن کانال خنک کننده در جعبه موتور مایع موشک تا لکسودرم (خطی زاویه ای صاف) می تواند ظرفیت خنک کننده بخاری را بهبود بخشد
10. Then the velocity field of the firebox with cavity is measured in both conditions with or without jet.
[ترجمه ترگمان]سپس میدان سرعت تنور با حفره در هر دو حالت با یا بدون جت اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]سپس میدان سرعت جعبه با حفره در هر دو حالت با یا بدون جت اندازه گیری می شود
11. Pulverized coal fired boiler in the firebox usually must be equipped with wind flow meter.
[ترجمه ترگمان]سوزاندن زغال سنگ در اجاق معمولا باید مجهز به جریان باد باشد
[ترجمه گوگل]دیگ بخار زغال سنگ پالستیکی در جعبه های خورشیدی معمولا باید با جریان باد مجهز شود
12. As with most installations, the framing is done first, then the firebox is set in and the chimney assembled.
[ترجمه ترگمان]اما در بیشتر تاسیسات، کادربندی اول انجام می شود، سپس تنور نصب می شود و دودکش جمع می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که با بیشتر تاسیسات، فریم انجام می شود ابتدا، سپس جعبه در حال تنظیم است و دودکش جمع آوری شده است
13. A far more efficient option is a fire which has a convector firebox to boost output.
[ترجمه ترگمان]یک گزینه بسیار کارآمدتر، آتشی است که اجاق القایی convector را تقویت می کند تا خروجی را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]یک گزینه بسیار کارآمد آتش سوزی است که دارای یک جعبه کنتورور برای افزایش خروجی است
14. Smoking takes place in a smoke house which is linked by a pipe to a firebox.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن در یک خانه سیگار رخ می دهد که با یک لوله به یک تنور متصل می شود
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن در یک خانه دودخانه اتفاق می افتد که توسط یک لوله به یک جعبه متصل می شود
15. So the problem of the corrosive pits in several locomotive boiler wall inside the firebox can be solved. It is practicable and takes good effect.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشکل حفره های corrosive در چند دیواره دیگ بخار در داخل لوله firebox را می توان حل کرد این عملی است و تاثیر خوبی دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین مشکل چاله های خورنده در چندین دیگ بخار دیگ بخار داخل جعبه می تواند حل شود این عملی است و اثر خوبی دارد